مقاله بررسی دیدگاه ناصر خسرو در مورد دنیا و بازتاب آن در اشعار وی در 37 صفحه ورد قابل ویرایش
قیمت فایل فقط 5,000 تومان
مقاله بررسی دیدگاه ناصر خسرو در مورد دنیا و بازتاب آن در اشعار وی در 37 صفحه ورد قابل ویرایش
فهرست مطالب
عنوان صفحه
پشگفتار ................................................................................................................
دیدگاه ناصرخسرو دربارة دنیا وبازتاب آن در اشعارش ...................................
تجلی افكار و اعتقادات ناصرخسرو بر اشعارش .................................................
مترادف بودن دهرو جهان در اشعار ناصرخسرو ..............................................
نمونه هایی از اشعار ناصرخسرو دربارة جهان .................................................
اعتقادات مذهبی.....................................................................................................
تعبیر به دریا و آب ژرف ......................................................................................
فناپذیری و در گذر بودن جهان ...........................................................................
مكرو فریبكاری جهان ..........................................................................................
صبرو تأمل درمقابل جهان ...................................................................................
نسبت نادانی به جهان دادن ..................................................................................
افزوده شدن حرص و طمع دنیا دوست ...............................................................
شكایت از بی وفایی دنیا .......................................................................................
تعبیر به ننگ و عار ...............................................................................................
سایر تشبیهات ......................................................................................................
نتیجه گیری ...........................................................................................................
ضمائم ..................................................................................................................
فهرست منابع و مآخذ ...........................................................................................
پیشگفتار
فرهنگ دیرپای و پرمایة ایران یكی از غنی ترین و وسیع ترین فرهنگ های جهان به شمار میآید و در قلمرو این فرهنگ با شكوه ادبیات فارسی دری پایگاهی والا دارد وخراسان مهد زبان فارسی دری است . گزافه نیست اگر ادعا كنیم نهال زبان فارسی دری ( نظم و نثر ) در خراسان بزرگ ریشه گرفته است و سپس به سایر نقاط كشور گسترده شده است .
درمیان بزرگان ادب پارسی ، ناصرخسرو كه ازمفاخر علمی و ادبی ایران در قرن پنجم هجری است جای خاصی دارد كه آدمی را وامی دارد دربارة شخصیت و آثار و افكار و عقایدش به تحقیق و تفحص بپردازد .
ناصرخسرو كه در جوانی به كسب فضایل ظاهری و جمع زخارف دنیا وی سرگرم بودو در پی جاه و مقام می گشت پس از گذشتن از مرحله چهل سالگی به طلب حق وحقیقت روی آورد و با خلوص نیت كوشید تا خود را به مرحلة كمال انسانی برساند .
آثار ناصرخسرو به دلیل روی آوردن وی به طریقه فاطمی گذشته از مسائل ادبی وذوقی از حنبه های فلسفی نیز برخورداراست .
زندگی شگفت انگیز وی نمایندة ثبات عقیده و استواری افكار مذهبی وی دارد . « او همواره تأكید میكند كه از گذشت روزگار تنگدل و از رحمت یزدان نومید نبایست بود و همواره امیدوار و در صدد است جهانی بهتر بسازد ، آرزویی كه بشریت را دلگرم میدارد . »(1)
یكی از مسائل و نكاتی كه ناصرخسرو درآثارش بخصوص دیوانش به آن خیلی توجه دارد دنیا ومظاهر مادی آن است . او همواره در پی این است كه انسان را پند ونصیحت دهد تا از این جهان خود را در امان نگاه دارد .
تعداد ابیاتی كه در این مورد گفته است بسیارمی باشد و لذا توجه آدمی را به خود جلب میكند . بنابراین بر آن شدم در این مقال ، به تحقیق دربارة اینگونه ابیات ناصرخسرو بپردازم . امید كه در این راه توفیق الهی یاری گرم باشد .
دیدگاه ناصرخسرو دربارة دنیا و بازتاب آن در اشعارش
ناصرخسرو معتقد است كه فضیلت انسان دراین است كه برناپایداری و فانی بودن مظاهر مادی توجه داشته باشد و آنهایی كه اسیردنیا و متعلقات دنیوی هستند را خوار وذلیل می شمارد . وی در مقابل فریبكاری دنیا و مظاهر آن كسب علم و خرد و حكمت را ضروری می داند و آن را راز موفقیت و معارف حقیقی معرفی میكند . اما تنها به خرد ودانش بسنده نمی نمایند و عنصر دین و شئونات و افكار مذهبی را نیز بسیار مؤثر میداند وبه آن تأكید فراوان میكند . او در دیوان خود بارها و بارها دنیا را مورد ملامت و سرزنش قرار میدهد و هنرو شعر خود را وسیله ای برای بیان افكار وعقاید خویش و ارشاد و هدایت مردم قرار میدهد .
اوشاعری صاحب سبك و اندیشه است و مضامینی گوناگون را در اشعار خود جای داده ولی همواره بر اعتقاداتش پا بر جا می ماند و عقیده دارد شعر باید باعث تحول فكری و روحی و هدایت نسل بشری گردد . با مداحی و مدیحه سرایی مخالفت میكند و خود همواره از اسارت در مظاهر مادی بركنار می دارد و در قالب پند و اندرز سخنان حكیمانة خود را ابراز می دارد .
زبان ناصرخسرو ، زبان اعتراض و خرده گیری و بیان مفاسد و مضار و فریبكاری جهان است . با تشبیهات مكرر و مختلف دنیا را دغلكارو بی وفا معرفی میكند.
زبان انتقاد ناصرخسرو بسیار با صراحت و تند است چون او خود را اسیرمال دنیا ودلفریبی های جهان نمی بیند ، دیگران را نیز هدایت می نماید . او مداحی نمی كند حتی یك مدح هم در دیوان او جای ندارد وجز در منقبت پیامبرو خاندان اطهر او مدح و نعتی دیگر به چشم نمی خورد . هر چند كه بخاطر اعتقادات مذهبی كه دارد خاندان فاطمی را بسیار ستوده كه در جای خود به آن اشاره میشود .
افسانه هایی كه در مورد بعضی از شعرا نقل میشود نشان میدهد كه یك رؤیت یا یك سخن مسیر زندگی و فكر آنان را تغییر داده است ازجمله سنائی ، عطار و مولوی .(2)
درباره ناصرخسرو نیز داستانی نقل است كه وی بر اثر خوابی از غفلت چندین ساله بیدار می گردد و بعد از انقلاب روحی كه براثر آن خواب معروف رخ میدهد ناصرخسرو دیگر آن ناصرخسرو شرابخوارة دنیا دوست نیست و به كلی تغییر میكند . درباره جهان بینی وی باید گفت امرو نهی های او كه در مجموع همان جهان بینی او را تشكیل میدهد جنبه عملی دارد . می خواهد نظم تازه ای به جهان ببخشد آن هم براساس دو اصل دین و خرد .
ما هیچ گویندة دیگری را در زبان فارسی نمی شناسیم ( لااقل گوینده بزرگی ) كه تا این حد فعال و پارسا باشد . زندگی او عرصه كوشش و پیكاری است كه افراد استثنایی میتوانسته اند درآن پای بفشارند . از همه لذت های حسی میبرد حتی به خانواده پشت پا می زند .
صحبت دنیا مرا نشاید ازیراك
صحبت دنیا به نزد عاقل و هوشیار
لاجرم از خلق جز كه مست و خسان را
صحبت او اصل ننگ و مایه عار است
صحبت دیوار پر نقش و نگار است
بردر این مست بر نه جاه و نه یار است
دیواست جهان صعب فریبنده مراورا
گرهیچ خودداری و هشیاری و بیدار
هشیار خردمند نجسستست همانا
چون مست مرد براثر او به تمنا
( دیوان ص 3 )
یكی از عیوب ناصرخسرو كه در مقابل محاسن وی جلب توجه میكند خوش بینی ها و ساده دلی های اوست . خوشبینی و ستایش او نسبت به سلطان عصر ( المستنصربالله ) و دستگاهش ، خیلی بیش از میزانی است كه از مرد وارستة روشن بینی چون او بتوان انتظار داشت . تعریف های او از مصر و قاهره و حكومت فاطمیان معین آن است كه تا چه حد خیره و مجذوب آنها گشته است تا جایی كه او را از حقیقت جویی دور كرده است. درحالی كه او خود هیچ فرصتی را برای نفی ونكوهش تجمل از دست نمی دهد. (3)
اما شكوه و ثروت سلطان مصر نه تنها او را دلزده نمی كند ، بلكه به شوق میآورد . رخارف دنیوی وقتی به پادشاه تعلق داشته باشد ، در نظرش مستحسن میشود . واین سلالة دودمان نبوت وسلطان مسلمین بنا به روایت خود ناصر ، بیست هزار دكان در قاهره دارد و همة كاروانسراها و گرمابه ها وعمارت ها از آن اوست كه هیچ آفریده ای را عقار و ملك او نباشد و قصراو چون كوهی می نماید و در آن دوازده هزار خادم اجری خواره است و زنان و كنیزان ، خود كه داند كه گفته اند سی هزار آدمی در آن قصر باشد . و بارگاهی كه برای او در كنار نهر خلیج می زنند از دیبای رومی است هم به زر دوخته وبه جواهر مكلل كرده چنانكه صد سوار درسایة او بتواند ایستاد و … كه توصیف تخت وتاج و كشتی های اختصاصی وی در كنار خلیج و غیره را به خاطر طولانی نشدن بحث صرف نظر می كنیم .
امامسائل دنیا درنظر ناصرآنقدر جدی و كار روزگار آنقدر نابسامان است كه جز پرداختن به این مسائل ، هر تفنن دیگر را برخود حرام كرده است . مانند كسی است كه سرنوشت خویش را به اصلاح دنیا وابسته و نذر دارد كه تا این ، اصلاح نشده روی خود را به سوی زندگی نگرداند .
پند و اندرز در دیوان ناصرخسرو
ناصرخسرو همواره در باب دنیا پند میدهد و پندهای او همانند دستورهایی كه عارفان بزرگ برای تهذیب نفس می دهند بیشتر ریشه اسلامی دارد و از آیات و اخبار دینی اخذ شده ، در عین حال تفاوتی آشكار بین مكتب اسلامی و مكتب اسلامی عرفانی وجود دارد. این تفاوت ناشی از دخالت دادن یا ندادن حالت عاطفی ( عشق ) است ، در عرفان ، عشق حلاوت بخش همة تعلیمات سالك است اگر پرستش خداست از سر شوق به معبود است نه بیم دوزخ و طمع پاداش . اگر تهذیب نفس است هدف صفای دل است نه كشف و كرامات . اما اندیشة حكیمانه و استدلال پرور ناصرخسرو ، عشق را در خود خشكانده به طوری كه با همة هنر شاعری خود به غزل سرایی نپرداختـــه و آن را مذمـــت كــــرده
است . (10) در اشعار ناصرخسرو پندو اندرز با افكار فلسفی وبحث های مذهبی آمیخته است جهان بینی او باعث شده كه هیجانهای شاعرانه جای خود را به تذكرات و پرسشهای تأمل برانگیز بدهد كه این خصوصیت درنصایح دیگر شاعران كمتر دیده میشود . شاید همین مساله باعث شده كه كمتر شاعری در این شیوه از وی تقلید و پیروی كند پس در نتیجه سبك بیانش بی همتا مانده است .
مترادف بودن دهرو جهان در اشعار ناصرخسرو
ناصرخسرو ابیات بسیاری در باب دهروگذر زمان و بی وفایی و ناسازگاری روزگار دارد . گاهی اوقات در اشعار وی معنی دهر و جهان مترادف باهم آمده است .
دل به گروگان این جهان ندهم
گــــرچــه دل توبـــه دهر مدهون شد
(ص 102)
در بیت ذیل كه دربارة دهر است و از آن تعبیر به گربه ای شده است كه فرزند را می خورد ناصرخسرو ابیاتی شبیه آن اما در مورد جهان دارد .
گیتیت گربه ای است كه بچه خورد
از من خسیس تر كه بود در جهان
من گـــرد او ز بهر چــه دوران كنــــم
گـرتــن نه نـان چو گربه گروگان كنم ؟
(ص 352)
مخور تیمار چندینی نه بنیادش تو افكندی
یكی فرزند خواره پیسه گربه است ، ای پسر، گیتی
( دیوان ص 531)
نمونه هایی از اشعار ناصرخسرو دربارة جهان
اعتقادات مذهبی ناصرخسرو بسیار متین و پابرجاست اورا مبلغ مذهبی نامیدند برای همین در جای جای اشعارش مضامینی با محتوای دین و اعتقادات محكم دینی او به چشم می خورد اعتقاد به معاد و جهان آخرت و اینكه دنیا وسیله ای است برای نیل به هدفی بسیار عظیم و آن زیستن در جهانی پایدار است . دنیا پل و نردبانی است برای صعود و بالا رفتن به سوی حق و حقیقت .
سوی آن جهان نردبان این جهان است
بـــه سر بــرشدن بایــد ایـن نردبان را
(ص 55)
دنیا به جملگی همه امروز است
فـــــــردا شــــمرد بایــــــد عقبــا را
(ص 64)
او در این دنیا فقط به اعتقادات خود دل خوش دارد و تمام سختی ها و مرارت های اطراف را به پاس اعتقاداتش تحمل میكند ، یكی از آنها دوستداری اهل بیت و خاندان اطهر پیامبر است كه به آن می بالد و زندگی خود را در دنیا به همین خاطر با ارزش میداند .
اندر جهان به دوستی خاندان حق
چــــون آفتــاب كــرد چنین مشتـهر را
(ص 57)
واندررضای خویش تو، یارب،به دوجهــان
از خــــاندان حـــق مكــــــن زاستــرمرا
(ص 58)
ناصرخسرو در جایی دنیا را به آبی تیره و عمیق و بدبو تشبیه میكند .
آبی است جهان تیره و بس ژرف بدو در
زنــــهار كـــه تیـــره نكنـی جان مصفا
(ص 54)
كرانه كن از كار دنیا ، كه دنیا
یكـــی ژرف دریـــاست بس بی كـــرانه
(ص 421)
دریاست جهان و تن تو كشتی و عمرت
بـــادی است صبائی و جنوبی و شمالی
(ص 445)
بحری است ژرف عالم كشتیش هیكل تـو
عمـرت چو باد و گردون چون بادبان كشتی
(ص 510)
غرقه شده ای به بحر دنیا در
یـــا هیــچ همـــی به دیـــن نپـــردازی
(ص 515)
جهان بحر ژرف است و آبش زمانه
تـــو را كالبــد چون صدف جانت گوهر
(ص 228)
فنا ناپذیری جهان و در گذر بودن عوامل مادی آن
طبق اعتقادی كه از ناصرخسرو دربارة جهان ذكر كردیم . او ایمان دارد كه در چنین جایگاهی بیهوده گذراندن عمر گرانمایه بسیار باعث شرمساری است .
احوال جهان گذرنده گذرنده است
سرمــــا ز پس گرمـــا سرا پس ضرا
(ص 53)
باد شمر كار جهان را كه نیست
تـــــار جهـــان را بــه جــز از باد پود
(ص 201)
ره گذر است این جهان ما را ، بدو دل درمبند
دل نبندد هوشیــــار اندر ســـرای ره گـــذر
(ص 223)
ناز دنیا گذرنده است و تو را گر بهشی
ســزد او هیچ نبـــاشد به چنیـن ناز نیاز
(ص 249)
مكر و فریبكاری جهان
او بارها جهان را حیله گر ، شیطان و فریبكار معرفی میكند و به آن تأكید میكند از باب پند و اندرز خود را پدری می داند و بر خود واجب می داند كه پسر را نصیحت كردن و با این زبان همة انسان ها را در قالب فرزند خویش نصیحت میكند .
جهت دریافت فایل مقاله بررسی دیدگاه ناصر خسرو در مورد دنیا و بازتاب آن در اشعار ویلطفا آن را خریداری نمایید
قیمت فایل فقط 5,000 تومان
برچسب ها : تحقیق بررسی دیدگاه ناصر خسرو در مورد دنیا و بازتاب آن در اشعار وی , پروژه بررسی دیدگاه ناصر خسرو در مورد دنیا و بازتاب آن در اشعار وی , مقاله بررسی دیدگاه ناصر خسرو در مورد دنیا و بازتاب آن در اشعار وی , دانلود تحقیق بررسی دیدگاه ناصر خسرو در مورد دنیا و بازتاب آن در اشعار وی , بررسی دیدگاه ناصر خسرو در مورد دنیا و بازتاب آن در اشعار وی , دیدگاه , ناصر