در قرن حاضر پیشرفت فناوری، تغییرات سریع، و پدیده جهانی شدن بر تمام ابعاد فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی جوامع بشری تاثیر زیادی گذاشته است همگام با این تغییرات رو به رشد، انتظارات جامعه از آموزش و پرورش نیز هر روز تغییر یافته و باعث شده تا دست اندرکاران، مسئوولین آموزش و پرورش، مدیران مدارس و معلمان پاسخگویی به نیازهای دانشآموزان، اولیاء، بازا
قیمت فایل فقط 7,900 تومان
مقایسه تاثیر سبکهای مدیریت کلاس بر روی رشد فراشناخت دانش آموزان دختر
فصل اول : کلیات تحقیق
1- 1 مقدمه
1-2 بیان مساله
1-3 اهمیت مساله
1-4 اهداف تحقیق
1-5 سئوالات تحقیق
1-6 تعاریف نظری و عملیاتی
تعاریف نظری
تعاریف عملیاتی
فصل دوم : ادبیات و پیشینه تحقیق
2-1مقدمه
2-2 مبانی نظری تحقیق
2-2-1تعاریف مدیریت کلاس
2-2-2 اهداف مدیریت کلاس
2-2-3 سازمان دهی و مدیریت کلاس
2-2-4 ابعاد مدیریت کلاس
2-2-5 فنون مدیریت کلاس
2-2-6 موانع مدیریت کلاس درس
2-2-7 خلاصهای از اصول سه سبک ایجاد نظم و انضباط در کلاس
2-2-8 تئوریهای مدیریت کلاس
2-2-9 سبکهای مدیریت کلاس
2-2-10 اصول کلی مدیریت کلاس
2-2-11 فراشناخت
2-2-12- تعاریف فراشناخت
2-2-13 ابعاد فراشناخت
2-2-14 آموزش مهارتهای یادگیری شناختی وفراشناختی
2-2-15 نظراتی در باب ارتقا ء فراشناخت
2-3 پیشینه تحقیقات انجام یافته
2-3-2 تحقیقات خارجی
2-4 نتیجه گیری
فصل سوم : روش تحقیق
3-1 روش پژوهش
3-2 جامعه آماری
3-3 طرح نمونه گیری
3-4 ابزار جمع آوری اطلاعات
3-4-1 پرسشنامه مدیریت کلاس
3-4-2 روایی و پایایی
3-4-3پرسشنامه فراشناخت
4-4-3 روایی و اعتبار
3-5 روش تجزیه و تحلیل دادهها
فصل چهارم : تجزیه و تحلیل داده ها
تجزیه و تحلیل داده ها
4-1 مقدمه
4-2 بخش توصیفی
فصل پنجم : نتایج تحقیق
5-1 جمعبندی
5-2 بحث و تفسیر
5-3 محدودیتهای تحقیق
5-4 پیشنهادهای تحقیق
5-4-1 پیشنهاد به سیاستگذاران و مسئولین
5-4-2 پیشنهاد به مدیران و دبیران
5-4-3 پیشنهاد به پژوهشگران بعدی
پیوستها وضمائم
پرسشنامه مدیریت کلاس
پرسشنامه فراشناخت
پرسشنامه مدیریت کلاس
منابع فارسی
فهرست منابع انگلیسی
فهرست منابع
فصل اول
کلیات تحقیق
1- 1 مقدمه
در قرن حاضر پیشرفت فناوری، تغییرات سریع، و پدیده جهانی شدن بر تمام ابعاد فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی جوامع بشری تاثیر زیادی گذاشته است. همگام با این تغییرات رو به رشد، انتظارات جامعه از آموزش و پرورش نیز هر روز تغییر یافته و باعث شده تا دست اندرکاران، مسئوولین آموزش و پرورش، مدیران مدارس و معلمان پاسخگویی به نیازهای دانشآموزان، اولیاء، بازار کار و جامعه را در الویت کار قرار دهند.
از آنجا که اکثر اوقات دانشآموزان، در کلاس درس میگذرد، پاسخگویی به انتظارات، خواستهها و نیازهای افراد ذینفع از طریق تعامل معلم و دانشآموز در کلاس درس نمود می یابد و مردم نتایج، پیامدها، کارایی و اثربخشی نظام تعلیم وتربیت را متوجه شیوه تدریس، کلاسداری و تعامل در کلاس میدانند.
یکی از عواملی که امروزه، مدیران وسیاستگذاران آموزش وپرورش به عنوان موضوعی مهم و اساسی بدان توجه دارند، عامل مدیریت کلاس است که از دیر باز به عنوان پیچیده ترین موضوع در بهبود کیفیت آموزش شناخته شده است.
مدیریت کلاس مقدمه و پیش نیاز آموزش است. معلم میتواند با شناخت و اجرای مدیریت صحیح، تاثیر و کارایی تدریس را افزایش و مشکلات رفتاری دانشآموزان را کاهش دهد. هدف اصلی مدیریت کلاس، همانند هدف آموزش « خود رهبر شدن دانشآموزان است». هدف این است که دانشآموز به جای آنکه به کنترل خارجی نیاز داشته باشد بتواند آگاهانه رفتار خویش را کنترل کند و رفتارمطلوب جزئی از شخصیت اوشود (بهاری، 1379، 37).
هدف از روشهای اداره کلاس، فراهم کردن جوی است که در آن تدریس راحت تر صورت پذیرد. آنچه در اداره موثر کلاس درس همواره باید مدنظر باشد، الویت تاکید بر پیشگیری از بدرفتاری نسبت به مقیاسهای تسکین دهنده، مانند تنبیه است. مشکلات بالقوه رفتاری باید شناخته شود تا با اعمال روشهای صحیح در کلاس از پیشروی آنها جلوگیری گردد .
به اعتقاد بسیاری از معلمان ومدیران مسائل مربوط به انضباط، کنترل و اداره کلاس مهمترین علل ناموفق بودن معلمان است. هنگامیكه بیشتر وقت کلاس صرف مشکلات انضباطی شود بطور عملی زمان کمتری برای تدریس و یادگیری دروس باقی می ماند(رضایی، 1383، 10).
گزارشها نشان داده است که بیش از 50% درصد زمان کلاس صرف مسائل انضباطی واداره کلاس میشود (الیز، 2003). مربیان برجسته همیشه تاکید داشتند کیفیت آموزش، یک عامل کلیدی و موثر بر رفتاردانشآموزان و موفقیت آنهاست. اما در رویکردهای نوین به آموزش، نقش دانشآموز در فرایند یاددهی – یادگیری افزایش یافته است، و توسعه مهارتها و تواناییهای دانشآموزان برای پذیرش مسئولیت یادگیری خود هدف واقع شده است، درنتیجه چگونگی واکنش معلم به بدرفتاری دانشآموزان به دلیل تاثیر فراوان بر عملکرد آن اهمیت یافته است چنانکه یک شیوه اثربخش میتواند سبب افزایش جایگاه دانشآموزان در کلاس و یا عزت نفس آنها شود وآنها را به پذیرش مسئولیت خود ترغیب کند (جانز، 1990).
بنابراین تغییرات ساده درفنون برنامه درسی و آموزشی، برای خلق یک محیط مبتنی بر نیازهای دانشآموزان و خلق یک جامعه یادگیری درکلاس کافی نیست؛ بلکه برای فراهم کردن چنین محیط همکارانهای در کلاس نیازمند تئوری مدیریت کلاس هستیم (مارتین، 2003). بنابراین لازم است در این خصوص فنون و ویژگیهای مورد نیاز مدیریت کلاس شناسایی و تبیین گردد، تا مورد استفاده همه کسانی که با آموزش و پرورش سرو کار دارند قرار گیرد.
1-2 بیان مساله
با اهمیت یافتن نقش دانشآموز درفرایند یاددهی – یادگیری متغیرهای دانشآموزی[1] اعم از انگیزه، استعداد، تواناییهای شناختی و فراشناختی، دانش، مهارت فرد و غیره به عنوان عوامل موثر بر یادگیری مطرح شدند.
وانگ[2] و همکاران (1990) در یک فراتحلیل جامع برمتون و تحقیقات مربوط به یادگیری، دریافتند که، متغیرهای دانشآموزی نسبت به دیگر متغیرهای موثر بر یادگیری الویت داشته و از این بین، عامل توانایی فراشناختی دانشآموزان با بالاترین نمره در بین کل متغیرها بعنوان یک عامل بسیار مهم بر یادگیری شناخته شده که در متون علمی معاصر تاکید فراوانی برآن شده است.
(وانگ و همکاران، 1990).
طبق جدیدترین تئوریهای یادگیری، کیفیت یادگیری بستگی به تواناییهای یادگیرندگان در هدایت و جهت دهی به یادگیری خودشان، توسعه مهارتهای پرسشگری، یادگیری تفکر و کنترل فرایندهای یادگیریشان دارد؛ در این بین « مهارتهای فراشناختی » مفاهیم اصلی و کلیدی هستند.
اصطلاح فراشناخت برای اولین با در سال 1976 توسط جان فلاول وارد حیطه روان شناسی شناختی شد؛ وی این اصطلاح را به عنوان هر گونه دانش یا عمل شناختی که موضوع آن فعالیتهای شناختی وتنظیم آن است تعریف میكند. درحیطه روانشناسی شناختی فراشناخت دو بعد اساسی را در بر میگیرد؛ دانش فراشناختی[3] و مهارتهای کنترل شناخت یا خود - تنظیمی[4] (مک یوزد، 1997).
به گفته فلاول (1988) بعد اول شامل دانش و باورهای فرد درباره عوامل و متغیرهایی است که با هم در فرایند شناختی تعامل دارند، که این عوامل یا متغیرها عبارتند از دانش درباره تواناییهای خود، ویژگیهای تکلیف و راهبردهای شناختی است. و جزء دوم تنظیم شناختی است که اشاره به فرایندهایی دارد که شناخت را هماهنگ میكنند. این بعد شامل مهارتهای فراشناختی است و در انواع فعالیتهای شناختی از جمله رد وبدل کردن اطلاعات بصورت کلامی، نوشتن، فراگیری زبان، ادراک، توجه حافظه، حل مساله، شناخت اجتماعی و اشکال مختلف خود آموزی و کنترل خود نقش مهمیبازی میكند (فلاول، 1377، 170). این مهارتها عبارتند از ؛ برنامه ریزی، سازمان دهی، مدیریت اطلاعات، ارزیابی واشکال زدایی[5] (اسکراو، 1994).
اسکراو[6] و مشمن[7]، گستره وسیعی ازمتغیرها را در شکل گیری فراشناخت موثر میدانند و معتقدند سه عامل در ایجاد و پایه گذاری فراشناخت فرد دخالت دارد؛ یادگیریهای فرهنگی[8]، ساخت یابی فردی[9] و تعامل با همگنان[10].
نظریههای فراشناختی فرد از درونی شدن فرهنگ از طریق یادگیری اجتماعی ساخته میشود و مفاهیم مشترک اجتماعی از طریق آموزش رسمی و غیر رسمیبه کودکان انتقال داده میشوند.
بنابراین خود افراد نیز ساختارهای مشخصی را بنا میكنند تا مهارتها و راهبردهای شناختی خود را توسعه و دانش فراشناختی خود را تنظیم کنند و نیز بتوانند شرایطی را بوجود آورند تا در یادگیری، خود تنظیم شوند. تعامل همگنان شامل یک فرایند سازمان دهی اجتماعی است و از انتقال فرهنگی و ساخت فردی متمایز است.
همگنان شامل افرادی دارای سطح مشابه شناخت هستند که تعامل با آنان باعث افزایش عملکرد فرد درتکالیف شناختی میشود (اسکراو، 1995).
با توجه به نقش این عوامل، شکل گیری مهارتهای فراشناختی را درکلاس باید در ارتباط با محدوده وسیعتری از متغیرهای کلاس درس بررسی کرد. کمیت و کیفیت تعاملات و ارتباطات دانشآموزان با یکدیگر و با معلم، شیوههایی که جهت کنترل فعالیتها و رفتار دانشآموزان اعمال میشود همچنین آموزش، همگی میتوانند عواملی اثرگذار بر میزان تحقق مهارتهای فراشناختی دانشآموزان باشد.
این متغیرها که درمجموع به آنها مدیریت کلاس[11] گفته میشود، به وجود آورنده محیط روان شناختی – اجتماعی کلاسیاند و میتوانند اثرات متفاوتی بر درک یادگیرنده ازخود وتوانایی او در کنترل یادگیری و نظام شخصی بگذارند(مارتین، 1996).
معلمان بر اساس نگرشها و باورهایشان در خصوص ماهیت رفتار دانشآموزان شیوههای گوناگونی از مدیریت در کلاس را بکار میبرند که هرکدام میتواند اثرات متفاوتی بر عملکرد دانشآموزان بگذارد. پژوهشگران با مشاهده رفتار معلمان شیوههای مختلفی از مدیریت کلاس گزارش دادهاند. آنچه برای پژوهشگران در این حیطه اهمیت دارد، شناخت تفاوتهاست؛ اینکه چه شیوهای از مدیریت کلاس موثر و مفید است. گلیکمن[12] و تامشایر[13] (1980) و ولفگانگ[14] (1995) با توجه به سه متغیر مدیریت کلاس یعنی؛ مدیریت آموزش[15]، مدیریت رفتار[16] و مدیریت افراد[17]، در یک پیوستار، سه رویکرد به مدیریت کلاس را شرح میدهند؛ رویکرد غیرمداخله گرایا[18]ن، رویکرد تعامل گرایان[19]، و رویکرد مداخله گرایان[20].
در رویکرد غیر مداخله گرایان با فرض اینکه افراد بر اساس فطرت وذات خود رفتارمیكنند وتربیت فقط فراهم کردن زمینه برای بروز این استعدادهای ذاتی است، اعتقاد بر این است که کنترل کمیبر فعالیتهای دانشآموزان اعمال میشود. از طرفداران این سبک میتوان، گردن[21] (1991). و هیمگیوت[22] (1972) را نام برد.
اما درمقابل، رویکرد مداخله گرایان بر این مفروضه استوار است که محیط بیرونی، رشد را شکل میدهد؛ و تغییر رفتار پایه تئوریک اندیشه این مکتب است. کانتر (1992) بیان میكند انضباط یک نمونه از ایدئولوژی مداخله گرایان است. دراین سبک هدایت وکنترل زیادی بر دانشآموزان صورت میگیرد. چند نمونه از طرفداران مداخله گرایی عبارتند از؛ لی کانتر[23] (1992) و فردریک جانز[24](1987).
رویکرد تعامل گرایان در بین دو سبک بالا قرار دارد که هم بر فعالیتهایی که افراد برای تغییر محیط انجام میدهند وهم بر تاثیر عوامل محیطی بر افراد تاکید دارند. در چنین فضای مدیریتی، فرصت برای تعامل دانشآموزان و معلم بیشتر است و دانشآموزان شانس بیشتری برای کنترل مطلوب بر فعالیتهای خود دارند. اصول نظری این سبک توسط آلفرد آدلر و دریکرز توسعه یافته است. (مارتین و بالدوین، 2000).
معلمان طبق باورهایشان درباره یادگیری و رشد دانشآموزان شیوه خاصی از مدیریت را در کلاس اعمال میكنند و بر این اساس که کدام رویکرد بر اعتقادات وعمل آنان مسلط است سبک مدیریتی آنان مشخص میشود و هر سبک با ایجاد شرایطی خاص ومتفاوت در جو اجتماعی کلاس میتواند تاثیر متفاوتی بر رشد مهارتهای فراشناختی دانشآموزان بگذارد.
1-3 اهمیت مساله
وانگ، هرتل و والبرگ[25] (2003) در یک فراتحلیل جامع بر روی منابع و تحقیقات در زمینه متغیرهای مربوط به یادگیری، یک چهارچوب مفهومی را سازمان دهی کردند که شامل 228 متغیر موثر در یادگیری مدرسه است که ازمنابع مربوط جمع آوری شده است.
این متغیرها هم دررابطه با رشد مهارتهای فراشناختی و هم اثر بخشی برون دادهای آموزشی بیان شدهاند. در این چهارچوب، متغیرها در 30 مقیاس، درون 6 گروه جای میگیرند.
گروه یک : متغیرهای منطقهای – ایالتی[26]
گروه دو : متغیرهای محیط بیرون مدرسه[27]
گروه سه : متغیرهای سطح مدرسه[28]
گروه چهار: متغیرهای دانشآموزی
گروه پنج : متغیرهای طراحی برنامه[29]
گروه شش : متغیرهای اجرایی، آموزش کلاس و جو کلاس[30] میباشند.
طبق گزارش این تحقیق موارد زیر با داشتن بالاترین میانگین در بین متغیرهای ذکرشده در منابع، بعنوان موثرترین عوامل در یادگیری مطلوب مشخص شدهاند که عبارتند از : فراشناخت دانشآموزان، مدیریت کلاس، کیفیت آموزش، تعاملات معلم و دانشآموز و جو کلاس.
در بین این عوامل، فراشناخت از گروه متغیرهای دانشآموزی با بالاترین میانگین دربین کل متغیرها بعنوان یک عامل بسیارمهم شناخته شده که در متون علمی معاصر تاکید فراوانی برآن شده است؛ و شامل خود – تنظیمی، استراتژیهای خود - کنترل وکاربرد استراتژیهایی برای تسهیل درک کلی مفاهیم میباشد.
و دومین میانگین مربوط به متغیر مدیریت کلاس است (که با توجه به تعاریف ارائه شده از این مفهوم، متغیرهای مهم دیگر چون تعاملات معلم و دانشآموز و جو کلاس و آموزش را در بر میگیرد) که درپیشینه مربوط، مدیریت اثر بخش کلاس تصویری ازهمکاری، به هم پیوستگی و هدف مداری کلاسی است. با توجه به اهمیت فراشناخت در موفقیت تحصیلی دانشآموزان بررسی عوامل موثر بر رشد فراشناخت ضرورتی برای پژوهشهای تربیتی میباشد. همچنین متغیر مدیریت کلاس به عنوان، اولین سطح مدیریت آموزشی که پایه سطوح بالاتر مدیریت یعنی مدیریت مدرسه، ناحیه و کل نظام آموزش و پرورش محسوب میشود در شکل دادن به ساختارآموزشی و فرایند تدریس و ساخت شخصیت و روند ذهنی، عاطفی، آموزشی و تربیتی دانشآموزان نقش اساسی دارد.
در نتیجه سبکها و شیوههای متفاوتی که معلمان در مدیریت کلاس پیاده میكنند میتواند اثرات متفاوت و مهمیبر روی عملکرد دانشآموزان بگذارد؛ لذا شناخت چگونگی این تاثیر و تشخیص اثر بخش ترین سبکها بر رشد فراشناخت دانشآموزان، جهت تهیه الگویی کاربردی برای مربیان تعلیم و تربیت مفید وضروری میباشد (عالی، 1383، 12).
1-4 اهداف تحقیق
هدف کلی :بررسی تاثیرسبکهای مدیریت کلاسی معلمان بر میزان رشد فراشناخت دانشآموزان.
اهداف فرعی :
1- بررسی تاثیر سبكهای مدیریت كلاس معلمان (غیرمداخله گر، تعامل گر، مداخله گر) بر میزان رشد دانش فراشناختی دانشآموزان.
2- بررسی تاثیر سبكهای مدیریت كلاس معلمان (غیرمداخله گر، تعامل گر، مداخله گرا) بر میزان رشد مهارتهای فراشناختی دانشآموزان.
3- بررسی میزان بهره مندی معلمان از سبكهای مدیریت كلاس (مدیریت آموزشی، مدیریت افراد، و مدیریت رفتار).
4- بررسی میزان بهره مندی دانشآموزان از فراشناخت (دانش فراشناختی، مهارتهای فراشناختی).
5- مطالعه ارتباط بین سبكهای مدیریت كلاس معلمان با سطح تحیصیلات آنها.
6- مطالعه ارتباط بین سبكهای مدیریت كلاس معلمان با سابقه خدمت آنها.
7 – مطالعه ارتباط بین سبكهای مدیریت كلاس معلمان با رشته تحصیلی آنها.
1-5 سئوالات تحقیق
سئوال اصلی
1- آیا سبکهای مدیریت کلاس معلمان (مداخله گر، تعاملی، غیر مداخله گر) برمیزان رشد فراشناخت دانشآموزان تاثیر دارد ؟
سئوالات فرعی
1- آیا سبکهای مدیریت کلاس معلمان (مداخله گر، تعاملی، غیر مداخله گر) برمیزان رشد دانش فراشناختی دانشآموزان تاثیر دارد ؟
2- آیا سبكهای مدیریت كلاس معلمان (غیر مداخله گر، تعامل گراو مداخله گر) بر میزان رشد مهارتهای فراشناختی دانشآموزان تاثیر دارد ؟
سئوالات جانبی
1- بهره مندی معلمان ازسبكهای مدیریت كلاس (مدیریت آموزشی، مدیریت افراد، مدیریت رفتار) به چه میزان است ؟
2- بهره مندی دانشآموزان از میزان فراشناخت (دانش فراشناخت ومهارتهای فراشناخت) به چه میزان است ؟
3- آیا تفاوت معناداری بین سبكهای مدیریت كلاس با تاكید بر تحصیلات وجود دارد ؟
4 _ آیا تفاوت معناداری بین سبكهای مدیریت كلاس با تاكید بر سابقه خدمت وجود دارد ؟
5 – آیا تفاوت معناداری بین سبكهای مدیریت كلاس با تاكید بر رشته تحصیلی وجود دارد ؟
1-6 تعاریف نظری و عملیاتی
تعاریف نظری
مدیریت کلاس :تلاشهای معلم برای سرپرستی فعالیتهای کلاس، مدیریت کلاس میباشد که شامل تعاملات اجتماعی، رفتار دانشآموزان و یادگیری است؛ که این طبق نظر محققینی چون: چارلز(1992) ولفگانگ (1995)، ولفگانگ وگلیکمن (1980) است (مارتین و دیگران 2004).
مدیریت کلاس : طیف وسیعی از تکنیکها و روشهایی است که برای تسهیل در آموزش، بالا بردن مدت زمان یادگیری، ایجاد و تداوم فضایی دلپذیر و خوشایند در کلاس، ممانعت از رفتارهای نابسامان و خلل آفرین و حاکمیت نظم وانضباط در کلاس، به کار برده میشود.
سبک مدیریت کلاس :شیوه عملکرد هر معلم در مدیریت کلاس است که متاثر از باورها و عقاید معلمین درباره ماهیت رفتار دانشآموزان میباشد. در این مطالعه طبق نظر ولفگانگ و گلیکمن سبک مدیریت کلاس معلمان یک ساختار سه وجهی است که شامل مدیریت افراد، رفتار، آموزش میشود وبر اساس نوع نگرش معلمان سه رویکرد به مدیریت مد نظراست؛ رویکرد مداخله گرا، تعاملی، و غیر مداخله گر.
فراشناخت : فراشناخت معادل واژه انگلیسی Metacognition است و از دو جزء تشکیل شده : واژه Meta که اشاره دارد به مرتبه دوم دانش یا عملکرد و واژه Cognition یا شناخت؛ که در معنای عام یعنی دانستن و « فراشناخت » در ساده ترین معنا یعنی « شناخت شناخت یا دانش درباره دانش ».
طبق تعریف بیکر براون (1984) « فراشناخت » دانش و کنترل فرد بر فرایندهای شناختی خود است که دو بعد اساسی دانش فراشناختی و کنترل فراشناختی را در برمیگیرد.
دانش فراشناختی :
اولین بعد فراشناخت است و بر اساس تعریف اسکراو (1995)، دانش فراشناختی، به آنچه فرد در مورد خویش یا در مورد شناخت به طور کلی میداند مربوط میشود سه مقوله مهم این دانش عبارتند از : مقوله شخص، که شامل باورهای فرد درباره ماهیت خود و افراد دیگر بعنوان پردازشگران شناختی میشود و نوعی دانش اکتسابی است؛ مقوله تکلیف، مربوط میشود به اطلاعات درباره هدف قابل دسترسی برای فرد در طی یک اقدام شناختی؛ فرد باید تشخیص دهد که تکالیف متفاوت مستلزم عملیات ذهنی متفاوت است و مقوله استراتژی، دانش درباره ابزارها یا راهبردهایی است که به موفقیت در نیل به اهداف شناختی می انجامد.
مهارتهای فراشناختی
بعد دوم فراشناخت تنظیم یا کنترل شناختی است و شامل مهارتهایی میشود که شناخت را هماهنگ میكنند (فرناندز، 2003). این مهارتها عبارتند از:
1) برنامه ریزی (برنامه ریزی، هدف گذاری، و تخصیص منابع).
2) سازماندهی (اجرای استراتژیها و ابتکاراتی که به مدیریت بر اطلاعات کمک میکند و مدیریت اطلاعات (سازماندهی، شرح دادن، خلاصه کردن و تمرکز گزینشی بر اطلاعات).
3) نظارت (ارزیابی همزمان یادگیری خود یا کاربست استراتژیها).
4( اشکال زدایی (به کار بستن استراتژیها در اصلاح عملکردهای اشتباه یا فرضیه پردازی درباره وظیفه یا کاربرد استراتژیها.
5) ارزیابی (تحلیل عملکرد و اثربخشی استراتژیها) (اسکراو، 1994).
تعاریف عملیاتی
سبک مدیریت کلاس : در این پژوهش نمرهای که معلمین در پرسشنامه ABCC به دست می آورند نشان دهنده سبک مدیریت کلاس آنها میباشد.
دانش فراشناختی : در این پژوهش سطح دانش فراشناختی دانشآموز توسط نمره کسب شده در پرسشنامهJr.MAI مشخص میشود.
مهارتهای فراشناختی :دراین پژوهش نمرهای که دانشآموز درپرسشنامه jr.MAI کسب میكند نشان دهنده این مهارتها میباشد.
فصل دوم
ادبیات و پیشینه تحقیق
2-1مقدمه :
توانایی اداره کلاس و ایجاد رفتار مطلوب در دانشآموزان، بخشی مهم از کار معلم در کلاس و زمینه مناسب برای یادگیری است. به نظرمی رسد معلم برای اداره مطلوب کلاس به دو مهارت نیاز دارد :
1- برقراری ارتباط موثر و مثبت با دانشآموزان
2- مدیریت کلاس
این دو مهارت باعث تسهیل امر آموزش و کاهش رفتارهای نامطلوب در دانشآموزان میشود. جو کلاس در هرشرایط بر نگرش دانشآموزان نسبت به مدرسه، مطالعه، تحصیل و حتی خود پنداری آنان تاثیر میگذارد (کدیور، 1382، 227).
ارتباط مناسب میان معلم و دانشآموز، اغلب محور اثر بخشی معلم است. ارتباط مفید مستلزم آن است که معلمان از شناخت لازم وجامع هم نسبت به موضوع درسی وهم نسبت به دانشآموزان خویش برخوردار باشند، چنین امری برایجاد یک پل ارتباطی بین دانشآموزان و موضوع درسی کمک میكند، معلمان را نیز قادر میسازد که موضوع درسی را به شاگردان خویش تفهیم کنند. برعکس ارتباط سطحی و ضعیف میان معلم و دانشآموز موجب میشود که حتی یادگیری مطالب ساده نیز میسرنباشد. بنابراین روابط مبتنی بر محبت، احترام و باور متقابل میان معلم و دانشآموز میتواند بر میزان انگیزه دانشآموز تاثیر گذارد.
مدیریت کلاس درس به مفهوم ایجاد شرایط لازم برای تحقق یادگیری است و بر این اساس میتوان گفت که مهارتهای مدیریت کلاس زیر بنای کل موفقیت درتدریس است. این امر در کلاسهای درس مدارس ایران که مملو از دانشآموزان است، ازاهمیت خاصی برخوردار است. برای اعمال مدیریت بر کلاس درس و ایجاد شرایط بهینه برای یادگیری، خود معلم باید فردی کارا باشد تا از مهارتهای مدیریت کلاس درس بهره بگیرد.
و لازم است که معلمان با شیوههای مدیریت کلاس و مهارتهای ارتباط با دانشآموز آشنا بوده، برحسب موقعیت و فضای کلاس آن را به نحو مطلوب به کار ببندند.
قیمت فایل فقط 7,900 تومان
برچسب ها : مقایسه تاثیر سبکهای مدیریت کلاس بر روی رشد فراشناخت دانش آموزان دختر , طرح توجیهی مقایسه تاثیر سبکهای مدیریت کلاس بر روی رشد فراشناخت دانش آموزان دختر , دانلود مقایسه تاثیر سبکهای مدیریت کلاس بر روی رشد فراشناخت دانش آموزان دختر , روانشناسی , سبکهای مدیریت کلاس , , دانلود طرح توجیهی , پروژه دانشجویی , دانلود پژوهش , دانلود تحقیق , پایان نامه , دانلود پروژه