افسردگی پاسخ طبیعی فرد به فشارهای زندگی است در این اختلال فرد دارای حالات غمگینی گرفتگی و بی حوصلگی است خصوصیات اصلی حالات افسردگی كاهش عمیق میل به فعالیتهای لذتبخش روزمره مثل معاشرت تفریح ورزش و تغذیه است افسردگی تنها برنامه ناهنجاری تلقی می شود كه با واقعه ایجاد كننده آن متناسب نباشد
قیمت فایل فقط 3,900 تومان
میزان افسردگی در میان زنان
افسردگی پاسخ طبیعی فرد به فشارهای زندگی است. در این اختلال فرد دارای حالات غمگینی گرفتگی و بی حوصلگی است خصوصیات اصلی حالات افسردگی كاهش عمیق میل به فعالیتهای لذتبخش روزمره مثل معاشرت تفریح ورزش و تغذیه است افسردگی تنها برنامه ناهنجاری تلقی می شود كه با واقعه ایجاد كننده آن متناسب نباشد.
امروزه متاسفانه بیماری افسردگی یكی از بیماریهای رایج در میان اقشار مختلف مردم است. در بیماری افسردگی واكنش ها غیرطبیعی هستند یعنی انسان در برابر ناملایمات و شكست ها بیش از حد افسرده می شود.
علل ابتلا به این بیماری ارث، تغییرات شیمیایی، از دست دادن والدین در كودكی و حوادث ناخوشایند زندگی و بیماریهای جسمی مختلف و استفاده از داروها می تواند باشد. مطالعات ثابت كرده است كه اگر كسی در دوران رشد مصیبت و غم بزرگی مثل مرگ یكی از والدین یا فرد مهمی از خانواده دیده باشد نسبت به افسردگی حساسیت بیشتری دارد. افسردگی از شایعترین مشكلات روانی افراد است بطوری كه حدس زده می شود 75% افرادی كه در موسسات درمانی بستری می شوند دچار افسردگی هستند.
میزان افسردگی در میان زنان افزایش چشمگیری پیدا كرده است بطوری كه در برخی پژوهشهای به عمل آمده افسردگی در زنان 3 الی 4 برابر بیشتر از مردان است در این میان زنان خانه دار بیشترین میزان افسردگی را به خود اختصاص داده اند.
مجموعه مورد بحث بررسی میزان افسردگی بین زنان شاغل در اداره آموزش و پرورش كه 383 نفر از معلمین را در مقطع راهنمایی تشكیل می دهد و زنان غیرشاغل را در نظر می گیرد. فرضیه مورد پژوهش مربوط می شود به بررسی میزان افسردگی در بین این دو گروه بدان معنی كه بین میزان افسردگی زنان شاغل و غیرشاغل تفاوت معنا داری وجود دارد. جامعه آماری این پژوهش را 383 نفر از معلمین زن در مقطع راهنمایی تشكیل می دهد و نمونه آماری متشكل از 60 نفر می باشد كه بصورت تصادفی انتخاب شده اند ابزار جمع آوری اطلاعات استفاده از پژسشنامه افسردگی بك (BDI) می باشد و روش آماری مورد استفاده آمار توصیفی محاسبه تجزیه و تحلیل داده ها و آمار استنباطی جهت آزمون فرضیه و مشخص كردن ارتباط معنادار بین متغیرها می باشد و در نهایت نتایج بدست آمده در این پژوهش تفاوت معنا دار بین میزان افسردگی در دو گروه از زنان شاغل و غیرشاغل را نشان می دهد.
فصل اول
كلیات تحقیق
مقدمه
اگر چه افسردگی از دیرباز به عنوان یكی از نابسامانیهای عمده روانی شناخته شده است اما در دو دهه اخیر اهمیت این بیماری هم از لحاظ رنج و آزاری كه مبتلایان به آن تحمل می كنند و هم از لحاظ بار سنگینی كه این ناراحتی بر منابع درمانی ملتها تحمیل می كند بیش از بیش مورد توجه قرار گرفته است. افسردگی را می توان شایعترین اختلال عاطفی دانست بقراط این حالت را به ملانكولی تعبیر كرده است به عقیده وی در اثر صفرا و خلط دماغی روح فرد تیره شده و ملانكولی بوجود میآید.
در اوایل قرن دوم میلادی كاپادوچیا مبتلایان به ملانكولی را فردی مظنون و خرافاتی می دانست او می گفت كه این افراد از زندگی خود تنفر دارند. و آرزوی مرگ می كنند. در جوامع بشری امروزه افسردگی چه به عنوان واكنش آزاد و فردی در مقابل عوامل درونی – بیرونی و چه به صورت یك بیماری مشخص یكی از شایعترین تظاهرات آشفتگی های روانی است. (نجل حریری)
آمارهای بدست آمده در ممالك اروپایی و آمریكائی وسعت دامنه این ناراحتی را به خوبی نشان می دهد. ابعاد وسیعی این آمارها و نیز تجارب كلینكی حداقل در ممالك صنعتی مغرب زمین باعث شده است كه متخصصان فن از دو دهه اخیر به عنوان دوره جدید ملانكولی یا افسردگی در تاریخ روان پزشكی معاصر نام ببرند. (كلرمان 1980)
افسردگی را شاید بتوان حالتی توصیف كرد كه با تغییرات اساسی اولیه در خلق شروع شده و با مداومت احساس غم و اندوه به درجات مختلف مشخص می گردد. در معنای محدود پزشكی, افسردگی به منزله یك بیماری خلق و خو یا اختلال كشش خلق و خو ، است افسردگی از شایعترین مشكلات روانی افراد است بطوری كه حدس زده می شود 75% افرادی كه در موسسات درمانی بستری می شوند دچار افسردگی هستند میزان افسردگی در میان زنان افزایش چشمگیری پیدا كرده است. بطوری كه در برخی پژوهشهای به محل آمده افسردگی در زنان 3 الی 4 برابر بیشتر از مردان است. در این میان زنان خانه دار بیشترین میزان افسردگی را به خود اختصاص داده اند.
نتایج تحقیقات مركز امور مشاركت زنان نشان می دهد كه زنان در اداره امور خانه و شغل اشان معمولاً استانداردهای شخصی بالایی برای خود قرار می دهند؛ در واقع این ضرورت را می توان اجبارهای نقش دانست كه برای زنان فشار آور است اما فشار حاضر از تعارض زمانی كه شرایط تحت كنترل باشد كمتر از زمانی است كه شرایط تحت كنترل نباشد. به گزارش ایسنا اشتغال زنان باعث افزایش شناخت نسبت به خود كه یكی از پایه های عمده سلامت روان است می شود و منابع گوناگونی برای احساس رضایت در خود و دریافت پاداش را ایجاد می كند لذا زنان شاغل امكان انجام فعالیت های مقبول و ارزشمند اجتماعی را به سبب افزایش عزت نفس پیدا می كنند و كمتر در معرض ابتلا به افسردگی قرار می گیرند.
از سوی دیگر درآمد فرد شاغل، احساس مشاركت در اداره امور اقتصادی خانواده را افزایش میدهد و احساس عدم كنترل بر تصمیم گیری های خانواده و در حاشیه قرار گرفتن زنان را كاهش می دهد. «آربرت» طی تحقیقی نشان داد كه اشتغال دارای درآمد، برای سلامتی زنان بدون فرزند و افراد بالای 40 سال مفید است.
پژوهشهای دقیقی كه در زمینه بررسی اساس شیمیایی حالات عاطفی عادی و غیرعادی و تاثیرات درمانی داروهای ضدافسردگی به عمل آمده پیچیدگی خاص این حالات و ارتباط متقابل آنها را با فعالیتهای شناختی و روابط شخصی و اجتماعی فرد به خوبی نشان می دهد. در سالهای اخیر استفاده از روشهای درمان روانی و رفتاری كوتاه مدت برای درمان افسردگی مورد توجه قرار گرفته است.
از جمله روشهای فوق روش درمان شناختی است كه توسط پرفسور آرون بك و شاگردان او در دانشگاه پنسیلوانیا و آمریكا ایجاد شده است. كارایی این روش در معالجه افسردگی بالینی در مطالعات متعددی كه توسط پرفسور بك و نیز گروه محققان انستیتوی ملی بهداشت روانی انجام گرفته به اثبات رسیده است.
بیان مساله
با آنكه در قرن حاضر و بخصوص در چند دهه اخیر پیشرفتهای سریع و شگفت انگیزی نصیب جامعه بشری بخصوص پزشكی گردیده است و ریشه بسیاری از بیماریها و سختی های زندگی بركنده شده است، با این حال یك نوع حس بلا تكلیفی و سرخوردگی نهانی در بین مردم بویژه زنان ایجاد گردیده است این ناراحتیهای گوناگون روانی طبیعتاً جسم آدمی را نیز تحت تاثیر قرار می دهد و شخص را تا به سر منزل بیماریهای روان تنی و روانی مانند افسردگی كه یكی از عواقب آن خودكشی است می رساند.
واژه افسردگی به معنای "ضعف" تا حدی دارای ابهام است و در رشته های مختلف معانی متفاوتی دارد به عنوان مثال در فیزیولوژی اعصاب مراد كاهش فعالیت فیزیولوژیك و در داروشناسی به معنای كاهش فعالیت یك عنصر شیمیایی و در روان شناسی منظور از آن حالت هیجانی است كه منجر به كاهش قابلیتها و تواناییهای فرد می شود. در روان پزشكی برحسب موارد خاص به یك علامت باسندرم اطلاق می شود.
اگر افسردگی را به مثابه یك علامت در نظر بگیریم در این صورت عبارت خواهد بود. از یك تغییر با انحراف از حالت طبیعی خلق بصورت اندوه، حال اندوه برحسب اینكه شدت یا مدت زمان آن از حد متعارف تجاوز كند و یا برحسب شرایطی خاص می تواند جنبه بیمارگونه به خود بگیرد افسردگی به گونه ای واكنش نسبت به منزوی شدن، فقدان یا كمبود است. و از این رو شكلی از اندوه است كه به قول فروید به هنگام سوگواری و مالیخولیا در نقاب خصوصیات فردی اشخاص قرار می گیرد و احتمالا بواسطه آن اصلاح می شود اما در نهایت واكنشی جامع می باشد.كه در ضمیر انسان نهفته است و در واقع فرایندی است كه بر جریان احساس اثر می گذارد تا شخص با رسیدن به خود آگاهی جدید احساسات خود را كنترل كند.
برخی از كارشناسان پیرامون برداشت روانی زنان شاغل معتقدند اشتغال نه تنها ایجاد آسیب و مشكل برای زنان نمی كند بلكه منافعی همچون حمایت های اجتماعی افزایش عزت نفس و منابع ارتباطی را به همراه دارد؛ از سوی دیگر برخی دیگر معتقدند كه ایفای نقش های متعدد (مادری، همسری، شغلی) تعارض نقشها انعطاف ناپذیر بودن ساعات كاری و ..... پیامدهای منفی برای زنان به همراه دارد.
انجام مطالعه ای پیرامون ارتباط بین اشتغال و افسردگی در زنان آمریكایی نشان داد زنان شاغل كمتر از زنان غیرشاغل افسرده می شوند و آنها نمرات بالاتری در سلامت عمومی (رضایت از زندگی و اعتماد به نفس) و نمرات پایین تری نسبت به عدم امنیت و اضطراب دارند. به نظر می رسد كه تحصیل و اشتغال نیز دو عامل مهم در سلامت روان زنان است، سبك زندگی با نقش های متعدد به زنان شاغل اجازه می دهد كه قالب هایی برای رشد شخصیتی و پیشرفت مادی خود داشته باشد.
دكتر قرانی مقدم جامعه شناس و پژوهشگر اجتماعی با اشاره به افسردگی 13 میلیون در جامعه حدود 2 تا 3 میلیون مورد از این نرخ افسردگی را مربوط به زنان خانه دار می داند.
مساله مورد مطالعه در انجام این پژوهش عبارتست از :
بررسی میزان افسردگی بین زنان شاعل در اداره آموزش و پرورش در مقطع راهنمایی و زنان غیرشاغل شهر بجنورد
اهمیت تحقیق
پیچیدگی های جاری تمدن، سرعت تغییرات و بی توجهی به مذهب و ارزشهای خانوادگی و تهاجم فرهنگها، عمیق شدن فاصله نسل قدیم و جدید جامعه امروزی را در معرض ابتلا به انواع بیماری روانی قرار داده است.
بیمار افسرده آینده خود را سراسر درد و رنج می بیند در نظر او بهبودش در آینده متصور نیست و معتقد است كه حال و روزش بهتر نخواهد شد. بر اساس آمارهای بین المللی 25 درصد از افراد در طول زندگی خود به گونه ای دچار افسردگی می شوند كه به درمان نیاز دارند و در میان بیماران روانی 50 درصد دچار مشكلات افسردگی هستند.
زیر بنا و شالوده یك جامعه ایده آل از خانواده پی ریزی می شود. خانواده اولین مربی جامعه است كه تعلیم و تربیت كودكان و نو نهالان نسل آینده و سازنده كشور را بر عهده دارد. امروزه با توجه به تحولاتی كه در وضعیت اجتماعی و اقتصادی جامعه بوجود آمده باعث شده كه زنان مشغول به كار شوند و این امر مستلزم آن است كه ساعاتی را در منزل حضور نداشته باشند. باید در بكار گرفتن زنان در بازار كار به استعدادهای آنان و خصوصیات جسمی و روحی آنان توجه شود و تا زنان در محیط كار از كارایی بیشتری برخوردار باشند. و برای زنان شاغل ساعات كمتری در نظر گرفته شود تا امكان رسیدگی بیشتر به كار ، خانه خود را داشته باشند. زنان خانه دار جزو جمعیت فعال جامعه هستند و ارزش اقتصادی كار آنها اعم از سرپرستی، مدیریت و تربیت فرزندان از یك زن شاغل كمتر نیست. اما متاسفانه بسیاری از زنان خانه دار كار خود را به عنوان شغلی مفید قبول ندارند و از سوی دیگر بیش از همه احساس وابستگی شدید اقتصادی به همسر و ترس از فقر اقتصادی در صورت تنها ماندن امنیت روان و روح آنها را به خطر می اندازد و بازتاب این امر نه تنها در درون خانواده بلكه در درون جامعه نیز نفوذ می كند.
برخی محققان بیان كرده اند كه وجود بار اضافی نقش و ایجاد استرس به دلیل وجود نگرش جنسیتی منفی كه پیامدهای اشتغال را تحت تاثیر قرار می دهد، شامل ویژگیهای فردی، شرایط و موقعیت و امكانات شغلی زنان شاغل است.
نتایج برخی تحقیقات حاكی از آن است كه برجسته ترین عامل بروز افسردگی در میان زنان خانه دار، احساس بی اهمیتی و بی اعتمادی به كار آنها در جامعه می باشند. زنان خانه دار به دلیل اینكه بیشتر وقت خود را در خانه سپری می كنند، فرصتی برای محك زدن استعدادهای خود را نداشته و به دلیل سركوب علائق، اغلب دچار افسردگی می شوند. وقتی زن خانه دار از نظر روحی مشكل داشته باشد دلواپسی و سایر عوارض خود را به افراد خانواده منتقل كرده و لذا در كل، بازدهی جامعه در تمام شئنونات ممكن است كاهش یابد. حادترین نوع بروز افسردگی در میان زنان خانه دار است حالت ناامیدی و دلسردی زن خانه دار، تشنج و از هم پاشیدگی خانواده و به دنبال آن پدیده فرار فرزندان، همسر آزاری و كودك آزاری را به دنبال دارد.
یكی از دلایلی كه باعث این پژوهش شده است شیوع افسردگی در بین مردم بخصوص زنان می باشد احتمال ابتلا به بیماری افسردگی در طول عمر برای زنان تقریباً 20% و برای مردان 10% است این پژوهش نشان خواهد داد كه بین میزان افسردگی زنان شاغل و زنان غیرشاغل ارتباط معناداری وجود دارد یا خیر.
اهداف تحقیق
اختلالات عاطفی در بین افراد آنقدر فراوان است كه می توان گفت اكثر مردم در دوره ای از زندگی آنرا تجربه می كنند. هر انسانی حق بر خورداری از مواهب و لذات زندگی خود را دارد و فرد افسرده از این لذات و مواهب محروم است و همه محیط زندگی در نظر او یكنواخت بوده و بسیار دلسرد می باشد چنین فردی نیاز به كمك و درمان دارد. و اگر این فرد مادری باشد كه خانواده از او توقعات زیادی دارد و از آنجا كه سلامت روانی فرزندان آینده رابطه مستقیمی با سلامت روانی مادر دارد لذا مساله حادتر می گردد.
هدف از طرح این تحقیق در درجه اول ارائه پایان نامه جهت اخذ مدرك كارشناسی و افزودن بر اطلاعات شخصی و آشنا شدن با اصول و روشهای تحقیق بوده است.
در درجه دوم مقایسه میزان افسردگی در زنان شاغل و غیرشاغل با استفاده از تست افسردگی بك می باشد و اینكه ارتباط معنا داری بین این دو گروه از جامعه در بروز افسردگی وجود داشته است. در نهایت با گردآوری اطلاعاتی هر چند ناچیز و اندك بتوان در پی راه حلی بود تا میزان این بیماری را به حداقل رساند و با ارائه راهكارهای اصولی و پیشنهادی بهتر بتوان گره های جامعه و خانواده را باز كند.
فرضیه مورد تحقیق
- فرضیه مورد بررسی در این تحقیق عبارتست از:
- بین میزان افسردگی زنان شاغل و غیرشاغل تفاوت معنادار وجود دارد.
تعاریف عملیاتی
1. افسردگی: نوروزی است كه طی آن شخص نسبت به بعضی موقعیتهای ناراحت كننده واكنش بصورت غم و افسردگی بیش از آنچه كه معمول است نشان می دهد و اغلب در بازگشت به حالت طبیعی پس از یك دوره از زمان قصور می ورزد.
2. زنان شاغل: شامل زنانی است كه اشتغال به كار و خدمت در خارج از منزل دارند و حقوق دریافت می كنند.
3. زنان غیرشاغل: شامل زنانی است كه كار اصلی آنها خانه داری است و به غیر از كار در منزل به هیچ كار دیگری مشغول نمی باشند.
4. میزان افسردگی: عبارتند از نتایج حاصل از اجرای آزمون افسردگی بك است.
فصل دوم
ادبیات و پیشینه تحقیق
تاریخچه افسردگی
افسردگی در طی قرون و اعصار به نامهای متفاوت نام برده شده است.در كتب قدیم طب قدیمی ایران این بیماری به نام مالیخولیا نام برده شده است. داستانهای زیادی به این نام نوشته شده است.
لغت مالیخولیا نام هنوز هم هر گروه معینی از افسردگی ها نسبت داده می شود. بشر اولیه آن را به نفرین خدایان یا لعن شیطان نسبت می داده است.[1]
توصیف هایی از آنچه ما امروزه از اختلالات خلقی می خوانیم در بسیاری از مدارك طبی قدیم وجود دارد. داستان (عصر عقیق) شاه سانول و داستان خودكشی آژاكس در هومر ، هر دو یك سفر افسردگی را توصیف كرده اند.
حدود 45 سال قبل از میلاد بقراط اصطلاح مانی و ملانكولی را برای توصیف اختلالات روانی بكار برده در حدود صد سال قبل از میلاد كورنیلوس سلسوس در كتاب (Demedi cina) افسردگی را ناشی از صفرای سیاه معرفی نمود این اصطلاح را پزشكان از جمله ارسطو نیز بكار برده است.
در قرون وسطی طبابت در ممالك اسلامی رونق داشت و رازی و ابن سینا و پزشك یهودی میمونر، ملانكولی را بیماری روانی توصیف نمود آن را ملانكوكسیس نامید در سال 1854 خالد حالتی را توصیف نمود و آن را جنون ادواری نامید چنین بیمارانی حالات خلقی مانی و افسردگی تجربه می كنند. تقریباً در همان زمان یك روان پزشك فرانسوی دیگر به نام بیلارگر جنون دو شكلی شرح داده كه در آن بیمار دچار افسردگی عمیق می شود كه به حالت بعت افتاده و جان فرد از آن بهبود می یابد. در سال 1881 كارل كه بنام روان پزشك آلمانی با استفاده از اصطلاح مایكلوتایمی مانی و افسردگی را مراحل مختلف یك بیماری توصیف نموده ، اصیل كراپلین در سال 1896 بر اساس معلومات روان پزشكان فرانسوی و آلمانی مفهوم بیماری مانیك پرسیو را شرح داد كه شامل اكثر ملاکهای تشخیصی است كه امروزه روان پزشكان برای تشخیص این بیماری از آنها استفاده می كنند. كاپلون و همكارانش در كتاب جامع روان پزشكی 1988 اظهار می دارند بعد از جنگ جهانی دوم كه عصر اضطراب خوانده می شود اكنون عصر جدیدی از ملانكولیا مطرح است.
تعریف افسردگی
نورزی افسردگی نورزی است كه طی آن شخص نسبت به بعضی موقعیتهای ناراحت كننده واكنش به صورت غم و اندوهگینی بیش از آنچه كه معمول است نشان می دهد و اغلب در بازگشت به حالت طبیعی پس از یك دوره از جان قصوری می ورزد. افسردگی را شاید بتوان حالتی توصیف كرد كه با تغییر اساسی اولیه در خلق شروع شده و با مداومت احساس غم و اندوه به درجات مختلف مشخص می گردد.
افسردگی محدود در زمان و مكان خاص نیست بلكه واكنشی است در مقابل استرس، حالتی است كه در پی زمان و برای هر كس ممكن است روی دهد به جرات می توان گفت كه نیمی از افراد بالغ در دوره ای از عمر خود دچار این حالت بوده و متاسفانه اكثریت این گروه از افسردگی خود آگاه نبوده اند. افسردگی جنگی است درونی جنگی كه شخص علی رغم شدت و كشمكش آن محكوم است كه به تنهایی و در انزوا با آن بجنگد.
نشانه های افسردگی
1- نشانه های كسالت روحی
الف: عزلت جویی و كناره گیری: اغلب بیماران افسرده نسبت به انجام فعالیتهایی كه زمانی از آن لذت می بردند بی علاقه می شوند و احتمال از میزان مشاركتها و فعالیتهای اجتماعی خود می كاهند.
ب) منفی گیری: در شرایط افسردگی گاه اشخاص كه در برخورد با نقطه نظرهای مختلف شكیبایی به خرج می دهند عیب جو می شوند انسان افسرده با سماجت در مخالفت با پیشنهادات و دستورات و یا راهنماییهای دیگران مقاومت می كند.
ج) اندوه: شخص افسرده ممكن است بخش مهمی از زندگی خود را در اندوه به سر برد یا مدام گریه كند.
2- نشانه های طرز تلقی فرو افتاده
الف) خود ضعیف بینی و احساس گناه: فرد افسرده گاه در مقام تحقیر خویش بر می آید جملاتی از قبیل "من شكست خورده هستم" چطور می توانی مرا تحمل كنی در قالبهای گوناگون از افسرده ها شنیده می شود. اشخاص افسرده،گاه گناه انجام كاری را كه به آنها بی ارتباط است به گردن می گیرند.
ب) ابراز درماندگی: شخص افسرده مصراً به امور بدبین می شود گاه از خودكشی حرف می زند و حتی به این كار اقدام می كند.
3- نشانه های كاهش احساس حیاتی
الف) بی توجهی به خود و یا وظایف خود: انسان افسرده بعضاً نسبت به سر و وضع خود بی تفاوت می شود و یا از انجام تكالیف آموزشی شغلی و یا كارهای خانه سر باز می زند.
ب) بی حالی: ممكن است فرد افسرده از خستگی یا فقدان انگیزه شكایت كند برای او بخصوص شروع كارهای تازه ، دشوار است شدت این بی حالی و بی علاقگی در صبح ها بیشتر است.
ج) كاهش تمركز: در شرایط افسردگی تمركز كردن در رسیدگی به یك امر خاص دشوار است بسیاری از افسرده ها كتابها را با تمام كنار می گذارند مرتب كتاب جدیدی انتخاب می كنند اما چند بخش را نخوانده كتاب را رها می كند تا سراغ كتاب بعدی بروند نوشتن و نگارش هم برای افسردهها دشوار است.
د) تردید: تصمیم گیری برای افسرده ها دشوار است گاه شخص افسرده تصمیم گیری را به دیگران محول می كند.
4- سایر نشانه ها :
الف) تغییر در وزن و اشتها كه كم اشتهایی و همراه آن كاهش وزن از نشانه های متفاوت افسردگی است اما در برخی از انواع افسردگی و بویژه در افسردگی های فصلی اشتها و وزن افزایش مییابد.
ب) تغییر كیفیت خواب: اغلب افسرده ها از خواب راحت محرومند، بیدار شدنهای پی در پی بخصوص از ساعت 2 تا 6 صبح از جمله مواردی است كه می توان به آن اشاره كرد در مواردی نیز خواب سنگین و بیدار شدن از آن دشوار می شود.
ج) تغییر میل جنسی : بطور كلی میل و عملكرد جنسی در اشخاص افسرده كمتر است. اگر دقیق تر بشویم تغییرات دیگری نیز در جسم و روان افراد افسرده پیدا می كنیم. افسرده ها اغلب در طول مدت روز تغییر روحیه می دهند معمولا شدت افسردگی در صبح بیشتر است.
هرچه از روز می گذرد از شدت افسردگی ها كاسته می شود در مواقعی نیز بیمار افسرده با حمله اضطراب روبرو می شود در این موقع نشانه های حمله اضطراب از قبیل تنگی نفس عرق كردن یا لرزش اندامها در بیمار بروز می كند.
شخصیت افسردگی
مردم با هر نوع شخصیتی كه دارند، معاشرتی، خجالتی، فكور، ظاهربین، متین، عصبی- در شرایط ساده ممكن است به بیماری افسردگی مبتلا شوند. شخصیت شما مجموعه عادات فعالیت و تجارب شماست كه تحت تاثیر و داشت و محیط قراردارند. هیچ صفت یا عادت و یژه ای در شخصیت شما نمی تواند موجب افسردگی شود. با این حال، بعضی جنبه های شخصیت ممكن است شما را برای این بیماری مستعد بكند.
افرادی كه به افسردگی دچار می شوند اغلب برای خود معیارهای سطح بالا تعیین می كنند. پیوسته در جنب و جوش و فعالیت هستند و ممكن است به درخواست كمك از دیگران تمایلی نداشته باشند.
اگر خود را به نگرانی مفرط بدبینی یا خود انتقادی تسلیم كرده باشید احتمال بیشتری خواهد داشت كه افسرده شوید همین موضوع در موردی که فکر می کنند بر زندگی خود کنترل کمی دارند صدق می کند افسردگی در کسانی که انعطاف پذیر هستند در اجتماع احساس امنیت می كنند و حرف زدن درباره مشكلات برایشان آسان است كمتر دیده می شود.
خلق افسرده:
تقریباً همه افراد افسرده درجاتی از غمگینی شدید یا ناشادی كه دامنه آن از یك مالیخولیایی (اندوهگینی) متوسط تا ناامیدی شدید در نوسان است، گزارش كرده اند این نوع غم زدگی ممكن است توسط فرد بصورت نومیدی شدید، تنهایی، یادگیری ساده توصیف شود. كسانی كه افسردگی ملایم یا متوسط دارند ممكن است همواره گریه كنند ولی نمی توانند. افراد مبتلا به افسردگی عمیق غالباً اوضاع و احوال خود را برگشت ناپذیر پنداشته و و معتقدند كه خود نمی توانند كمكی به خویش بنمایند و نه دیگران قادرند كه آنها را یاری كند. این نوع طرز تفكر به عنوان سندرم ناامیدی- بی پناهی نام گرفته است.
حمله افسردگی شدید:
در دوره افسردگی شدید، منحنی خلق نسبت به دوره مانی به سمت پایین افت می كند گرچه در بعضی از موارد یك ضایعه روان شناختی شدید ممكن است افراد را در خلال یك شب دچار افسردگی سازه، ولی ظهور افسردگی شدید معمولاً تدریجی است و طی دوره چند هفته یا چند ماه به وقوع می پیوندد. دوره حمله افسردگی نوعاً طولانی تر از حمله مانی است و پس از پایان مانی بتدریج و به آهستگی ظاهر می شود. شخصی كه وارد دوره افسردگی می شود مانند حمله مانی احساس می كند كه تغییرات عمیقی در اكثر جنبه های عملكردی وی رخ داده است كه نه فقط در خلق، بلكه در انگیزه تفكر واكنش های بدنی و حركتی وی آشكار است.
شیوع افسردگی شدید:
افرادی كه دستخوش یك یا چند حمله افسردگی عمیق، بدون وجود حمله های مانی می شوند تحت عنوان افسردگی شدید نام برده شده اند. این اختلال در ایالات متحده در حدود 1 تا 2 درصد در مردان و 3 تا 6/4 درصد در زنان گزارش شده است. (میرز و دیگران 1984)
خطر این اختلال در طول زندگی- یعنی درصد كسانی كه در بعضی از مراحل زندگی خود افسردگی شدید را تجربه نموده اند در مردان 8 تا 12 درصد و در زنان 20 تا 26 درصد گزارش شده است. (بوید روسیمن 1981)
در بین كسانی كه در بیمارستانهای روانی بستری می شوند بیشترین فراوانی مربوط به اسكبنرومزنها و پس از آن، افسردگی است. اما در مراكز بالینی خارج از بیمارستان، بیماران افسرده بیشترین درصد را شامل می شوند به نحوی كه تخمین زده شده است یك سوم كل بیماران روانی را تشكیل دهند. (ودراف و دیگران 1975)
بعضی از افراد بیشتر از دیگران مستعد ابتلا به افسردگی هستند.همچنین شیوع افسردگی شدید در طبقات اجتماعی اقتصادی پایین به نحوی بی تناسب بیشتر از طبقات اجتماعی- اقتصادی بالاست. همچنین شیوع افسردگی در زنان دو برابر مردان گزارش شده است.محققان كوشیده اند كه نظریه های حال به این كه این تفاوت ناشی از تغییرات هورمونها و تفاوتهای نقش اجتماعی است عنوان كنند.
محیط های افسردگی زا
بین بشر و محیط زندگیش كشش و واكنش مداوم وجود دارد. این رابطه مدام در حال نوسان است. وقتی در محیط مشخص اتفاقی روی می دهد. واكنش از جانب فرد است و این واكنش به نوبه خود در محیط عكس العملی ایجاد می كند كه شخص را وادار به واكنش دیگر می نماید واكنش افراد بشر نسبت به عوامل محیطی یكسان نبوده و تغییرات ناشی در كم و كیف واكنشها وجود دارد.
محیط افسردگی زا از تامین حس اعتماد به نفس كامل شخص ناتوان است در واقع سبب تخریب و زوال تدریجی آن شده و با تحریك مداوم تعارضات درونی و عواطف فرد مستعد امكان افسردگی را برای او فراهم می كند.
اثر چنین محیطی ممكن است نسبت به شدت و دوام عامل افسردگی را خفیف یا عمیق باشد. یكی از خصوصیات محیطهای افسردگی زا این است كه پر از افرادی است كه خود دچار افسردگی مزمن هستند بی آنكه از وجود آن اطلاع داشته باشند و اغلب افسردگی آنها ناشی از عقده های شخصی و مربوط به زندگی خصوصیشان است كه به محیط كار آورده می شود. معمولاً اشخاص خیلی فعال و استقلال طلب از این نوع محیطها فرار می كنند و آنانكه می مانند در فضای آن محیط سم ، پوچی و بیهودگی می پاشند كه به نظر می رسد خیلی مناسب آن وضع بوده و به خوبی سبب بقای افسردگی مزمن افراد می گردد.
علل افسردگی
1- علل زیست شناختی
الف) استعداد ژنتیك:
سر رشته قرائن تاثیر ژن های معیوب را حداقل در مستعد ساختن فرد نسبت به افسردگی را نشان می دهد آن سه مورد عبارتند از:
1- خویشاوندان نسبی مبتلایان به افسردگی نسبت به جمعیت كل میزان بروز بالاتری از این اختلال نشان می دهند.
2- میزان تطابق برای اختلالات خلقی در دو قلوهای مشابه (یك تخمكی) بسیار بالاتر از میزان آن در دو قلوهای نامشابه (دو تخمكی) كه ژن های متفاوت دارند است. هیچ یك از قرائنی به وضوح عوامل محیطی را از عوامل ارثی تفكیك نمی كنند این كار با نوع دیگری از مطالعات امكان پذیر شده است.
3- مطالعه بر روی دو قلوهای یك تخمكی كه جدا از هم بزرگ شده اند حصول اطمینان از این موضوع را كه در زمینه ژنتیك مشابه عواملمحیطی احتمالاً نامشابه باشند امكان پذیر می سازد. در دو قلوهای یك تخمكیمیزان تطابق برای افسردگی(اختلال خلقی)حتی اگر محیط رشد آنها متفاوت باشد بالاتر است.
قیمت فایل فقط 3,900 تومان
برچسب ها : میزان افسردگی در میان زنان , طرح توجیهی میزان افسردگی در میان زنان , دانلود میزان افسردگی در میان زنان , روانشناسی , افسردگی , , دانلود طرح توجیهی , پروژه دانشجویی , دانلود پژوهش , دانلود تحقیق , پایان نامه , دانلود پروژه