اشغال صحیح و گزینش افراد مناسب برای انجام مشاغل از مهمترین عوامل موثر ارزشمند اقتصادی و اجتماعی جامعه و تامین کننده سلامت روانی انسان ها و نیل به خود کفاوی مملکت و بی نیازی از دیگران محسوب می شوند اشغال یکی از اساسی ترین فعالیت های زندگی انسان به شمار می رود و هر فردی به خاطر امرار معاش و تراوم زندگی باید ساعاتی از او قاتلش را کار کند
قیمت فایل فقط 4,900 تومان
بررسی رابطه نارضایتی شغلی و افسردگی
فهرست مطالب
عنوان صفحه
فصل اول كلیات تحقیق 1
مقدمه 2
بیان مسئله 3
اهمیت پژوهش 4
متغیرها 4
فصل دوم 6
پیشینه تحقیق 7
تعریف افسردگی 10
نظریه های مربوط به افسردگی 15
پیشینه و ادبیات 23
فصل سوم روش تحقیق 55
روش انجام پژوهش 56
ابزار اندازه گیری 57
فصل چهارم تجزیه و تحلیل داده ها 58
فصل پنجم نتیجه گیری 63
محدودیت های پژوهشی 64
پیشنهادهای پژوهش 64
بحث و نتیجه گیری 65
پرسشنامه
منابع 75
فصـل اول
كلیـــات تـحـقیـق
مقدمه:
اشغال صحیح و گزینش افراد مناسب برای انجام مشاغل از مهمترین عوامل موثر ارزشمند اقتصادی و اجتماعی جامعه و تامین کننده سلامت روانی انسان ها و نیل به خود کفاوی مملکت و بی نیازی از دیگران محسوب می شوند. اشغال یکی از اساسی ترین فعالیت های زندگی انسان به شمار می رود و هر فردی به خاطر امرار معاش و تراوم زندگی باید ساعاتی از او قاتلش را کار کند. اشغال واقعه ای از زندگی است. که برای همه انسانها در بر همه ای از زمان اتفاق می افتد و هیچ کسی را گریزی از آن نیست همچنین بقاء و رسند جامعه به اشغال وابسته است جوامعی که انسانهای فعال و کار آمد دارند بر زندگی خوش حاکند و به انواع گوناگون در تعیین شیوه زندگی جوامع دیگر اثر می گذارند. رضایت شغلی تعیین کننده مهمی در رضایت از زندگی است و تمام رفتار ها و روابط انسان به طور مستقیم یا غیر مستقیم از چگونگی اشتغال او متاثر است. مفاسد اجتماعی به دلایل متعدد ریشه مهمی بیکاری دارند و از طریق اشتغال می توان بسیاری از این نابه سامانیها را بر طرف کرد با توجه به موارد بالا و نکات بسیار زیادی که در زمینه اهمیت اشتغال مناسب وجود دارد آیا نباید گام های بیشتری برای اشغال مناسب افراد بر داشته شود؟ آیا نباید صلاحیت های انسان با ویژگی های شغلی آنان منطق باشد؟ مسلماً بخش مهمی از تصمیمات رسمی یا غیر رسمی – مقدمه اشتغال موفقیت آمیز است. انسان در رشته ای که تحصیل می کند باید در آینده شاغل شود خصوصاً در جامعه ها که محدودیت های آموزشی از نظر نیروی انسانی و نیز امکانات وجود دارد باید به همسوئی تصحیلاتبا شاغال آینده خود توجه بیشتری مبذول شود. این روز ها تقریباً همه از افسرده بودن صحت می کنند ولی افسردگی به راستی چیست آیا این اصلاح پزشکی نظیر عفونی شدن است یا به مفهوم عامیانه ی بی دل و دفاع بودن نزدیکتر است. وقتی حرف از افسردگی می زنید دقیقاً منظورتان چیست برخی از مردم آنرا یک واکنش عاطفی در قبال زندگی می باشد و برخی افسردیگ را به عنوان یک بیماری به شمار می آورند موضوع این تحقق بیان رابطه نارضایتی شغلی و افسردگی است و به دنبال این است که تعین کند آیا بین نارضایتی شغلی و افسردگی رابطه ای وجود دارد یا خیر؟
نتیجه چنین تحقیقاتی می توان در جهت گسترش بهداشت روانی در محیط های صنعتی ، اداری و آموزشی مثمرثمر باشد.
بیان مسئله و موضوع تحقیق :
افسردگی یک حالت روانی است که با احساس و بی کفایتی، دلسردی، ناامیدی، کاهش در فعالیت یا عکس العمل و بد بینی و غمگینی همراه است همچنین شغلی را که انتخاب می کنید اگر به آن علاقه مند نباشید و فقط به این علت که در دسترس بوده به آن اشتغال ورزید ممکن است بعداً برایتان خسته کننده، نامطبوع و ناراحت کننده شود حال سوالی که در این مطرح می شود که آن میزان افسردگی در میان افرادیکه از شغل خود ناراضی هستند و یا از شغل خود راضی هستند یکسان است یا خیر؟ بنابراین این موضوع تحقیق چنین خواهد بود.
اهداف تحقیق: هدف کلی تحقیق بررسی تاثیر نارضایتی شغلی در افسردگی افراد، هدف ویژه تحقیق – مقایسه میزان افسردگی در افرادیکه رضایت شغلی دارند و افرادیکه از شغل خود نارضایتی هستند و اینکه آیا افرادیکه از شغل خود رضایت ندارند افسرده ترند؟
اهمیت پژوهش :
اشتغال به عنوان یک ضرورت در زندگی فردی و اجتماعی مطرح می گردد در این مهنی که هر انسانی جوانی گذران زندگیش باید به اشتغال بپردازد همچنین بعت و تداوم جامعه به اشتغال انسانها بستگی دارد؛ از اینرو هر کسی باید سرانجام با توجه به استعداد و رغبت خویش و نیازها و امکانات مناسبی را بر گزیند بنابراین انتخاب درست زمانی امکان پذیر است که فرد دست راهنمائی صحیح قرار گیرد. لذا ما در این مجموعه سعی در فهماندن مسائل مهم و همچنین عوامل موثر در اشتغال خواهیم پرداخت که این امر باعث دادن پاره ای اطلاعات در زمینه اشتغال باشد که بتوان از افراد با استعداد های متفاوت در زمینه های شغلی مناسب استفاده کرد.
بیان و توضیح متغیرهای مورد مطالعه تحقیق:
متغیر وابسته : در این تحقیق متغیر وابسته میزان افسردگی است.
متغیر مستقل: متغیر مستقل ما این تحقیق میزان رضایت شغلی است.
متغیر ملاحظه گر: عوامل دیگری که به نوعی می توانند در افسردگی نقش داشته باشند از قبیل فشارهای اقتصادی، مشکلات خانوادگی و یا اختلاعات روانی که در تحقیق اخیر مورد کنترل قرار نگرفت و تنها با انتخاب تصادفی آموزدنی ها تا حدی تاثیر آنها را به حداقل رسانده ایم.
فرض تحقیق : ببین نارضایت شغلی را افسردگی ارتباط وجود دارد.
تعاریف واژه ها و اصطلاحات :
کارایی و رضایت شغلی از عوامل مهمی هستند که باید در توسعه جامعه مورد توجه دنیق قرار گیرند. در ابتدا تعاریفی از مفاهیم مختلف را ارائه می دهیم.
کار یا پیشه : از دیدگاه راهنمائی شغلی و حرفه ای فعالیتی دائمی است که با تولید کالا و خدمات منجر می شود و برای اجرای آن دستمزدی در نظر گرفته می شود لذا کار دارای سه خصوصیت می باشد که عبارتند از :
1 ) دایمی و همیشگی است.
2 ) به تولید کالا یا خدمات می انجامد.
2 ) دستمزدی به آن در نظر گرفته می شود.
کار همچنین به انجام نقش شغلی خاصی که فرد بر عهده دارد دلالت می نماید.
فصـل دوم
پــیشینـه تــحقیــق
بعد از وارمی چندین کتاب و نشریه و مجله به پژوهش ها ئیکه دقیقاً در رابطه، افسردگی و ارتباط آن نگرانی های شغلی انجام شده باشد دست نیافتم لذا تصمیم گرفتیم در این زمینه به تحقیقاتی که به صورت مستقل در رابطه، افسردگی انجام شده اشاره کنیم. آمار موسسه بهداشت روانی آمریکا در سال 1972 نشان داده است که شیوع افسردگی در بیمارستان های روانی 10 درصد در بیمارستان های خصوصی 37% در بخش روانی بیمارستان های عمومی 10% و در بیمارستان های خصوصی سرپایی 7 درصد بوده است.
تحقیقاتی که بولبی انجام نشان می دهد که در انسان و حیوانات عالی ترا افسردگی بعلت دوران طولانی تر وابستگی بهخ ما در مقایسه با سایر حیوانات بیشتر است یعنی از دست رفتن نقش مادری است که کودک افسردگی را در درجات ضعیف به صورت یک طرح رفتاری نزدیک به طبیعی و در موارد یا رویا ور شدن شدید به صورت افسردگی مرضی نشان می دهد تحقیق دیگری در سال 1968 همزمان با هدف شدن طرح مرکز مشاوره و راهنمایی دانشجویان دانشگاه متداول برای تصویب به هئیت اضای دانشگاه همین محقق پرسشنامه دیگری که کوتاه تر بود در مورد ملزمی مرکز مشاوره و راهنمایی بین 140 مقدار از دانشجویان سرویس های نهاد دانشکده مداجعه می کردند توزیع نمود. در این پرسشنامه ضمن معرفی مرکز مشاوره و راهنمایی از دانشجویان نظر خواهی شد که مشکلات فکری عاطفی روانی خود، شرح کنند نتایج نشان داد که این دانشجویان به درجات مختلفی از افسردگی رنج می برند.
پژوهشی دیگری نیز توسط پژوهشگران دانشگاه پسلونیا آمریکا نوشته شده است که دکتر دیوید یرنز در کتاب روان شناسی افسردگی به آن اشاره نموده است. این پژوهشگران در زمینه علل و درمان افسردگی تحقیقاتی انجام داد.
براساس تحقیقات انجام شده فرد افسرده خود را بازنده بی کفایت می بیند که به حکم تقدیر ناکامی و محدودیت و ذلت و شکست را بپذیرد و معلوم شد که افسرده حاصل اختلال فکری است. فرد افسرده درباره خود و محیط آینده اش اثر گذاشته اسباب افسردگی و تکدر فاصله او را فراهم می کند.
حرفه : حرفه معمولاً رشته از کالا هائی اطلاق می شود که فرد در سرتاسر عمر بدان اشتغال می ورزد. فرد ممکن است در تمام عمر به طور ثابت به یک حرفه ادامه دهد و گاهی نیز در طی زندگی به تغییر حرفه اش اقدام نماید.
شغل: عبارتست از موقعیتهای شبیه به هم در یک موسه، اداره یا کارگاه می باشد. به عنوان مثال اگر در یک مدرسه سه نفر مشاوره اشتغال داشته باشند- مجموعه سه موقعیت در مدرسه شغلی به نام مشاوره مدرسه را تشکیل می دهد.
موقعیت : عبارتستس از مجموعه فعالیتها، وظایف و تکالیفی که به وسیله فرد احراز می شود. و همچنین طبق تعریف وزارت کار و امور اجتماعی شغل مجموعه ای از وظایف و مسئولیتهاست که انجام آن ها از طرف مقام صلاحیتداری به شاغل ارجاع می شود. و صرف تمام یا قسمتی از وقات کاری اوست شغل ممکن است بلاتصدی یا دارای متعدی باشد در هر صورت محل سازمانی شغل پست سازمان نامیده می شود.
افسردگی : هیچ انسانی و اضطراب و تشویش و نگهبانی مصون نیست هر فردی عمر خود بالاخره معلم ناگوار محدودیت، یاس و سرماخوردگی و ماتم را مزه می کند چون هیچوقت یک بیماری هر قدر هم شایع باشد قادر نخواهد بود همگی افراد یک جامعه را مبتلا کند بنابراین حمالات فوق به هیچ وجه نمی توانند بیماری تلقی شوند. بلکه در واقع یک نو واکنش در مقابل حوادث ناگوار و زندگی به حساب می آیند.
این بیماری در طی اعصا و قرون به نامهای متفاوت نام برده شده است در کتب طب قدیمی ایران بیماری به مالیخولیا نام برده شده و داستانهای زیادی راجع به آن نوشته شده است لغت مالیخولیا هنوز به گروه معینی از افسردگیها نست داده می شود. بشر اولیه آنرا به نفرین خدایان و یا لعن شیاطین نسبت داده و نامهای گوناگون به آن اطلاق نموده است و هر فردی بر حسب سلیقه و اطلاع خود به نوعی این بیماری را بیان کرده است.
تعاریف متعددی درباره افسردگی از دیدگاههای مختلف ارائه شده کلمه افسردگی به معنی پریشانی و انحطاط است.
افسردگی از دیدگاه پزشکی عبارتست از کاهش نیروها و فعالیتهی جسمانی و روانی بر اثر ناراحتی و اندوه از دیدگاه روانشناسی حال غم انگیز و اندوهگین است کهبا احساساتی حاکی از تهدید، گناه، ناامیدی، اندوه همراه است.
از نظر جامعه شناسی، افسردگی انسانها در دوره ای از زندگی خود به نوعی و آن مبتلا نیست به فقدانها و کمبودهایی است که براثر مشکلات و مسائل اجتماعی حاصل می شوند. بطور کلی می توان افسردگی را نوعی واکنش عاطفی نسبت به وضعیت کننده نا امید کننده ومحرومیت زا و فشار آور دانست که با افکار و احساسات نامطلوبی نظیر ترس، اضطراب، بی کفایتی و نیز اختلالات جسمی همراه است.
تعریف افسردگی :
هم افسردگی که خصوصیات آن عبارتست از اندوهگین و در بعضی از موارد تقلیل فعالیت و هم مانی (شیدایی) که مشخصات آن اغلب به صورت تهییج یا افراط در کار و فعالیت است تحت عنوان اختلالات عاطفی قرار می گیرد و یکی از این دو افسردگی بسیار شایعتر است.
رفتار افسرده بدون هیچ جمله مانیایی می تواند زیر عنوان مختلف تقسیم بندی شود. اگر افسردگی یک حادثه معین زندگی باشد و هنگامی که تاثیر این حادثه از بین برود افسردگی در طبقه اختلال سازگار با خلق و خوی افسردگی قرار می گیرد و شخص به عنوان فرد مبتلا عاطفی مورد توجه واقع نمی شود. اگر افسردگی زیاد باشد. اختلال افسردگی شدید نامیده می شود. اگر شدت آن کمتر است یا کاملاً فرد عاجز و ناتوان نیست اختلال دیتمیک (افسرده خونی مزمن) یا طبق اصطلاح قدیمی آن نو رز افسردگی نامیده می شود. بعضی محققان اختلالات عاطفی را اختلالاتی می دانند که فقط به صورت یکی قطبی باشد. اختلالاتی که شامل حمله های مانی و افسردگی شدید باشد اختلال دو قطبی نامیده می شود. ولی اگر تا حدودی خفیفتر باشد اختلال ادواری خوانده می شود.
حالت احساس افسردگی :
اصطلاح افسردگی در صحبتهای برای توصیف یک حالت احساسی یک واکنش نسبت به یک موقعیت و یک سبک اختصاص رفتار مشخص مورد استفاده واقع می شود. احساس افسردگی به صورت غمگینی شناخته شده است. برای اکثر افراد به نظری می رسد که افسردگی تنها به صورت یک اندوه و ناشایستگی موقتی است که وقتی اوضاع تغییر کند ناپدید می گردد.
نوع دیگر افسردگی واکنش ماتم زدگی یا داغدیدگی است نوعی اندوهگینی که به دنبال مرگ یکی از افراد خانواده یا یاسی که با از دست دادن یک موضوع عشقی به وقوع می پیوندد. پس از دست دادن یک منسوب معتبر، اکثر بازماندگان تجربه ای را احساس می کنند که معمولاً ماتم زدگی نامیده شده است. این موضوع کاملاً طبیعی است. در واقع عدم ظهور واکنش ممکن است برای فرد در طولانی مدت بد باشد. خصو.صیات معمولی ماتم زدگی عبارت است از ناراحتیهای بدنی از قبیل آه کشیدن، کوفتگی گلوف احساس از خالی شدن توی دل و احساسی از ضعف ماهیچه ای.
شاید افسردگی مشکلی باشد که در بین افرادی که دارای مسائل روان شناختی هستند وجود دارد.
بررسیهای اجتماعی نشان می دهد که میزان با نمتای از افسردگی در بین کسانی ملاحظه می شود که برای مسائل خود در جستجوی کمک بر نیامده اند. در یک بررسی با لنسبه جدید لوس آنجلس بیشتر از 19 درصد بزرگسالان در زمره افراد افسرده قرار گرفتند (مزریچر و دیگران 1981) در این عده تعداد زنان افسرده 2برابر عده مردان افسرده و عده افسردگانی که از لحاظ اقتصادی در بیشترین سطح بودند سه برابر کسانی بود که در بالاترین سطح اقتصادی قرار داشتند. سایر محققان میزانی کمتر از آنچه برسی لوس آنجلس نشان داده است اعلام داشته اند مثلاً یک برسی در نیومون نشان داد که 8/6 درصد از افراد مورد تحقیق در موسسه کانکتی دارای افسردگی خفیف یا شدید بوده اند ( ویس من و دیگران 1981). اختلاف درصدها می تواند تا حدودی به این دلیل باشد که معیارهای نهایی متفاوت برای افسردگی به کار رفته است و تا حدودی هم به دلیل جوامع آماری که مورد بررسی قرار گرفته اند افسردگی یک مسئله مهم جهانی است در یک مطالعه داز مدت که درباره کسانی که از 1895 تا 1897 در اسیلند متولد شده بودند صورت گرفت ( مگلیسون 1978 ) شانس یک در هشت وجود داشت که در بعضی مواقع این افراد قبل از رسیدن به 75 سالگی نوعی اختلال عاطفی داخل هر ساخته باشند نتایج حاصل از تعداد دیگری بیانگر مطالعات بیانگر آن است که خطر افسردگی یک قطبی برای مردان 8 تا 13 درصد و برای زنان 20 تا 26 درصد است اختلال دو قطبی کمتر متداول و خطر آن کمتر از یک درصد ( در این مورد نیز خطر ابتلاء برای زنانبیشتر از مردان است ابوید و مزمن 1981)
به کدام دلایل احتمال ابتلای زنان به افسردگی بیشتر از مردان است؟
زنان بیشتر از مردان دچار افسردگی می شوند در واقع نسبت افسردگی در زنان دو برابر مردان است. اختلاف افسردگی در میان دو جنس در موارد مربوط به اثرات بالینی بیماران مورد درمان واقع شده، برسیهایی اجتماعی افرادی که تحت درمان نبوده اند. مطالعات منجر به خودکشی و اقدامات مربوطبه خودکشی، یا واکنش نسبت به داغدیدگی ملاحظه گردیده است (مکرمن و وندنس 1980) این تفاوت افسردگی در بین دو جنس نه فقط در ایالات متحد و کانادا یا اروپای غربی بلکه به صورت جهانی وجود داشته.
وقتی در یک طبقه تشخیص نوعی اختلاف جنسی ظاهر می گردد متخصصان بالینی می خواهند علت آن را بدانند که : آیا این امر یک یافته واقعی است؟ آیا مربوط به بعضی از عوامل جامعه شناسی است، یا ناشی از بعضی از تاثیرات روشهای بهداشتی است؟ ( مثلاً زنان بیشتر از مردان از تسهیلات داروئی استفاده می کنند ) به این دلیل عده زنان افسرده بیشتر از مردان باشد که عده بیشتری از آنها برای معالجه میکنند گر چه این عوامل توسط بسیاری از پژوهندگان مورد توجه واقع شده است الکنون به نظر آشکار می رسد که هیچ یک از این دلایل نمی تواند این موضوع را تعیین نماید که چرا زنان بیشتر از مردان به افسردگی دچار می شوند این اختلاف در میزان وقوع افسردگی در بین زنان به نظری می رسد که واقعی باشد نه ساختگی (بیدن 1981، رادلوف وری 1981) آیا این موضوع مربوط به اختلاف زیست شناختی است؟ لزوماً نه هر چند دست کم بعضی از افسردگیها تصور می شود که از طریق ژنهای مربوط به کروموزم منتقل می شود اگر افسردگی وابسته به کروموزم X است این موضوع می تواند تبینی برای نسبت جنسی باشد. زیرا زنان دارای دو کروموزم X هستند و بدین ترتیب بیشتر از مردان که یک کروموزم و یک کروموزم y دارند تحت تاثیر قرار می گیرند.علت ژنتیکی دیگر ممکن است توارث ویزه ای باشد که در یک جنس تعیین شده و تحت تاثیر محیط ظاهر می گردد. تاثیر معمولی کمتری که جنس ممکن است داشته باشد داشتن آستانه بالاتری برای افسردگی است این موضوع با یافته هایی مطابقت دارد که در سطوح یکسان روانی به زنان شدت نشانه های بیماری را 25 درصد بیشتر از مردان گزارش نموده اند ( اوهلن و دیگران 1974)
بعضی عوامل اجتماعی به عنوان عوامل مربوط به افسردگی شناخته شده از این عوامل عبارتند از : شغل و تحصیل پایین داشتن، تحت نظارت و سرپرستی بسیار کم بودن. فعالیتهای تفریحی اندک داشتن به بیماریهای ساری و جاری مبتلا بودن که زنان بیشتر از مردان در معرض چنین عوامل قرار دارند (رادلوف ورس 1979) هر چند وقتی که این متغیرهای کنترل گریده اند میزان افسردگی در زنان بالاتر از مردان بوده است.
نظریه های مربوط به افسردگی :
علل افسردگی از دیدگاه های نظری عمده ای مورد بررسی واقع شده است. مشهورترین دیدگاه در حال حاضر این است که گروههای متفاوتی از افسردگی هستند که نشانه های مرضی آنها علل مختلفی دارد. در نوع دو صحبتی که شامل رفتارهای مانی و افسردگی است چنین تصور شده است که اساس آن عوامل ژنتیکی باشد. بسیاری از محققان تصور می کنند که طبقه یک قطبی که در آن افسردگی به تنهایی و بدون حمله های مشکل زندگی است. در افراد گروه دو گروه فرعی است.افراد گروه اول کسانی هستند که علت افسردگی آنان ناتوانی در سازش با اوضاع مشکل زندگی است. در افراد گروه دوم ممکن است افسردگی علل بدنی داشته باشد. یعنی اشکال در انتقال عصبی به دلیل نارسایی و کمبود میزان انتقال دهندگان شیمیایی که کتکول آمینز و گروه هورمونهایی که شامل اپی تمرین، نورانی تمرین و دوپامین می شود که در واکنش نسبت به فشار روانی بسیار مهم هستند نامیده شده است. این کمبود مواد شیمیایی ممکن است منشاء ژنتیکی داشته باشد.
نظریه های زیست شناختی :
پیش فرضهای نظریه های زیست شناختی این است که علت افسردگی یا در ژنها قرار دارد که از طریق توارث از والدین به فرزندان منتقل می شود یا نارسائی عمل فیزیولوژیکی است که ممکن است پایه ارثی یا غیر ارثی داشته باشد. یک زمینه عمده از تحقیق درباره علل زیست شناختی افسردگی مربوط است به نقش انتقال دهندگان عصبی. سالهاست که در نظریه کتکول آمین در موارد افسردگی حاکم بوده است. این نظریه بیان کننده آن است که افسردگی مربوط است به کمبود کتکول آمینها، به خصوص نوراپی تمرین، در محلهای گیرنده مخصوص مغز. از طرف دیگر این تصور وجود دارد که علت فانی فزونی نو را پی تمرین در مراکز گیرنده معین مغز است. پژوهشها بیانگر آن است که نوراپی تمرین مربوط به تغییر خلق وخو، احساسات شادی بخش و احساسات افسردگی است. کتکول آمین دیگری به نام دو پایین نیز در ارتباط با افسردگی است دو پایین با گروه نونهای مربوط به توازن و تنظیم غذا و مایعات اثرات هیپونا لاموس بر غده هیپومند و ظهور هیجان مربوط است. سایر محققانافسردگی ما به انتقال دهنده عصبی دیگر یعنی سروتونین مربوط دانسته اند.
درمان براساس نظریه های زیست شناختی :
دو گروه داروی عمده که برای درمان افسردگی مورد استفاده واقع می شوند. تری سیکلییکلها (سه حلقه ایها) و منع کنندگان MAO هستند که هر کدام میزان نوراپی نفرین را افزایش می دهند. ولی اثرات آنها تا حدودی متفاوت است منع کنندگان MAO تجزیه نوراپی نفرین را عقب می اندازد به طوری که مدتی طولانی تر فعال باقی می ماند. داروهای تری سیکلیک به طریق دیدگی موجب افزایش اپی نفرین می شود. آنها از طریق نرون انتقال دهنده. جذب مجدد آن را کند ساخته بدین ترتیب میزان آنها در سینماپس بالا می رود. معمولا یکی از داروهای تری سیکلیک برتری دارد زیرا منع کنندگان MAO خطرات جانبی بالقوه بیشتر دارند. استعمال آنها همچنین نیاز به نظارت دقیقتری دارد. زیرا هنگامی که با غذاهایی مصرف می شوند که دارای موادی به نام تیرامین هستند ممکن است موجب مسمومیت و بالا رفتن فشارخون تابدان حد که برای زندگی تهدید کننده است بشوند چون بسیار غذاها آشامیدنیها از قبیل پنیر، شوکولات بستنی، و شراب حاوی تیرافین هستند بنابراین استفاده از منع کنندگان MAO نیاز به رژیم غذایی دقیق دارند.
اختلالات دو قطبی با لتیوم اغلب معالجه شده اند. عمل لیتیوم ممکن است شامل تغییر تعادل شیمیایی مایعات بدن از طریق جانشین ساختن کلسیم و منیزیم- پتاسیم و یا سدیم باشد یا ممکن است. به طریقه هایی موجب رها شدن یا افزایش جذب نورایی نفرین شود جریان عمل آن هر چه باشد به نظر می رسد که فقط در آرام ساختن رفتار مانیکنیائی موثر باشد، بلکه در جلوگیری از مرحله افسردگی دوره دو قطبی نیز عمل می کند.
یکی از مسائلی که در درمان افسردگی شدید با استفاده از تری سیلیک ها یا منع کنندگان MAO وجود دارد فاصله زمانی شروع استفاده از آنها و اصلاح خلق افسرده است. برای آنکه اصلاحی مشاهده شود چندین هفته وقت لازم است. اگر مراقبت لازم برای جلوگیری خودکشی، لازم است. سه هفته انتظار یا بیشتر ممکن است به نظر خطرناک برسد. در چنین وضعی، اگر داروها موثر نبوده اند درمان به وسیله الکترو شوک ( ECT) ممکن است انتخاب شود زیرا تاثیر آن بسیار سریع است.
الکترو شوک درمانی :
الکترو شوک درمانی عبارتست از عبور جریان الکتریکی بین 70 تا 130 ولت درون سر بیمار. قرار دادن الکترودها روی یک سمت سر در حاضر برتری دارد. زیرا به نظر می رسد که این رو یه شانس از دست دادن حافظه را کاهش می دهد یک الکترود روی شقیقه جلو گوش قرار می گیرد و دیگری 13 اینچ بالاتر از الکترود اول قرار می گیرد. الکترودها معمولاً در طرف نامسلط مغز قرار می گیرند (که برای اکثر افراد سمت راست است) زیرا باور شده است که این سمت بیشتر مربوط به رفتار غیر کلامی و هیجانی است در حالی که جهت مقابل آن برای کنشهای تلکی و حافظه است.
دیدگاه روان پویایی :
مطالعات روان شناختی درباره افسردگی توسط زیگمورز فروید و کارل آبر احام شروع گردید هر دو نفر در مقامات جداگانه درباره افسردگی این اختلال را بهعنوان یک واکمنش پیچیده نسبت به از دست دادن چیزی توصیف نمودند. (آبراهام، 1968، 1911) و فروید ، 1957، 1917.
افسردگی اولین اختلالی بود که فروید علت آن را به جای تمایلات جنسی عامل خیجانی ذکر کرده بود. فروید عقیده داشت که فرد مبتلا به افسردگی یک وجودان تنبیه کننده یا وجدان اخلاقی قوی است او براحساس گناه که وجودان موجب آن می شود تاکید می ورزید. طبق نظر فروید یک دلیل وجدان این چنین قوی می شود کنترل احساسات خشم و پرخاشگری است که در قید صورت ممکن است به صورت آسیب رساندن به دیگران ملحق نماید.
قیمت فایل فقط 4,900 تومان
برچسب ها : بررسی رابطه نارضایتی شغلی و افسردگی , طرح توجیهی بررسی رابطه نارضایتی شغلی و افسردگی , دانلود بررسی رابطه نارضایتی شغلی و افسردگی , روانشناسی , نارضایتی شغلی , افسردگی , نارضایتی شغلی و افسردگی , شغل , تعریف افسردگی , دانلود طرح توجیهی , به کدام دلایل احتمال ابتلای زنان به افسردگی بیشتر از مردان است , پروژه دانشجویی , نظریه های زیست شناختی , دیدگاه روان پویایی