از بین بردن بیسوادی، بیكاری، محرومیت و بسیاری از مشكلات و نارسائیهای دیگر اجتماعی را باید در كاركرد مدرسه جستجو كرد مدرسه مكانی است كه در آن بهتر از هر جای دیگر میراث فرهنگی هر قوم میتواند منتقل شود و استعدادهای بالقوه دانشآموزان پرورش یابد و آنان را برای شركت فعال در جامعه آماده سازد همچنین مدرسه با پرورش رفتارها و توانائیهایی كه مردم برای
قیمت فایل فقط 7,900 تومان
بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر افت تحصیلی دانشآموزان دختر و پسر مقطع متوسطه
آموزش و پرورش یكی از قدیمیترین نهادهای اجتماعی است كه از بدو تشكیل زندگی گروهی انسان و در پاسخ به نیاز انسانها در روابط متقابل به شكل ابتدایی خود وجود داشتهاست. آموزش و پرورش رسمی از اوایل قرن حاضر به صورت یك نظام فراگیر، ابتدا جوامع پیشرفته و متعاقب آن سراسر جوامع در حال پیشرفت را فرا گرفته است و امروز جامعهای نیست كه این نظام نقشی در تحول و پیشرفت آن نداشته باشد. (فومنی، 1382، 13)
قلمرو رشد و فعال شدن استعدادها و توانائیهای آدمی را زمان- مكان(جایگاه) یا شرایط زمانی- مكانی(موقعیت) تعیین میكند و جهت میدهد. بنابراین تربیتی سودمند و اثربخش خواهد شد كه آن شرایط را در نظر بگیرد و با آنها هماهنگ باشد و یا بتواند شرایط نامطلوب را به شرایط مطلوب تغییر دهد. به عبارت دیگر رشد و تكامل و فعال شدن استعدادها و توانائیهای هر شخص، مستلزم وجود سالم: خانواده سالم، جامعه سالم و موقعیت (مجموع شرایط زمانی-مكانی موثر) سالم است و توأم بودن آنها از ضرورتهای آموزش و پرورش موثر و موفق است. (شعاری نژاد،1381، 21).
از بین بردن بیسوادی، بیكاری، محرومیت و بسیاری از مشكلات و نارسائیهای دیگر اجتماعی را باید در كاركرد مدرسه جستجو كرد. مدرسه مكانی است كه در آن بهتر از هر جای دیگر میراث فرهنگی هر قوم میتواند منتقل شود و استعدادهای بالقوه دانشآموزان پرورش یابد و آنان را برای شركت فعال در جامعه آماده سازد. همچنین مدرسه با پرورش رفتارها و توانائیهایی كه مردم برای شركت در تغییرات و رویارویی با آنها بدان نیاز دارند، راه را برای تجدید حیات اجتماعی هموارتر میكند. عدم موفقیت نظامهای آموزش در انجام این رسالت در بسیاری از مواقع به صورت افت یا شكست تحصیلی بروز میكند كه شامل كیفیت ضعیف یادگیری دانشآموزان، تكرار پایه و ترك تحصیل است. افت تحصیلی در كشور ما از پدیدههای مهم سازمان آموزش و پرورش است كه به صورت یك مسألهای مهم درآمده كه نظر غالب جامعهشناسان و روانشناسان و مربیان تربیتی را به خود جلب كرده است. پدیدهای كه هرساله مقادیر قابل توجهی از منابع و سرمایههای انسانی و اقتصادی جامعه را تلف نموده و آثار مخرب و ناگواری را نیز در حیات فردی، خانوادگی و اجتماعی افراد مردود به جای میگذارد. باید به مسأله افت تحصیلی اندیشید، زیرا خسارت ناشی از این پدیده كه باعث پژمردگی حیات و سرخوردگی یك انسان و داغ شكستی كه برای یك عمر بر روان فرد نقش بسته، با تكرار یك سال یا بیشتر، بهبود نمییابد (اظهار ندامت دانشآموزان مدارس بزرگسال یا شبانه اعم از دختر و پسر گویای این امر است). ارائه آموزش و پرورش یكسان هم برای همه دانشآموزان به رغم تفاوتهای فردی، مسائل و مشكلات عاطفی در خانواده و تفاوتهای اجتماعی، اقتصادی و به خصوص فرهنگی خانوادهها میتواند از عوامل ایجادكننده افت تحصیلی محسوب شود. از آنجا كه تفاوت فرهنگی خانوادهها به ویژه مناطق مختلف كشورهای در حال توسعه، غالبا بارز و آشكار است، نظام آموزش و پرورش نمیتواند برای همه طبقات اجتماعی كارآیی لازم را داشته باشد.از این رو بسیاری از كودكان و نوجوانان، بخصوص در مناطق محروم به رغم هوش و استعداد از ادامه تحصیل باز میمانند.
در این تحقیق سعی شده است تا ریشههای جامعه شناختی «افت تحصیلی» در مقاطع متوسطه را در شهرستان آمل تا حد امكان شناخته و همجنین مقایسهای از جهت میزان افت در بین دانشآموزان دختر و پسر از سال 1375تا 1383 به عمل بیاید. چرا كه شناخت این عوامل و برخورد مدبرانه با آن میتواند كارآیی نظام مزبور را افزایش داده و جاده علم دانش را برای پیمودن نسلهای جوان هموارتر سازد.
تعاریف گوناگونی از مسأله اجتماعی توسط جامعه شناسان ارائه شده است و مسأله مورد نظر ما در اینجا «افت تحصیلی» است.
دكتر سیفاللهی درباره مسائل اجتماعی میگوید:
«در رابطه با مسائل اجتماعی[1] میتوان گفت امور و پدیدههایی كه موجب تنشها و ناسازگاریهای اجتماعی گردیده و به نحوی جامعه یا زندگی افراد را مورد تهدید و تضعیف قرار دهد» (سیفاللهی ، 1381،40)
هر سازمانی استراتژی و راهكارهایی را براساس اهداف سازمانی خود پیش میگیرد كه خواهان وضعیتی است كه بتواند به آن سو هدایت شود و اگر شرایط حاضر سازمانی به بن بستهای شدیدی دچار شود، به فكر راهحلهای اساسی برآمده، چرا كه مشكل بزرگی برای رسیدن به هدف بر سر راهش نمایان می شود كه برای رفع آن باید هزینههای زیادی را بپردازد. امّا اگر بخواهیم مسأله اجتماعی را اینگونه تعریف كنیم:
«هر وضعیتی كه به عنوان فاصله بین واقعیت و وضعیت مطلوب پدیدار شود» (خاكی، 1382، 14) و غالب افراد جامعه باور داشته باشند كه میتوان آن فاصله را رفع كرد. سازمان بزرگ آموزش و پرورش در ایران به یك مشكل آموزشی به نام «افت تحصیلی» دانشآموزان در مقاطع مختلف روبرست. این پدیده نامطلوب برای كل جامعه مسأله جدی ایجاد كرده كه در مواردی ریشه در كیفیت نظام آموزشی ما داشته و اذهان متفكران اجتماعی، برنامهریزان كتابهای دولتی، مربیان آموزشی، جامعهشناسان، روانشناسان، خانوادهها، سیاستمداران و … را به خود مشغول داشته است.
مجددا اگر در مورد «مسایل اجتماعی» بگوییم كه
«مسایل اجتماعی جامعه پدیدههایی اجتماعی اعم از شرایط ساختاری و الگوهای كنشی است كه در مسیر تحولات اجتماعی بر سر راه توسعه یعنی بین وضعیت موجود و وضعیت مطلوب قرار میگیرند و مانع تحقق اهداف و تهدید كننده ارزشها و كمال مطلوبها میشوند. این مسایل اجتماعی به عنوان پدیده هایی نامطلوب اذهان نخبگان و افكار عمومی مردم را به خود مشغول میدارند، به طوریكه نوعی وفاق و آمادگی جمعی برای مهار آنها پدید میآید.»(عبدالهی، 1383 : 12)
این پدیده كه به یك مسأله فراگیر و گسترده در جامعه تبدیل شده است، مانعی جدی برای رسیدن به اهداف عالی آموزش و پرورش میباشد كه مقامات رسمی كشور را به چاره جویی و اقدام عملی در جهت اصلاح و رفع و یا پیشگیری آن وا میدارد « افت تحصیلی» مسألهای نیست كه بتوان آن را نادیده گرفت، چرا كه از سالها قبل این پدیده در نظام آموزشی ما وجود داشته و تا الان ادامه دارد. این میزان ظاهراً در دوره متوسطه بیش از سایر مقاطع تحصیلی می باشد و عوامل بسیاری درآن دخالت دارد و همین امر باعث شده است تا عده زیادی از دانش آموزان، اصطلاح ریزشی و ریزشی مضاعف[2] را به خود بگیرند و برخی هم به علت عدم كشش درسی دچار ترك تحصیل بشوند.
موضوع و سوال كلی این تحقیق آن است كه :
« كدام عوامل اجتماعی در افت تحصیلی دانشآموزان كشور ما تأثیر دارند»
این یك موضوع كلی و گسترده است كه برای كشف عوامل آن، گروهی بزرگ از محققان لازم است كه با هزینه بسیار زیاد و همچنین با صرف زمانی طولانی به تحقیق مشغول شوند و چه بسا مشكلات بسیاری هم از جنبههای مختلف باعث كندی حركت آنها شده و به علل متفاوت بودن شرایط و موقعیت مكانی و اجتماعی و فرهنگی و غیره نمیتوان به دلایل ثابتی كه همه كشور را در برمیگیرد رسید،اگر چه برخی از دلایل مشترك هم وجود داشته باشد. به همین دلیل سعی شده است تا موضوع تحقیق را هم از جنبه مكانی و هم از جنبه بررسی علل و عوامل آن محدودتر ساخت و روشنتر و واضحتر بیان كرد. بنابراین موضوع بالا كه كلی و گسترده بود به عنوان زیر تغییر پیدا كرد.
« علل اجتماعی افت تحصیلی دانشآموزان متوسطه در شهر آمل كدام است؟ »
پرسش بالا، پرسش اصلی و آغازین تحقیق است كه سعی میشود، عوامل جامعهشناختی آن، مورد بررسی و پژوهش قرار گیرد. عنوان بالا مشخص میكند كه این تحقیق در مقطع متوسطه كه شامل دانشآموزان دختر و پسر میباشد، در شهرستان آمل صورت میپذیرد. در این تحقیق سعی میشود كه میزان افت تحصیلی دانشآموزان متوسطه را بررسی و در ضمن مقایسهای بین دختران و پسران از جهت میزان و چگونگی روند آن صورت پذیرد. چرا كه گفتههای مدیران، دبیران، خود دانشآموزان و شواهد دیگر از جمله نتایج امتحانات (كارنامه) دانشآموزان در این زمینه بیانگر این است كه سالانه صدها نفر در همین مقطع دچار افت تحصیلی و در نهایت، ترك تحصیل میشوند و این موضوع در یك شهر نسبتا كوچك،مشكل بزرگی را برای جامعه و نظام اجتماعی كل به وجود آورده و پیامدهای زیادی از جنبههای مختلف ببار میآورد. خصوصا از جنبههای مختلف رفتاری كه باعث انواع انحرافات، كجرویها، ناهنجاریها و جرمها شده و یا تن دادن به انواع كارهای ساده با مزد ناچیز و توهینهای زیاد از عوارض دیگر این بیكاری است بنابراین میتوان مفهوم « افت تحصیلی» را كه از متن نظام بزرگی به نام نظام آموزش و پرورش بر میخیزد،یك مشكل، درد اجتماعی و در نهایت یك مسأله اجتماعی دانست كه باید در مورد آن بررسی عمیق صورت گرفته و راهحلهای ممكن را برای رفع این معضل ارائه داد.
در عصری كه اطلاعات فراگیر شده است، افراد لاجرم در صحنه ارتباط متقابل اجتماعی و زیستن در حال و رفتن به آینده، ضروری میبینند كه بخشی از آن اطلاعات را در حد نیاز كسب نمایند. و در جهان تكنولوژی نوین با فرهنگهای متنوع و متفاوت، دانش و اطلاعات، آگاهیها و اندیشههای زآینده و مولد، فرهنگ خوب زیستن و ارزشهای ملی و انسانی و جامعه پذیری سالم، یعنی نوعی تطابق مثبت و سازنده باید به نسلهای بعد منتقل شود و همچنین آماده سازی نسلهای آتی برای ساختن آیندهای ایدهآل، كه سرنوشت چنین جامعهای را خود در دست داشته باشند پس كدام نهاد و سازمان بهتر از آموزش و پرورش خصوصاً در عصر جدید میتواند این نقشها و وظایف مهم را عهدهدار شود.
آموزش و پرورش كشور ما میلیونها دانش آموز از مقطع ابتدایی تا متوسطه را در زیر چتر خود جمع كرده و با صرف هزینههای زیاد و بكارگیری مربیان، معلمان و امكانات آموزشی و غیره اجرای وظایف مهم و خطیر ذكر شده را عهده دار شدهاند تا بتوانند كودكان و نوجوانان امروز را سالم، كارآمد و موفق از متن نظام به جامعه كشیده و آنها را قادر نمایند تا در سطح جهانی پابهپای پیشرفت علم و تكنولوژی و برای رفع نیازهای واقعی انسانها چه در سطح ملی و فراملی حركت نمایند و جامعه كشور خود را در عرصه جهانی پایدار و سرافراز سازند.
ولی میبینیم كه چگونه پس از گذشت یك سال در مقطع مختلف تحصیلی، عدهای از دانش آموزان به علل مختلف در تحصیل علم و دانش از حد متوسط كل دانش آموزان تنزل كرده، در جا میزنند، یا مجبور به تكرار پایه میشوند یا مردود شده و در نهایت از ادامه تحصیل در كلاس درس خودداری میكنند و دچار تحصیل میشوند. دانش آموزان بخش وسیعی از عناصر تشكیل دهنده نظام آموزش و پرورش میباشند.
یكی از مهمترین مسائل اجتماعی در میان دانش آموزان در نظام آموزشی و پرورش، بحث «تكرار پایه» است كه مستلزم سرمایه گذاریهای اضافی زیادی است. بحث تكرار پایه در نظام آموزش و پرورش بحث جدیدی نیست. پدیدهای است كه از دهها سال قبل در نظامهای آموزشی وجود داشته است، روندی كه ما از آن به عنوان «افت تحصیلی» یاد میكنیم.
وظیفه اصلی آموزش و پرورش تعلیم و تربیت است و تعلیم و تربیت از دیدگاه اقتصادی نوعی سرمایهگذاری به شمار میرود. لذا باید در صدد بود تا چنین سرمایهگذاری عظیمی كه بخش عمدهای از سرمایههای كشور را به خود اختصاص میدهد. صحیح برنامه ریزی گردد تا ضایعات آن به حد اقل برسد. بدین جهت هر گونه ضایعهای كه موجب تلف شدن سرمایه شود و نتیجه مطلوب از آن به دست نیاید «افت» نامیده میشود. چرا كه هر ساله دهها میلیاردها ریال بودجه كشور را به هدر میدهد و نیروهای بالقوه انسان جامعه را از آموزش و پرورش خارج میكند و به این ترتیب عظیم ترین سرمایههای جامعه كه همان نیروهای انسانی بیثمر میماند.
ریشههای این مشكل و مساله بزرگ و حاد از كجاست؟ آیا این یك مشكل درون سازمانی است یعنی از متن و درون نظام آموزش برخواسته است، یعنی نظام آموزش نمیتواند با برنامهها، اصول و قواعد داخلی خود، چگونه این دانش آموزان را بر اساس نیازهای روز جامعه تربیت كند یا مشكل برون سازمانی است، یعنی از سطح علمی و معرفتی كل جامعه و نهادینه نشدن تحصیل علم. وضع نابهنجار و نامطلوب سیستم اقتصادی و طبقاتی جامعهها و یا تركیبی از آنها ناشی میشود؟
میبینیم مشكلات آموزش و پرورش از جمله مساله «افت تحصیلی» به حدی بغرنج شده است كه هر ساله دهها و صدها كتاب و مجله و نشریه در جهان، خصوصاً در ایران در این مورد چاپ شده است و سمینارهای مختلف كه غالباً جامعهشناسان و روانشناسان را به بررسی و تجریه و تحلیل و ارائه راهحل دعوت مینمایند برگزار میشود، پس به نظر محقق، انتخاب موضوع آنقدر اهمیت داشته است كه به بررسی علل و عوامل عمده آن كه موجب عدم كارایی نظام آموزشی و پرورش كشور شده و سبب اتلاف و هدر رفتن سرمایههای مادی و معنوی یك ملت میشود، پرداخته شود و با ارائه راهحل برخواسته از متن فرهنگ و ارزشهای ملی و دینی كشورمان هشداری برای مسئولین و دستاندركاران سازمان تعلیم و تربیت و دولت مجری قوانین باشد تا بتوانند با تصحیح و تقویت برنامههای آموزشی جدید، چنین بحرانی را از جامعه ما بزدایند و با تقویت انگیزه تحصیل علم در اندیشههای نسل جوان، جامعه را به سوی پیشرفت واقعی و تمدن حقیقی سوق دهند.
هر پژوهش و تحقیقی برای رسیدن به هدف و مقصود خاصی صورت می گیرد. این هدف غالباً خود را در قالب پرسش آغازین نمودار میسازد و از طریق بیان آن آشكار میشود. در مراحل قبل این تحقیق موضوع كلی و سوال كلی آشكار شده و این موضوع كلی به صورت یك عنوان مشخص و روشن بیان شده است. سوال اصلی و آغازین تحقیق كه همان عنوان تحقیق بود، در مورد «افت تحصیلی» دانش آموزان ذكر شده است. با بررسی دقیق موضوع و عنوان تحقیق دریافتن اهمیت و ضرورت آن اهداف مهمی را میتوان از درون آن تشخیص داد. نظر به اینكه خود محقق از دبیران سازمان بزرگ آموزش و پرورش كشور بوده، طی سالها تدریس در مدارس روستایی و شهری با مشكلات و نیازهای دانشآموزان، مدرسان و دیگر كاركنان اداری آن سازمان تا حدی آشنا شده با انتخاب چنین موضوعی و تحقیق درباره آن مسلماً اهدافی چند را به شرح زیر در نظر داشته است.
گر چه اهداف زیادی را میتوان جهت تحقیق در پدیده افت تحصیلی برشمرد، ولی میتوان این اهداف را به دو صورت كلی و ویژه تقسیم كرد:
1- اهداف كلی 2- اهداف ویژه
«اهداف كلی مستقیماً از مساله پژوهش مشتق میشود، در واقع یكی از اهداف كلی، خود موضوع تحقیق است كه معلوم میدارد پژوهش چه چیزی را دنبال میكند و یا قصد تعیین آن را دارد. اهداف ویژه تحقیق هم اصولاً از مساله پژوهش و اهداف كلی آن نشأت میگیرد و میتوان آن را «خرده مساله پژوهش» نامید. محقق، با بیان این اهداف دقیقاً تصریح میكند كه در این تحقیق چه انجام میشود و چه انجام نمیشود.»(خاكی، 1382، 29)
این تحقیق صرفاً در شهرستان آمل در استان مازنداران انجام میشود. سپس اهداف آن چه كلی و چه جزئی هماهنگ با این شهرستان میباشد.
1- كشف رابطه بین عوامل جامعه شناختی با پدیده افت تحصیلی در دوره متوسطه
2- شناخت میزان تاثیر عوامل جامعه شناختی در تاثیر گذاری بر افت تحصیلی
3- آگاهی بر روند و جریان پدیده افت تحصیلی از سال 1375 تا 1383 به صورت كلی
4- مقایسه تطبیقی جریان و روند افت تحصیلی بین دختران و پسران در مقطع متوسطه از سال 75 تا 83
5- ارائه راهكارهای صحیح بر اساس ارزشها و هنجارهای ملی و دینی كشور ما برای بهبود این وضعیت
1- آشنا ساختن مدیران، دبیران و مربیان آموزشی و تربیتی با عوامل اجتماعی كشف شده در رابطه با «افت تحصیلی» دانشآموزان.
2- برخورد قاطعانه و اصولی مسئولین نظام با عوامل شناخته شده افت تحصیلی به ترتیب اهمیت و اولویت در حد امكان.
3- شناخت عوامل اجتماعی مشترك در افت تحصیلی دختران و پسران دوره متوسطه.
4- ارائه یك مدل تحلیلی متناسب با شرایط اجتماعی و فرهنگی جامعه ما را در رابطه با افت تحصیلی.
5- آشنا ساختن دانشآموز دختر دوره متوسطه با عوامل اجتماعی افت تحصیلی برای بهبود وضعیت درسی آنها.
6- آشنا ساختن دانشآموز پسر مقطع متوسطه با عوامل اجتماعی افت تحصیلی جهت بهبود وضعیت درسی آنان.
7- ارائه راه حلهایی به مسؤولین نظام آمورش پرورش بر اساس شرایط اجتماعی و فرهنگی جامعه ما.
8- ارائه پیشنهاد و راهنماییهای لازم به والدین جهت كمك به وضعیت درسی دانشآموزان.
فصل دوم
ادبیات تحقیق
|
بررسی پیشینه پژوهش، نه تنها پژوهشگر را از نظر تشخیص و تعریف متغیرها و عملیاتی كردن آنها، بلكه در تشخیص و چگونگی ارتباط متغیرهایی كه هم از لحاظ مفهومی و هم از لحاظ علمی مهم است را یاد میدهد.
هدف از گنجاندن بخش پیشینه تحقیق عبارتست از:
1- برقراری ارتباط منطقی میان اطلاعات پژوهشهای قبلی با مساله تحقیق
2- آشنایی با چارچوب نظری و یا تجربی مساله تحقیق
3- آشنایی با روشهای تحقیق مورد استفاده در پژوهشهای گذشته.
(خاكی، 1382، 168، 27)
افت تحصیلی یكی از مشكلاتی است كه معمولاً نظامهای آموزشی و پرورشی جهانی با آن دست به گریبانند و در حقیقت آفتی است كه به محصول آموزشی و پرورشی كشورها لطمه میزند و كارایی و بهره وری[3] نظامها را با نقصان روبرو میسازد.
یك بررسی انجام شده در ایالات متحده امریكا نشان میدهد كه سه دسته از عوامل مهم در ترك تحصیل دانش آموزان دخالت داشته است.
1- عوامل مربوط به درون مدرسه شامل ضعیف بودن در درس، عدم سازگاری معلم با پسران، اخراج شده، مردود شدن و به درد نخوردن مدرسه برای دانشآموزان
2- حاملگی زودرس برای دختران ( كه البته مشخص نشده است در درون مدرسه بوده است یا خانواده یا در جامعه) و ازدواج و تشكیل خانواده برای دختران و زندگی با یكی از والدین
3- مسائل اقتصادی شامل اشتغال به كار دانشآموزان، تعهدات اقتصادی در خانواده برای دانشآموز خصوصا برای پسران. (صفوی 1365 ،45)
هافمن در سال 1989 با تحقیقی در مورد اشتغال مادران و وضعیت فرزندان، خاطر نشان میسازد كه دختران مادران شاغل از پیشرفت تحصیلی و سازگاری اجتماعی و استقلال بیشتری برخوردارند.
همچنین پسران مادران شاغل در مقایسه با پسران مادران غیرشاغل از سازگاری اجتماعی و استقلال بالاتری بهرهمندند.در خانوادههای بسیار فقیر پسران مادران شاغل در آزمونهای شناختی و هوشی نمرات بالاتر از پسران مادران غیرشاغل دارند در ضمن مادران طبقه متوسط نسبت به مادران طبقات پایینتر، میتوانند معلم بهتری برای فرزندان خود باشند و تحریك ذهنی گستردهتری برای آنها فراهم سازند. در مورد اثرات تلویزیون در وضعیت تحصیلی فرزندان، دو محقق به نام فیلیپ نیومن و باربارانیومن با فرا تحلیل یا تحلیل نتایج 23 تحقیق، عنوان میكنند كه پیشرفت تحصیلی در میان كودكانی كه در هفته، 10تا15 ساعت تلویزیون تماشا میكنند در بالاترین حد است (در مقایسه با كودكانی كه كمتر از 10 ساعت تماشا میكنند) و سپس با افزایش تماشا از 20 تا 40 ساعت در هفته، میزان پیشرفت تحصیلی به طور چشمگیری كاهش مییابد. در هندوستان هم بر اساس گزارش گروه مشاوران یونسكو( 1369، ترجمه مشایخ) دانشآموزان بیشتر به علت كمبود لباس و عدم امكانات و شهریه ترك تحصیل میكنند. بر اساس آمار منتشره، 30 درصد ترك تحصیل زنان یا دختران بر اثر عدم علاقه والدین به تحصیل آنها بوده است. در مجله علوم اجتماعی و انسانی دانشگاه شیراز(پاییز سال 72-71) آمده كه : در پژوهشی كه در انگلستان صورت گرفته است، نشان داده شده كه شغل پدر به عنوان شاخص طبقه اجتماعی، بالاترین همبستگی را با پیشرفت تحصیلی در تمام سطوح پیش دانشگاهی داشته است.(حاجیزاد،1382، 71 الی 68)
البته برخی از راهبردهای موفقیتآمیز در كشورهای آسیا و اقیانوس آرام ظهور جنبشهایی برای مبارزه با «افت تحصیلی» بیان خواهد شد.
در ایران در زمینه افت تحصیلی تحقیقات و پژوهشهای زیادی در استانها و شهرهای مختلف صورت گرفته است و این نشانگر جدی بودن مسأله فوق است كه اذهان غالب اندیشمندان، خصوصا مسئولین آموزش و پرورش را به خود جلب كرده است. در این قسمت به عنوان نمونه، چند مورد از پژوهشهای انجام شده كه در پایاننامهها آمده است آورده خواهد شد:
مرضیه وفادار مرادی در سال 1377 تحقیق به نام بررسی نگرش دبیران و دانشآموزان نسبت به عوامل موثر بر افت تحصیلی دانشآموزان در نظام جدید آموزش متوسطه در دبیرستانهای دخترانه مشهد انجام داده است این پژوهش در پی شناخت عوامل مربوط به ساختار و محتوای نظام جدید آموزش متوسطه بوده كه زمینه لازم را برای افت تحصیلی دانشآموزان فراهم كرده است. فرضیههایی كه بدین منظور تدوین شده، عبارتند از:
1- بین شیوههای برنامهریزی دروس در نظام جدید آموزش متوسطه و افت تحصیلی دانشآموزان رابطه وجود دارد.
2- بین تغییرات مكرر آیین نامهها و دستورالعملهای اجرایی نظام جدید آموزش متوسطه با افت تحصیلی دانشآموزان رابطه وجود دارد.
3- بین حجم زیاد و سنگین دروس با افت تحصیلی دانشآموزان رابطه وجود دارد.
4- بین شیوههای سنتی تدریس و افت تحصیلی دانشآموزان رابطه وجود دارد.
5- بین عدم تمایل دانشآموزان ضعیف نسبت به ادامه تحصیل در شاخه كارودانش و فنیوحرفهای با افت تحصیلی دانشآموزان رابطه وجود دارد.
نتایج این تحقیق نشان داده است كه غیر از فرضیه دوم، بقیه فرضیهها تأیید شده است.
نمونهگیری در این پژوهش با استفاده از روش نمونهگیر تصادفی خوشه ای انجام شده و روش به كار رفته در این تحقیق از نوع پیمایشی بوده است. جامعه آماری این پژوهش متشكل از كلیه دبیران شاغل در دبیرستانهای دخترانه نظام جدید و كلیه دانشآموزان دختر مشغول به تحصیل در این دبیرستانها كه حداقل ترم چهارم و بیشتر بوده و در یك یا چند درس افتادهاند و همچنین برای مستندسازی فرضیههای تحقیق از آزمون مجذور كا (خی دو) استفاده شده است.(وفادار مرادی، 1377، 67)
پژوهش دیگری توسط بهرام مجیدی در سال 1375 در شهرستان میانه صورت گرفته كه موضوع آن، بررسی رابطه بین برخی از ویژگیهای اجتماعی- اقتصادی خانواده با موفقیت و افت تحصیلی دانشآموزان سوم راهنمایی شهرستان میانه است. پژوهش حاضر كه به روش پیمایشی انجام شده، از روش همبستگی برای بررسی رابطه میان متغیرها استفاده شده است. جامعه آماری در این پژوهش شامل كلیه دانشآموزان سوم راهنمایی شهرستان میانه در سال تحصیلی 75-74 بوده است و از بین جامعه آماری، تعداد 360 نفر از دانشآموزان(180 دانش آموز موفق و 180 دانشآموز ناموفق) به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. تعداد 174 نفر در گروه موفق و تعداد 164 نفر در گروه ناموفق به پرسشنامهها پاسخ دادند. اطلاعات گردآوری شده به صورت جداول متعدد ارائه و از آزمون همبستگی مجذوركای و ضریب همبستگی پیرسون استفاده گردید. نتایج بدست آمده نشان داد كه : بین سواد پدر، سواد مادر، درآمد خانواده، شغل پدر، تعداد اعضاء خانواده با افت تحصیلی فرزندان رابطه وجود دارد. امّا بین محل سكونت والدین، اشتغال مادر، چندمین فرزند خانواده بودن با افت تحصیلی فرزندان رابطه معنیداری وجود ندارد. (مجیدی، 1375 ،68)
حسن دلاكه در سال 1380 تحقیقی تحت عنوان «تحلیل عوامل موثر بر دانشآموزان در معرض افت تحصیلی از دیدگاه معلمان مدارس ابتدایی تهران» انجام داده است در این تحقیق 7 عامل مهم یعنی، آموزشی، رفتاری، اجتماعی، اقتصادی، خانواده، حضور تكرار پایه در یك سال كه بر دانشآموزان در معرض خطر افت تحصیلی موثر هستند تحلیل شده است. در این تحقیق آمده است: به نظر معلمان بهترین راهبردهای جلوگیری از شكست تحصیلی راهبردهای آموزشی است. با بررسی تحقیقات اخیر موثرترین ویژگیهای دانشآموزان در معرض خطر افت تحصیلی شناسایی شد. (دلاكه، 1380 ،84)
تذكر: با مراجعه نگارنده به بخش تحقیقات و كتابخانه شهرستان ساری كه مركز استان مازندران است و با بررسی بیش از 20 پایاننامه در مورد افت تحصیلی، مشخص شده است كه غالب آنها جنبه روانشناختی داشته و در حد كارشناسی است و محققان آنها غالبا از رشته مشاوره و علوم تربیتی بودهاند و پایاننامهای كه بادیدگاه جامعهشناختی نوشته شده باشد به چشم نخورد.
قیمت فایل فقط 7,900 تومان
برچسب ها : بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر افت تحصیلی دانشآموزان دختر و پسر مقطع متوسطه , طرح توجیهی بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر افت تحصیلی دانشآموزان دختر و پسر مقطع متوسطه , دانلود بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر افت تحصیلی دانشآموزان دختر و پسر مقطع متوسطه , روانشناسی , افت تحصیلی , آموزش و پرورش , عوامل اجتماعی , تحقیق در ایران , دانلود طرح توجیهی , پروژه دانشجویی