امروز: جمعه 11 آبان 1403
دسته بندی محصولات
بخش همکاران
بلوک کد اختصاصی

بررسی رابطه بین سن و تحول قضاوت اخلاقی دانشجویان

بررسی رابطه بین سن و تحول قضاوت اخلاقی دانشجویاندسته: روانشناسی و علوم تربیتی
بازدید: 30 بار
فرمت فایل: doc
حجم فایل: 71 کیلوبایت
تعداد صفحات فایل: 100

در عصری زندگی می‌كنیم كه تنظیم روابط اجتماعی بر اساس اصول اخلاقی اهمیتی فوق‌العاده پیدا كرده است زندگی، آسایش و حرمت شخصی هر یك از ما، بیش از پیش، در گرو آن قرار دارد كه اصول اخلاقی تا چه حد به طور عمومی مورد رعایت قرار می‌گیرند در بسیاری از عرصه‌های نوین كار و زندگی اگر انسان‌ها نخواهند به احكام اخلاقی وفادار بمانند هیچ نیرویی برای بازداری آنها ا

قیمت فایل فقط 4,900 تومان

خرید

بررسی رابطه بین سن و تحول قضاوت اخلاقی دانشجویان 

مقدمه: جایگاه اخلاق در جهان معاصر:

در عصری زندگی می‌كنیم كه تنظیم روابط اجتماعی بر اساس اصول اخلاقی اهمیتی فوق‌العاده پیدا كرده است. زندگی، آسایش و حرمت شخصی هر یك از ما، بیش از پیش، در گرو آن قرار دارد كه اصول اخلاقی تا چه حد به طور عمومی مورد رعایت قرار می‌گیرند. در بسیاری از عرصه‌های نوین كار و زندگی اگر انسان‌ها نخواهند به احكام اخلاقی وفادار بمانند هیچ نیرویی برای بازداری آنها از تجاوز به حقوق یكدیگر وجود ندارد. همبستگی جماعتی و قومی و قوام زندگی اجتماعی نیز ضعیف‌تر از آن است كه افراد را به یكدیگر مرتبط سازد و انسان‌ها بیش از پیش به صورت افراد مجزا، مستقل و بی اعتنا نسبت به یكدیگر درآمده‌اند.

دولتهای ملی، به دنبال جهانی شدن اقتصاد و عروج نهادهای سیاسی بین المللی، قدرت و اعتبار خود را تا حد زیادی از دست داده اند؛ بحرانهای اقتصادی و سیاسی و انقراض باورهای سخت گیرانه سنتی تضعیف دستگاههای امنیتی را به همراه آورده است؛ و نهادهای گوناگون جامعه، محكوم به انشقاق و از هم پاشیدگی، توان نظارت بر اعمال اعضای خود را از دست داده‌اند. در نتیجه، حوزه‌هایی از زندگی اجتماعی كه بر آنها هرج و مرج و اغتشاش حاكم است به طور مداوم در حال تكثیر و گسترش هستند. در این شرایط تنها اخلاق است كه به علت موقعیت استعلایی خود می‌تواند، انسان‌ها را به جدی گرفتن مسئولیت خود در قبال یكدیگر فرا خواند.

اما امروزه آموزه‌های اخلاقی نیز در وضعیتی بحرانی قرار دارند. بنیادها، مراجع و تكیه گاههای سنتی احكام اخلاقی، تا حد معینی مشروعیت خود را از دست داده‌اند و هیچ گونه الگوی رفتاری معینی – حداقل برای نسل جوان – وجود ندارد.

هنجارهای اجتماعی، باورهای مذهبی و آموزشهای فلسفی، سه بنیاد اصلی ترویج آموزه‌های اخلاقی، هر یك به نوعی، دیگر از اعتبار و نفوذ دیرینه خود برخوردار نیستند.

هنجارهای اجتماعی، از یك سو، حالتی آن چنان مجرد و عام پیدا كرده‌اند كه هیچ تكلیف مشخصی را برای كسی تعیین نمی‌كنند و از سوی دیگر، دلیل انشقاق جامعه و تضعیف نهادهای اجتماعی اقتدار و نفوذ خود را بر اذهان مردم از دست داده‌اند. در سطح كلی زندگی اجتماعی، مشروعیت هنجارهای اجتماعی چندان ضربه نخورده است، اما این هنجارها آن قدر از اقتدار برخوردار نیستند كه فرد را از تك‌روی و بی‌توجهی به منافع جمع باز دارند.

به علاوه فرد نیز دیگر از آن توان، شهامت و امكانات برخوردار نیست كه بتواند به صورت خودانگیخته و خودجوش از سر اقتدار و بزرگواری، اخلاقی عمل كند.

قدرت عظیم نهادهای اقتصادی، سیاسی و فرهنگی و حاكمیت شرایط بغرنج و پیچیده جهانی بر فراز و نشیب زندگی اجتماعی انسان‌ها را به موجوداتی خرد و حقیر تبدیل نموده است. فرد در چنبرة زنجیر منطق سرمایه، عقلانیت نظم اداری و پیامدهای تصمیم‌های خیل كنشگران قدرتمند گرفتار آمده است. در چنین شرایطی انسان دیگر سرنوشت را به مبارزه نمی‌طلبد، خود را وارد ماجراهای پیچیده برای تغییر شرایط كلی جهان نمی‌سازد و نگران از عواقب اعمال خود، خویش را چندان درگیر مشكلات دیگران نمی‌كند. او بیشتر سعی می‌كند تا از فرصتهای ممكن بهره جسته و امكانات لازم برای بهره مندی از یك زندگی بی دردسر را برای خود فراهم آورد. فداكاری و احساس مسئولیت نسبت به وجود و موقعیت دیگران برای او اهمیت چندانی ندارد. بیهوده نیست كه ما امروزه با خیل افرادی روبرو هستیم كه درصدد بازگردانیدن مشروعیت و اقتدار سابق به بنیادها و مراجع احكام اخلاقی هستند. در زمینة درك مذهبی، اجتماعی و فلسفی از امور رد پای این تلاش را می‌توان مشاهده كرد. این گونه تلاشها در برخی از مناطق جهان و حوزه‌های زندگی اجتماعی با موفقیت روبرو شده‌اند. اینجا و آنجا، مذهب، نهادهای سنتی جامعه و تعقل و استدلال وجهه‌ای نو پیدا كرده‌اند و افراد و گروههای بسیاری راغب شده‌اند كه ادعای از نو طرح شدة این نهادها و مراجع را مورد ملاحظة جدی قرار دهند.

معهذا فریب ظاهر قضیه را نباید خورد. بنیادها و مراجع سنتی هر قدر كه نوسازی شده باشند باز توان ارایة چنان احكام جهان‌شمولی را ندارند كه انسان، جدا از موقعیت اجتماعی و اندیشه و طرز نگرشش به جهان، آنها را معتبر بشمارد. موقعیت قدرتمند این بنیادها و مراجع بیشتر اوقات محدود به یك زمان معین و وضعیت خاص است. مذهب به طور عمده مؤمنین، هنجارهای اجتماعی افراد میان‌سال و كمابیش موفق و استدلال و تعقل روشنفكران را مخاطب قرار می‌دهد.

به علاوه، آنها نمی‌توانند همان گروه مخاطب خود را به صورت جمع و كلیتی واحد تثبیت نمایند. مذهب خود متشكل از مذاهب مختلف است و هر مذهب احكام اخلاقی خاص خود را دارد. اعتقاد و ایمان به یك مذهب به طور معمول انسان را از مؤمنین به مذاهب دیگر دور و حتی گاه منزجر می‌سازد. از این لحاظ، حس عطوفت و اخوت نشأت گرفته از درك مذهب به طور معمول محدود به انسانهای خاص است. هنجارهای اجتماعی نیز به طور مداوم در حال تغییر هستند. هنجارهای حاكم بر نهادهای سنتی اجتماعی نیز هر چند در عرصه‌های خرد زندگی اجتماعی به كار می‌آیند، در عرصه‌های كلان و وسیع زندگی اجتماعی نقشی سركوبگرایانه پیدا می‌كنند. هر چند صلابت و اقتدار این هنجارها ممكن است زمینة امن كار و كوشش را برای برخی فراهم آورد ولی این امنیت به بهای نقض آزادی عمل برخی دیگر از افراد به دست می‌آید. شكست این پروژه‌ها در عین حال شكست تلاش برای بنیان گذاری و فراافكندن هر نوع مرجع فرا-فردی برای اصول اخلاقی است.

در عصری كه انسان تنها و تنها خویشتن را به عنوان جولانگاه اندیشه و تأملات خود در اختیار دارد، در عصری كه همبستگی‌های اجتماعی ضعیف و شكننده هستند، در عصری كه روابط اجتماعی هر چه بیشتر بر پایة ضابطه‌های حقوقی تعریف می‌شوند و بالاخره در عصری كه زندگی به تجریبات شخصی و درد محدود شده است. براستی، چگونه می‌توان برای انسانها مرجعی در ورای فردیت آنها، برای تنظیم روابط اجتماعیشان، فرا افكند. برای چنین انسانی تنها آنچه از درون او می‌جوشد و می‌شكوفد مشروعیت دارد. معیار اصلی تمیز امور برای او ارزشهای فردی و شیوة داوری شخصی خود او هستند، نه احكامی كه از پیش بر حق و درست فرض شده‌اند.

در این وضعیت جدید دیگر از خودگذشتگی، توجه به منافع و حقوق دیگری و كنش اخلاقی اموری نیستند كه به خودی خود به ذهن فرد خطور كنند و یا اگر خطور كنند در اعمال و رفتار او انعكاس یابند. گرفتار در وجود شخصی خویش، او انگیزه و شور دست زدن به كنشی را ندارد كه هدف آن تضمین منافع دیگری باشد.

در این میان، یك عامل و تنها یك عامل می‌تواند موقعیت فرد را تا حدی ثبات بخشد و او را به سمت اتخاذ موضعی اخلاقی نسبت به امور سوق دهد. این عامل همانا وجود دیگری به صورت یك شخص معین با احساسات و تمایلات مختص به خود است. وجود دیگری همیشه به صورت حضور زنده و فعال دیگری در عرصه‌های مختلف زندگی برای فرد مطرح است. او مجبور است در مقابل برخوردهای دم به دم متفاوت دیگران عكس العمل نشان دهد. اگر به برخورد‌های مستقل و پویا با حس مسئولیت فردی نسبت به استقلال دیگری ، تركیب شود، فرد از حد معینی از استقلال و اقتدار برخوردار خواهد شد. در متن احساس مسئولیت نسبت به وجود و تضمین استقلال و پویایی دیگری، در متن معمولی نسبت به استقلال او، فرد می‌تواند احساس كند كه هستی و حضور خاصی در جهان دارد. بدین شكل دیگری میدانی می‌شود كه فرد در آن وسعت حضور و اقتدار خود را باز می‌یابد. در این روند او بر ضعفها و سرگشتگیهای خویش فایق می‌شود. از این رو می‌توان گفت نه خودمحوری و احساس توانمندی بلكه ضعف و فقر وجودی، فرد را بر می‌انگیزد تا با رویكردی اخلاقی تأمین آزادی و بهروزی دیگری را غایت اعمال خود گرداند (محمودیان، 1380).

جهت دریافت فایل بررسی رابطه بین سن و تحول قضاوت اخلاقی دانشجویان لطفا آن را خریداری نمایید

قیمت فایل فقط 4,900 تومان

خرید

برچسب ها : بررسی رابطه بین سن و تحول قضاوت اخلاقی دانشجویان , طرح توجیهی بررسی رابطه بین سن و تحول قضاوت اخلاقی دانشجویان , قضاوت اخلاقی , جایگاه اخلاق در جهان معاصر , روانشناسی , رابطه بین سن و تحول قضاوت اخلاقی , , دانلود طرح توجیهی , پروژه دانشجویی , دانلود پژوهش , دانلود تحقیق , پایان نامه , دانلود پروژه

نظرات کاربران در مورد این کالا
تا کنون هیچ نظری درباره این کالا ثبت نگردیده است.
ارسال نظر