كودك آزاری و مسامحه به كلیه صدمات و آزارهای جسمی2، آزارهای روانی و خلقی3، آزارهای جنسی4 و سهل انگاری5 یا بدرفتاری6 با كودك گفته می شود كه توسط شخصی كه عهده دار مسئولیت سلامتی جسمی و روانی و آسایش و رفاه كودك است، اعمال میشود و در نتیجه آن سلامتی جسمی، روانی، بهداشتی و یا آسایش و رفاه كودك صدمه دیده و آسیب می بیند و شامل طیف وسیعی از اعمال سوء رفت
قیمت فایل فقط 2,900 تومان
بررسی شیوع كودك آزاری در وابستگان به مواد افیونی
فصل اول
مقدمه
كودك آزاری[1]
كودك آزاری و مسامحه به كلیه صدمات و آزارهای جسمی[2]، آزارهای روانی و خلقی[3]، آزارهای جنسی[4] و سهل انگاری[5] یا بدرفتاری[6] با كودك گفته می شود كه توسط شخصی كه عهده دار مسئولیت سلامتی جسمی و روانی و آسایش و رفاه كودك است، اعمال میشود و در نتیجه آن سلامتی جسمی، روانی، بهداشتی و یا آسایش و رفاه كودك صدمه دیده و آسیب می بیند و شامل طیف وسیعی از اعمال سوء رفتار گرایانه یا انجام ندادن وظایف و مسئولیت هایی است كه در نتیجه آن رخداد حوادث و حالات مرضی و مرگ است و بر اساس طبقه بندی DSMIV كودك آزاری به سه نوع آزارهای جسمی، آزارهای جنسی و مسامحه می باشد ولی دو نوع دیگر كودك آزاری نیز ذكر شده كه روی هم به پنج نوع زیر می باشد:
1- آزارهای جسمی 2- مسامحه 3- آزارهای جنسی 4- آزارهای روانی و خلقی 5- آزارهای مراسم و آئین خرافی[7].
1- آزارهای جسمی: به كلیه اعمالی گفته می شود كه نتیجه آن صدمات جسمی كودك است و عامدانه انجام می شود. از قبیل كتك زدن، گاز گرفتن، سوزن زدن، لگد زدن، سوزاندن و مسموم كردن كه در اثر این عمال آسیب به پوست و بافت سطحی بدن، صدمه به سر، صدمه به ارگان های داخلی بدن و اسكلتی بدن كودك وارد می شود.
2- مسامحه و اهمال كاری: عبارت است از انواع سهل انگاری و مسامحه و كوتاهی كردن در فراهم آوردن مناسب و كافی عواملی كه در نگهداری مناسب از كودكان لازم است و به عبارت دیگر سهل انگاری در حفاظت كودك از خطرات و صدماتی كه وی را تهدید می كند كه این خطرات ممكن است خطرات محیطی و یا صدماتی باشد كه از طرف دیگران یا به صورت جاهلانه و یا بدخواهانه به كودك وارد می شود كه شامل صدمات فیزیكی یا خلقی و یا تربیتی است. كلاً مسامحه و سهل انگاری به انواع سهل انگاری های جسمی و یا سهل انگاری های خلقی و روانی، سهل انگاری های تربیتی و سهل انگاری در درمان بیماری های كودك و سهل انگاری های بهداشتی می باشد، این نوع كودك آزاری شایع ترین نوع كودك آزاری است.
3- آزارهای جنسی: شامل طیف وسیعی از سوء رفتارهای جنسی با كودك می باشد كه توسط یك فرد بالغ و یا كودكی دیگر كه از او بزرگتر است از روی اجبار و زور اعمال میشود و از دستكاری و دستمالی از روی لباس تا زنای به عنف را شامل می شود. این اعمال می تواند بین دو جنس یكسان و یا دو جنس مختلف باشد. بزرگسالان و فامیل های كودك كه ممكن است نسبت دوری با وی داشته باشند ولی بی واسطه در رابطه با كودك می باشند، بیشترین موارد كودك آزاری جنسی را مرتكب می شوند. بدین صورت كودكان معمولاً شخص آزاردهنده را می شناسند و او شخصی است كه معمولاً مورد اعتماد و اطمینان و یا دارای شخصیت مثبت و مقبول در نزد خانواده می باشد و دسترسی وسیع به كودك دارد. كودك آزاری جنسی به علت طبیعت زشت و ناپسند آن و به علت احساس شرم و احساس گناه قربانیان آن و یا جهالت و نادانی آنها و یا به علت عادی شدن مسئله برای آنها و یا به علت تهدید از طرف متجاوزین جنسی كه قربانیان را از بازگو كردن مسئله به شدت می ترسانند و به علل مختلف دیگر كمتر گزارش و ثبت می شود.
4- آزارهای روانی و خلقی: آزارهای روانی معمولاً به اعمالی مانند حبس كردن و جدا كردن طفل و عدم دوست داشتن وی و یا واپس زدن كودك و یا بی ارزش جلوه دادن و یا خوار و ذلیل كردن وی و جلوگیری از ارتباطات اجتماعی كودك و تهدید كردن و ترساندن وی گفته می شود.
آزارهای خلقی به حملات و تهدیدها و ایجاد رعب و وحشت و هتك حرمت كودك و فحش و ناسزاگویی به صورت لفظی و شفاهی گفته می شود.
5- آزارهای مراسم و آیین خرافی: شامل آزارهایی است كه به سبب عقاید خرافی به كودك اعمال می شود و شامل آزارهای جسمی و جنسی و روانی و خلقی می باشد كه در اثر اعتقادات خرافی و شیطانی كودك وادار به انجام كارهایی می شود كه ننتیجه آن رخداد حوادثی است كه به صدمات فیزیكی و انواع دیگر صدماتی كه ذكر شد می انجامد. به عبارت دیگر كودك آزاری آئینی یك مفهوم ستیزه جویانه از نظر صاحبنظران است كه یك پدیده وحشتناك در آمریكا می باشد. در صورتی كه كسانی كه كودكان را وادار به این اعمال می كنند، ممكن است عمیقاً مدعی باشند كه دلایل و طرح و نقشه قانع كننده درباره اینگونه رفتارها دارند.
تاریخچه
از گذشته های دور و از هزاران سال قبل در همه قسمت های زمین سركوب اطفال و انواع بدرفتاری با كودكان قسمتی از رفتارهای بشری بوده است.
از زمان های درازی در تاریخ اروپا و آمریكا تمایل ایجاد شد كه در این زمینه جار و جنجال و سر وصدا ایجاد شود (كودك آزاری هایی كه از نظر اجتماعی قابل قبول بود).
از دوره دوم تا اواخر دوره سوم بعضی از رفتارها مورد نكوهش قرار گرفت ولی كماكان تا حدود سال 1860 بدرفتاری با كودكان چندان مورد توجه قرار نگرفته بود تا چارلز دیكنز[8] در كتاب (اولیور تویست[9] 1839-1873) و ویكتورهوگو[10] در كتاب (بینوایان[11] 1862) در مورد كودكان رنج دیده مطلبی نوشتند. از آن زمان بدرفتاری با كودكان بیشتر مورد توجه قرار گرفت. در سال 1860 یك فرانسوی پاتولوژیست به نام آمبریوس تاردیو[12] یافته های خود را در مورد كودكانی كه به شدت مورد بدرفتاری قرار گرفته بودند و فوت كرده بودند بعد از اتوپسی از آنان بیان كرد كه در سال 1874 در نیویورك ماری الن[13] در مدت 8 سال در مورد دخترانی كه مورد بدرفتاری قرار گرفته بودند، تحقیقاتی انجام داد و مطاب زیادی با كارهایی كه در كلیسا انجام داد، كشف كرد. اما آنها فهمیدند تنها مركزی كه موجود است و می تواند به انها كمك كند تنها یك مركز حمایت از حیوانات می باشد بدین طریق آنها یك جامعه ای جهت پیشگیری از بی رحمی نسبت به كودكان یافتند.
بدین طریق نیویورك در سال 1875 اولین ایالتی بود كه قانونی جهت حمایت از كودكان در آنجا وضع شد و این ایالت الگویی برای ایالات دیگر در آمریكا شد. در دوره چهارم تاریخی در سال 1946 در مورد كودك آزاری بازشناسایی جدید و كامل تری صورت گرفت این عمل توسط یك متخصص كودك و رادیولوژیست به نام جان كافی[14] انجام شد. وی متوجه سندرمی در كودكان به نام صدمات جسمی متعدد و هماتوم های مزمن ساب دورال شد. در سال 1962 هنری كمپ[15] و همكارانش جهت توجه پزشكان در هنگام گرفتن شرح حال و تاریخچه، به بدرفتاری با كودكان هشدارهایی دادند كه تحت عنوان «سندرم كودك كتك خورده[16]» می باشد
جهت دریافت فایلبررسی شیوع كودك آزاری در وابستگان به مواد افیونی لطفا آن را خریداری نمایید
قیمت فایل فقط 2,900 تومان
برچسب ها : بررسی شیوع كودك آزاری در وابستگان به مواد افیونی , طرح توجیهی بررسی شیوع كودك آزاری در وابستگان به مواد افیونی , كودك آزاری , سلامتی جسمی و روانی , رفاه كودك , شیوع كودك آزاری در وابستگان , آزارهای جسمی , شیوع كودك آزاری در وابستگان به مواد افیونی , روانشناسی , شیوع كودك آزاری , , دانلود طرح توجیهی , پروژه دانشجویی , دانلود پژوهش , دانلود تحقیق , پایان نامه