چه بسیارند كودكانی كه تنها به دلیل داشتن ضعف خاص در دیكته، حساب یا روخوانی علیرغم داشتن هوش عادی، توانایی جسمی خوب و روانی سالم به دلیل شكستهای پی درپی تحصیلی برای همیشه با دنیای كتاب، مشق و مدرسه خداحافظی كردهاند چه بسیارند استعدادهایی كه بدین سان نشكفته پرپر گشته و میشوند و چه بسیارند زیانهایی كه جامعة ما از این راه متحمل میگردد
قیمت فایل فقط 3,900 تومان
ناتوانی یادگیری
مقدمه:
چه بسیارند كودكانی كه تنها به دلیل داشتن ضعف خاص در دیكته، حساب یا روخوانی علیرغم داشتن هوش عادی، توانایی جسمی خوب و روانی سالم به دلیل شكستهای پی درپی تحصیلی برای همیشه با دنیای كتاب، مشق و مدرسه خداحافظی كردهاند. چه بسیارند استعدادهایی كه بدین سان نشكفته پرپر گشته و میشوند و چه بسیارند زیانهایی كه جامعة ما از این راه متحمل میگردد.
ناتوانیهای یادگیری مقولة خاص دیگری است كه درحیطة كودكان استثنایی قرار دارد و درصد چشمگیری از كودكان را در بر میگیرد. ناتوانیهای یادگیری، نارساییهای یادگیری خاصی است كه در صورت عدم شناسایی آن معمولاً تحقیرها، توهینها، مقایسههای نابجای خردكننده وشكستهای تحصیلی پی در پی را به بار میآورد. میلیونها كودك در سراسر جهان به اختلالات یادگیری مبتلا هستند. آنان علیرغم رشد جسمی،ذهنی، زبانی، اجتماعی، اخلاقی و عاطفی طبیعی هنگامی كه به سنین مدرسه میرسند با مشكلاتی ویژه روبرو میگردند كه عرصه را بر آنها تنگ میكند. اشكال بزرگ این اختلال آن است كه بر خلاف نابینایی ، ناشنوایی، سرآمدی، ناسازگاری و معلولیتهای جسمی كه تشخیص آن در سنین پیشدبستانی به آسانی امكانپذیر است،براحتی نمیتوان آن را در سنین پیشدبستانی تشخیص داد. كودك مبتلا به اختلال یادگیری خود نیز از این كه نمیتواند در انجام تكالیف تحصیلی همانند دیگر همسالانش موفق باشد،رنج میبرد. او نیز همانند دیگر كودكان تصویری توانا و مثبت از خود ساخته است كه به دلیل این اختلال و رویارویی پی در پی با ناكامیهای اصلی، فرعی تحصیلی این تصویر خدشهدار میشود واحساس حقارت درونی جایگزین آن میگردد.(حاج بابایی و دهقانی، 1372)
مسئله ناتوانیهای خاص یادگیری اخیراً به طور چشمگیری توسعه پیدا كرده و توجه متخصصان و دست اندركاران مسائل آموزش كودكان را بیش از پیش به خود جلب نموده است، دركنار كودكان ناشنوا، نابینا و عقبمانده ذهنی كودكانی هستند كه بدون اینكه ناشنوا باشند كلمات را درك نمیكنند و بعضی دیگر با اینكه نابینا نیستند اما آنچه را كه میبینند درك نمیكنند. و گروهی دیگر از كودكان علیرغم آنكه از نظر ذهنی عقب مانده نبوده و همانند سایر همسالان خود هستند با روشهای معمول آموزشی قادر به یادگیری مفاهیم نمیباشند. معلمان مدارس استثنایی بسیار با این كودكان برخورد داشتهاند. كه به علت ناتوانیهای خاص در یادگیری خواندن، صحبتكردن ، هجیكردن، نوشتن وحساب كردن و... در این مدارس آموزش میبینند.
تاریخچه و تعریف و فراوانی
تاریخچه:
متأسفانه تاریخچة آموزش كودكان مبتلا به ناتوانیهای خاص یادگیری بسیار كوتاه است. تا سال 1960 مشكل این كودكان تقریباً شناخته نشده بود. در این سال تلاشهایی وسیع آغاز شد و نظریات متفاوتی عنوان گردید، دستهای ناتوانیهای خاص یادگیری را معلول تنبلی كودكان خواندند، دستهای دیگر وجود ضایعة مغزی را علت این عارضه تلقی كردند. گروهی معلولیت ادراكی و گروه دیگر اختلالات عصبی را علت ناتوانی یادگیری میشناختند. آشفتگی و سردرگمی موجود چندان هم بیعلت نبود. اصولاً شناخت كودكان مبتلا به ناتوانیهای خاص یادگیری، مستلزم گذشت زمان بود. گذشت زمانی كه موجبات به هم رسیدن علوم متفاوتی چون پزشكی، علوم تربیتی، روانشناسی، توانبخشی و ... درگرهگاه واحدی به نام اختلال یادگیری را فراهم كرد. در این میان پزشكی نخستین رشتهای بود كه به تشخیص دانش آموزان دارای مشكلات یادگیری توجه كرد. پس از آن روانشناسان به مطالعة خصوصیات این دانش آموزان پرداختند. با این وجود تا اوایل دهة 1960 كاری كه در خور توجه باشد انجام نگرفته بود، به همین علت در این دهه، علمای تعلیم و تربیت نیز به جریان مذكور پیوستند و برای حل این مشكل پیشقدم گشتند.
در سال 1896 پزشكی انگلیسی به نام مورگان وضعیتی را گزارش كرد كه آن راكوری لغات مینامید. حالتی كه ناتوانی در خواندن كلمات از آن تعبیر میشد. چند سال پس از آن یعنی در سال 1920 این مورد جای خود را به عنوان مفهومی در مطالعات علمی بازكرد.
در سال 1930 عصب آسیبشناسی به نام اُرتون[1] رابطة میان غلبه مغز و اختلالات تكاملی زبان را مورد مطالعه قرار داد. در سال 1947 استراوس[2] و لتینین [3] كتاب «آسیبشناسی روانی و تربیت كودك معلول مغز» را منتشر كردند كه بر پایة آن ناتوانیهای یادگیری ناشی از ضایعات مغزی قلمداد میشوند.
از سال 1948 به بعد تلاشهایی شكل یافتهتر در این زمینه آغاز شد كه به طور عمده مربوط به تلاش برای كشف حدود و علل متفاوت ناتوانیهای یادگیری بود. این تلاشها ادامه یافت و به پدید آمدن گروههای محلی و سازمانهای ایالتی متفاوتی انجامید كه در سال 1963 با برگزاری یك كنفرانس ملی به رهبری ساموئل كرك[4] در شیكاگو اقدام به ایجاد و سازماندهی یك مؤسسه ملی كردند. در همین سال كرك طی سخنانی در این كنفرانس گفت: موضوع بحث ما در این جا كودكانی هستند كه یا به جهت سببشناسی ( برای مثال نقص كار مغز ، نقص جزئی در كار مغز یا اختلال عصبی – روانی) ، یا به سبب جلوههای رفتاریشان (برای مثال، اختلالهای ادراكی، فعالیتهای حركتی بیش از حد، نارساخوانی یادیس لكسی) نامی بر آنها نهاده شده است» كرك در اظهارات خود پیشنهاد كرد كه برای پرهیز از معمای پیچیدة كار ناقص مغز،از اصلاح «ناتوانی یادگیری» كه در برگیرندة تمام افراد مورد نظر است استفاده شود.
جهت دریافت فایل ناتوانی یادگیری لطفا آن را خریداری نمایید
قیمت فایل فقط 3,900 تومان
برچسب ها : ناتوانی یادگیری , طرح توجیهی ناتوانی یادگیری , یادگیری , روانشناسی , اختلال عصبی – روانی , ناتوانیهای خاص یادگیری , ناتوانی , دانلود طرح توجیهی , پروژه دانشجویی , دانلود پژوهش , دانلود تحقیق , پایان نامه , دانلود پروژه