عهد ناصری آغاز تاریخ مطبوعات به معنای اعم را در ایران، باید از سال 1232 هـ ق که نخستین اثر چاپی از کتاب در تبریز پدید آمد و یا به طور اخص از سال 1253 هـ ق دانست که روزنامه میرزاصالح در تهران انتشار یافت١ اولین روزنامه ایران به نام کاغذ اخبار از سال 1253 هـ ق تا چند سال بعد به طور نامنظم و به فاصلههای طولانی چند شماره منتشر شد، در سال 1267 هـ ق
قیمت فایل فقط 4,900 تومان
تاریخ مطبوعات و سانسور در ایران
عهد ناصری
آغاز تاریخ مطبوعات به معنای اعم را در ایران، باید از سال 1232 هـ .ق که نخستین اثر چاپی از کتاب در تبریز پدید آمد و یا به طور اخص از سال 1253 هـ .ق دانست که روزنامه میرزاصالح در تهران انتشار یافت١. اولین روزنامه ایران به نام کاغذ اخبار از سال 1253 هـ .ق تا چند سال بعد به طور نامنظم و به فاصلههای طولانی چند شماره منتشر شد، در سال 1267 هـ .ق میرزا تقی خان وقایع اتفاقیه را منتشر کرد، از شماره 472 به نام روزنامه دولت علیه ایران موسوم گردید.
سپس این میرزا حسین خان مشیرالدوله بود که در زمان تصدی وزارتخانههای عدلیه و جنگ، روزنامههای علمیه و نظامیه را منتشر کرد که هر دو از روزنامههای خوب آن عهد محسوب میگردند ـ در روزنامه نظامیه سه موضوع خاطرنشان شده بود که بیسابقه بود قید غیردولتی بودن نشریه، درخواست شرکت مردم در تحریر مقالات ـ و تشکیل هیات تحریریه ـ روزنامه نظامی به طور هفتگی انتشار مییافت ولی عمر آن به دو سال نکشید و تعطیل شد، مشیرالدوله به انتشار یک روزنامه دوزبانه به نام وطن هم دست زند که امورات آن قرار بود توسط بارون دونرمان بلژیکی انجام شود و امتیاز هم به نام او صادر شد اما این روزنامه فقط یک شماره منشتر شد و شاه از مطالب آن دلگیر شده و دستور تعطیلی آن را صادر کرد.
بعد از تهران و شیراز و تبریز و اصفهان که صاحب روزنامه شدند نمیتوان از ذکر نام ارومیه چشم پوشید. البته در این شهر تا پیش از نهضت مشروطه روزنامهای به زبان فارسی اعم از دولتی یا ملتی انتشار نیافت اما به اعتبار انتشار یک نشریه مذهبی عیسوی از طرف مبلغین مذهبی آمریکائی به زبان سُریانی برای آشوریهای تغییر مذهب داده از نسطوری به پرتستانی در ارومیه به نام «زاراریت باهرا» به معنی فروغ روشنائِی، ارومیه را باید شهر پنجم ایران از نظر روزنامهنگاری دانست.
بند ب: عهد مظفری
در زمان مظفرالدین شاه که از 1314 هـ .ق تا 1324 هـ .ق به طول انجامید علاوه بر روزنامههای دوران پیشین، دهها روزنامه هفتگی و ماهیانه و روزانه انتشار یافت که معروفترین آنها دو روزنامه تربیت و ادب بود که اولی در تبریز و مشهد و تهران و دومی فقط در تهران به طور متوالی انتشار یافت، روزنامههای این دوره بیش از جرائد دوران ناصرالدین شاه از آزادی گفتار و وسعت حوزه بحث برخوردار بودند.
از فرمان مشروطه تا پایان حکومت قاجار
بند الف: روزنامههای صدر مشروطه
در زمانی که فرمان مشروطیت صادر شد، در تهران نشریههای ایران، اطلاع، تربیت، ادب، شاهنشاهی، مجموعه اخلاق و در تبریز حدید، کمال و در بوشهر مظفری منتشر میشد. در شوال 1324 هـ .ق پس از صدور فرمان مشروطه سه نشریه به طبع رسید ابتدا روزنامه مجلس در تهران که امتیاز آن طی دستخط شاه به میرزا محسن صدرالعلماء داده شد، این روزنامه که در زیر نام خود عبارت جدید «به کلی این روزنامه مطلق و آزاد است» را داشت.
با آغاز سال 1325 هـ .ق ـ کمتر از یک ماه از شروع زمامداری محمدعلی شاه میگذشت. در این سال به واسطه انحلال وزارت انطباعات ناگهان 99 نشریه وارد صحنه نشر کشور شدند.
مطبوعات این سال و چند سال بعد نسبتاً در خدمت حرکت اجتماعی بودند و صحنه انعکاس اندیشهها و عقاید مختلف مردم محسوب میگردیدند ـ سبک نگارش جدید ـ نثر روان و قابل فهم و بیان افکار به زبان ساده نیز موجب شده بود تا این نشریات حمایت عامه مردم را بدست آورند.
مقالههای مختلف روزنامهنگاران علیه محمدعلی شاه که به اعلام جرم وی علیه مدیران مطبوعات میانجامید، همین امر باعث توقیف مطبوعات شد و روزنامهنگاران مخالف شاه به حبس افتادند.
پس از سقوط محمدعلی شاه، احمد شاه به جای وی نشست و کشور توسط نائبالسلطنه اداره میشد. روزنامهنگاران مهاجر به کشور بازگشتند و در عرصه روزنامهنگاری ایران رونقی پدیدار شد مجلس، تهران، ندای وطن، مظفری، انجمن اصفهان، حبلالمتین و چند نشریه دیگر فعالیت خود را از سر گرفتند، چند نشریه از جمله نجات، شرق، ایران نو و پلیس ایران و ... نیز از جمله نشریاتی بودند که در سال 1327 پس از خلع محمدعلی شاه منتشر شدند و مطبوعات ایران وارد مرحله تازهای شدند.
بند ب: دهه آخر حکومت قاجاریه
براساس ضبط نویسندگان تاریخ مطبوعات از 1252 ق = (1215ش) تا 1304ش یعنی آغاز سلطنت پهلوی بیش از 983 نشریه ادواری که 179 نشریه نام اصلی و نام فرعی داشتهاند و بیش از 90 شبنامه در ایران منتشر شده است همچنین بیش از 130 نشریه فارسیزبان در خارج از کشور انتشار یافته است، 138 نشریه از مجموع این نشریات در طول 90 سال زبان احزاب، گروهها، جمعیتها، انجمنها و اتحادیههای دولتی بودهاند، 139 نشریه در شکل مجله منتشر شدهاند، و در بعد از مشروطیت بدون احتساب سال 1304، سال 1325 ق با ظهور 99 نشریه پربارترین سال و سال 1321ق با انتشار 14 نشریه فقیرترین سال به لحاظ تعداد است از این نشریات برخی عمر کوتاهی داشتهاند ـ برخی طفل یک روزه بودهاند ـ تعدادی سالیان دراز دوام آوردهاند ـ و پارهای هرازگاهی به تعطیلی کشیده شدهاند و دوباره انتشار یافتهاند.
تعاریف قانونی مطبوعات
بند الف: قوانین اساسی
1- قانون اساسی مشروطه: اصل ســیزدهم قانون اســاسی مشـروطه چنین اشــعار میداشــت: ... عموم
روزنامجات مادامیکه مندرجات آنها مخل اصلی از اصول اساسیه دولت و ملت نباشد مجاز و مختارند که مطالب مفیده عامالمنفعه را ... به طبع رسانیده و منتشر نمایند و اگر کسی در روزنامجات و مطبوعات برخلاف آنچه ذکر شد و به اغراض شخصی چیزی طبع نماید یا تهمت و افترا بزند قانوناً مورد استنطاق و محاکمه و مجازات خواهد شد.١
هر چند در این اصل تعریف به خصوصی از مطبوعات رائه نشده اما آمدن واژه مطبوعات به دنبال روزنامجات نشان میدهد که مراد از مطبوعات معنی اعم آن است یعنی هر آنچه طبع و چاپ میشود.
2- قانون اساسی جمهوری اسلامی: اصل یکصد و بیست و چهارم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز به مطبوعات اختصاص دارد و اشعار میدارد، نشریات و مطبوعات در بیان مطالب آزادند، مگر آنکه محل به مبانی اسلام یا حقوق عمومی باشند، تفضیل آن را قانون معین میکند.٢
از آن جائی که در هیچ کدام از اصول دیگر قانون اساسی اشارهای به کتاب و دیگر مواد نوشتاری نشده است علیالقاعده باید منظور از نشریات و مطبوعات در قانون اساسی، کلیه مواد چاپی اعم از روزنامهها، مجلات، کتب و غیره باشد به خصوص که در اصل یکصد و شصت و هشتم قانون اساسی رسیدگی به جرائم سیاسی و مطبوعاتی را علنی و با حضور هیأت منصفه اعلام نموده است. در این صورت چنانچه منظور قانون اساسی از مطبوعات صرفاً مجلات و نشریات با همان تعریفی که قانون مطبوعات از آن به دست میدهد باشد، تخلفات و جرائم ناشی از چاپ و انتشار کتب و دیگر مواد چاپی لزوماً در محاکم دادگستری و با حضور هیات منصفه و به طور علنی مورد رسیدگی قرار نخواهند گرفت.
بند ب: قوانین عادی و آییننامهها
1- قوانین مطبوعات پیش از پیروزی انقلاب اسلامی
اولین قانون مطبوعات ایران مصوب محرم 1326 هـ .ق واژه مطبوعات را به معنای اعم آن به کار برده است و از این واژه کتب «و روزنامجات» را مراد کرده است. فصل دوم و سوم این قانون به ترتیب به «طبع کتب» و «روزنامجات مقرره» اختصاص دارد به عبارت دیگر از نظر این قانون مطبوعات به دو قسم اصلی بخش شدهاند کتب و روزنامجاب. و با عنایت به اینکه در برخی مواد این قانون از اوراق چاپی دیگر نیز اسم برده شده است، میتوان نتیجه گرفت که این قانون ناظر بر کلیه مواد مکتوبی بوده است که از چاپ خانه خارج شده و منتشر میشدهاند.
2- قوانین مطبوعات بعد از پیروزی انقلاب
قانون مطبوعات مصوب شورای انقلاب مورخ 20 مرداد 58 نیز همان تعریف را از مطبوعات به دست میدهد با این تفاوت که خصوصیات منظم بودن، انتشار در مواقع معین و نیز داشتن نام ثابت و تاریخ و شماره و شماره ردیف را در ابتدای تعریف آورده است.
تشکیل اداره انطباعات دولتی
در سال 1280 هـ .ق امور مربوط به انتشار روزنامه دولتی و چاپ و تکثیر کتاب و دیگر نشریات که در چارچوب وزارت نوبنیاد علوم پراکنده بود در «اداره انطباعات» دولتی گردآوری شد و صنیعالملک به ریاست آن برگزیده شد، تا به آنها خاطرنشان سازد تا از انتشار جزوهها، کتابها و سایر امور چاپی که برخلاف «آداب ملی و علیه دولت» است جداً خودداری ورزند، به عبارت دیگر متن این فرمان نوعی نظارت بر مواد چاپی را اعلام میکرد، حتی شاه با انتشار نشریه دوزبانه وطن خشمگین شد و دستور داد همه نسخههای نشریه جمعآوری شود.
در ادامه سیاستهای بازبینی و نظارت در سال 1296 هـ .ق کنت دومونت فرت «ایتالیائی» رئیس نظمیه رژیم ناصرالدین شاه مسئول تنظیم قوانین جزائی میشود. این آئیننامه که به کتابچه قانون جزائی کنت معروف است با کلیگوئیهای معمول و مرسوم، برای مطبوعات نیز دستورالعملهای خاصی را تنظیم مینماید. بدین ترتیب آئیننامه جزائی کنت نخستین قانون رسمی ممیزی و نظارت مطبوعات، بازرسی و تفتیش قلم و بیان تلقی میگردد که با توشیح شاه پشتوانه قانونی و رسمی پیدا میکند. در بخشی از این قانون آمده است: «... کسی که کتابی انتشار دهد که بر ضد مذهب یا دولت و ملت بوده باشد از پنج ماه الی پنجسال حبس خواهد شد ... کسی که جسارت نموده در ضد پادشاه اعلانات در کوچه بچسباند، هرکس بوده باشد و همچنین مخالف مردم، حرکتی کرده و اذیت برساند، برحسب تقصیر او از یکسال الی پنجسال حبس خواهد شد.
«... کسی که برخلاف پادشاه یا خانواده سلطنت حرف بزند ... یا تحریک بد در نظر داشته باشد بعد از تحقیق و ثبوت از یکسال الی پنجسال به درجه تقصیرات با زنجیر محبوس خواهد شد.
تاسیس اداره سانسور
بند الف: تفتیش و بازرسی مطبوعات در زمان ناصرالدین شاه
هنوز قاعدهای وجود نداشت تا این که به دنبال انتشار رساله هجوی که یکی از ایرانیان مقیم هندوستان در انتقاد از شخص شاه نوشته، تشکیل و تاسیس اداره «سانسور»١ به رسم کشورهای اروپائی را عرضه داشت و بالاخره در تاریخ پنجشنبه نوزدهم ربیعالثانی 1302 هـ .ق رسماً تولد «اداره سانسور» در ایران اعلام میگردد.
بند ب: تفتیش و بازرسی مطبوعات در زمان مظفرالدین شاه
اولین روزنامه غیردولتی که به صاحب امتیازی و مدیریت محمدحسین خان فروغی ذکاءُالملک منتشر گردید. اما همه این روزنامهها به شدت اسیر چنگال تفتیش و بازبینی وزارت انطباعات بودند، در واقع مطبوعات غیردولتی، صورتی دیگر از بازرسی را با خود به همراه آورد زیرا نظارت و بازرسی مطالب روزنامههای دولتی به لحاظ این که با مدیریت مستقیم وزارت انطباعات در تهران و در شهرستانها زیر فرمان حاکمان ولایات انتشار مییافت بسیار آسان و ساده بود اما تفتیش و بازرسی مطبوعات غیردولتی روز به روز دشوارتر میشد، لذا توقیف و به تعطیلی کشانیدن مطبوعات غیردولتی داخلی مشخصه تازه نظارت و ممیزی مطبوعات پس از ناصرالدین شاه است.
از آغاز پادشاهی مظفرالدین شاه تا برقراری نظام مشروطه یازده سال طول کشید و در طول این مدت دو دوره نسبتاً متضاد بر مطبوعات ایران گذشت، نخست سالهای صدارت امینالسلطان و عینالدوله که هر دو میدان کار را بر مطبوعات به شدت تنگ کردند و دوران تاریک فشار و خفقان و توقیف و دستگیری روزنامهنگاران بود و دوم دوره کوتاه حدوداً یک ساله صدرات میرزاعلی خان امینالدوله که مطبوعات تا حدودی توانستند نفس بکشند. با برکناری امینالدوله و صدارت مجدد امینالسلطان (اتابک اعظم) بار دیگر دستگاه بازرسی و تفتیش مطبوعات رونق گرفت. توقیف سراسری موجه میشوند و سرکوب فکری به گونهای میشود که حتی مطالعه روزنامه در تهران به عنوان این که «برای بابیها تبلیغ میشود و ایجاد فساد میکند» جرم محسوب میشود و روزنامه ادب که بوسیله میرزاصادق خان ادیبالممالک به صورت هفتگی در تهران انتشار مییافت به علت آن که «... نویسنده آن از حدود خویش تجاوز نموده ـ مقالاتی مینویسد که مشتمل بر الفاظ منفور سلطنت است از قبیل، مشروطه و جمهوری و آزادی و مساوات و برابری ... به دستور مستقیم عینالدوله توقیف میگردد.١
پس از مشروطه اولین روزنامه تحت عنوان مشروطهخواهان مجلس بدون مجوز اداره انطباعات منتشر شد و لقب اولین روزنامه آزاد به روزنامه مجلس تعلق گرفت. صدور مجوز، تصویب اساسنامه (قانون اساسی) و انتشار اولین روزنامه آزاد از دستاوردهای مطبوعاتی انقلاب مشروطه بود.
چگونگی نظارت بر مطبوعات از انحلال وزارت انطباعات تا کودتای 1299
بند الف: از طلیعه آزادی مطبوعات تا کودتای شاه و استبداد صغیر١
آزادی ناشی از انحلال وزارت انطباعات دیری نپائید و حداکثر دوام آن یکسال بود اما در همین مدت کوتاه «... برخی روزنامههای آبرومندی پیدا شدند»٢ و نشریات باارزشی چون صوراسرافیل، حبلالمتین، مساوات و روحالقدس و ... یا به عرصه روزنامهنگاری ایران گذاردند، در این دوره تفتیش قبل از چاپ به بازرسی و نظارت بعد از چاپ انتقال یافته بود٣ و با اغماض و مسامحه قابل توجهی همراه بود. همچنین امضا شاه در اعطای جواز انتشار به امضاء وزیر علوم و معارف تبدیل شده و در نتیجه کار اخذ مجوز آسانتر صورت میگرفت.
در طول مدتی که قانون انطباعات در مجلس مطرح بود توقیف مکرر روزنامهها همچنان ادامه داشت تا این که پس از توقیف روزنامه روحالقدس، مدیر آن سلطانالعلمای خراسانی را به محکمه کشاندند و اولین محاکمه مطبوعاتی در ایران به وقوع پیوست، جرم روزنامه روحالقدس نوشتن مقالهای بود که زیر عنوان «نطق غیبی یا اشاره لاریبی» محمدعلی شاه را مستقیماً ریشه ظلم و خودکامگی معرفی کرده و مخاطب قرار داده بود.٤ این محاکمه در شرایطی صورت گرفت که هنوز قانون مطبوعات تصویب نشده و در واقع این محاکمه صرفاً با تکیه بر کلیات قانون اساسی و یا حتی با سوءاستفاده از کلیات قانون اساسی و بدون هیچ مبنای روشن و مشخصی صورت گرفت. روزنامهنویسها خیلی از حد خود تجاوز کردهاند و اگر اینطور باشد باز اسباب دردسر خواهند شد خوبست جلوگیری شود.
بالاخره در پنجم محرمالحرام 1326 هـ .ق هیجدهم اسفندماه 1286 خورشیدی نخستین قانون مطبوعات در نظام مشروطه ایران از تصویب مجلس گذشت و برای اجرا به دولت ابلاغ گردید، برخی نویسندگان و محققان تاریخ مطبوعات ایران تصویب این قانون را اجباری دانسته و آن را گامی در جهت محدودیت و فشار بر مطبوعات تلقی کردهاند.
با روی کارآمدن استبداد صغیر و کودتای شاه در سال 1326 هـ .ق فشارها و اختناقها آغاز شد، میرزا جهانگیرخان صوراسرافیل و سلطانالعلمای خراسانی مدیر روزنامه روحالقدس را پس از شکنجه بسیار در باغ شاه تهران به قتل رسانند ملکالمتکلمین را شکم دریدند، سیدجمال واعظ اصفهانی را هنگام فرار در همدان خفه کردند و جو کامل خفقان دوباره حاکم شد.
در طول دوران استبداد صغیر، انتشار مطبوعات یک سره متوقف گردید و جز چند جریدهای محدود چیزی منتشر نمیشد و دوباره بازار انتشار شبنامهها و اعلامیههای مخفی داغ گردید.
بند ب: از پیروزی مجدد مشروطه خواهان 1288 هـ .ق تا کودتای 1299
استقرار مجدد مشروطه، اضافه بر رفع توقیف از مطبوعات زمینه بسیار مساعدی برای پیدایش و تشکیل احزاب و گروههای سیاسی فراهم آورد که هر کدام برای بیان آراء و عقاید خود جریدهای انتشار میدادند، احزاب و جمعیتها برای خود روزنامه بخصوصی را ارگان قرار داده و افکار و نظریات خود را بوسیله جرائد منتشر ساخته، چنانکه دموکراتها، روزنامه ایران نو، را تاسیس و جمعیت اعتدالیون، جریده شوری و حزب اتفاق و ترقی شرق و روزنامه معتدل استقلال ایران را به معرض انتشار گذاردند.
شخصیت رضاخان بر روزنامهنگاران شناخته شده بود، مدیر روزنامه ستاره ایران حسن صبا را در میدان مشق به جرم انتـقادی که از وی کرده بود به ســه پایه بست و دندان (نصرالله) فلســفی مدیر روزنامه
حیات جاوید را با مشت شکست و ایشان را با سردبیر روزنامه مزبور در دژبان حبس کرد.
شیوههای کاملاً نظامی و خشن سردار سپه پس از جلوس به تخت سلطنت، مطبوعات را برای مدتی بهتزده کرد در نتیجه بسیاری از مطبوعات تعطیل شدند و چند روزنامه باقی مانده نیز در حد همکاری صمیمانه با رضاشاه عمل کردند، و فضای مطبوعات باقیمانده کسلکننده و یکنواخت شد، روزنامههائی چون ایران، کوشش و اطلاعات از این دست هستند. حکومت پانزده ساله رضاشاه با حاکمیت جو خفقان و استبداد مترادف بود. اما برای از بین بردن جو سازمان پرورش افکار را تاسیس کرد، این سازمان از شش کمیسیون مجزا تشکیل میشد که یکی از این کمیسیونها به نام کمیسیون مطبوعات که بنگاه روزنامهنگاری نیز زیر نظر این کمیسیون فعالیت میکرد، وظایفی را در خصوص تعیین سیاستهای مطبوعاتی کشور به عهده داشت.
پس از تعیین سیاستهای این اداره کل برخی ادارات نیز به این اداره کل انتقال یافته و سیاستهای مطبوعاتی و انتشاراتی دولت انسجام و تمرکز بیشتری پیدا کرد، کمیسیون مطبوعات نیز از جمله نهادهای انتقال یافته بود و عمده مسئولیتها بر دوش همین کمیسیون بود با دقت در مواد اساسنامه این کمیسیون میتوان اجمالاً دریافت که در باب مطبوعات وظایف زیر بر عهده او بوده است:
الف ـ جهتدهی و هدایت کلی مطبوعات کشور از طریق تزریق مطالب و مقالات خاص و ادغام آنها در یکدیگر.
ب ـ تلاش برای بهبود وضعیت چاپ در کشور.
پ ـ استفاده از آگهی به عنوان یک اهرم برای تقویت یا تضعیف نشریات.١
به همین جهت برای این که مطبوعات وابسته تقویت گردند و نظارت بیشتری بر کیفیت و محتوای مطالب منتشره صورت بگیرد، تصمیم گرفته شد که در مراکز استانها، روزنامهها و گاهنامههای مختلف در یکدیگر ادغام شوند و مقدمات انتشار یک روزنامه قوی با مدیریت واحد و مشارکت تمامی دستاندرکاران فراهم شود. برای انجام این سیاست که مورد توجه رضاشاه هم بود محمد حجازی طی مسافرتهای متعددی به شهرستانها به مذاکره با صاحبان روزنامههای محلی پرداخت. چنین روزنامهای از مزایائی چون تأمین کاغذ، مخابره تلگرافی، حداقل دو هزار کلمه اخبار خارجه و داخله بطور روزانه، ارسال مقالات متنوع از طرف پرورش افکار، همکاری ادارات فرهنگی، بهداری، کشاورزی برای تهیه مقالات تأمین اخبار محلی با کمک استانداری، فرمانداری و شهرداری، کوشش استانداری در ترغیب و تشویق مردم و بنگاههای بازرگانی برای اشتراک روزنامه و دادن آگهی، برخوردار میشد.
در این دوره تعداد زیادی روزنامه و نشریه که عمدتاً سخنگوی حزب و دسته خاصی بودند شروع به انتشار کردند و در این میان ظهور نشریاتی با گرایش چپ و آرمانهای کمونیستی بسیار چشمگیر بود. پس از حدود یکصد و بیست سال که نشریات و روزنامهها یا دولتی و وابسته بودند یا صرفاً ادبی و در هر حال دور از وقایع و دردها و مشکلات جامعه و مردم آزادی به دست آمده قدری غیرمنتظره مینمود و نویسندان و اهل قلم را غافلگیر کرده بود.
در این ایام فروغی نخستوزیر دستاندرکار تهیه لایحهای برای اعمال نظارت و فشار بیشتر بر مطبوعات بود. او تعهد میکند که این مجله به هیچ وجه داخل در سیاست نخواهد شد، فقط جنبه ادبی و اخلاقی به خود خواهد گرفت، در خاتمه ملتزم هم میشود که در پیرامون سیاست چه داخلی و چه خارجی نگردد و این قول را به جناب اشرف نخستوزیر هم داده است.
درگیریهای دولت و مطبوعا همچنان با شدت و ضعفهای مقطعی ادامه پیدا میکند و دولت گاهی با توقیف مطبوعات سعی میکند آنها را بترساند وادار به بازبینی و نظارت درونی کند.
به دنبال واقعه 17 آذرماه 1321 عائلهبان که در واقع نوعی شورش علیه دولت قوام صورت گرفت به دستور نخستوزیر کلیه جرائد کشور به حال تعطیل و توقیف درآمدند و تا مدت 43 روز همه نشریات کشور بدون استنثاء از انتشار بازماندند، حدود دو هفته پس از واقعه 17 آذر، دولت قوام با انگیزه جلوگیری از انتشار جرائد توقیف شده و وادارکردن آنها به اخذ مجوز جدید و در نتیجه حذف آن دسته از مطبوعات که انتشار آنها به مصلحت نبود، لایحهای را تحت عنوان «اصلاحیه قانون مطبوعات» به مجلس شورای ملی آورد. لایحه اصلاح قانون مطبوعات در سه ماده و یک تبصره در جلسه سوم دیماه 1321 پس از سه جلسه بحث و مذاکره مورد تصویب نمایندگان قرار گرفت. این قانون کسب مجوز انتشار را دشوارتر مینمود، بدین ترتیب که در ماده اول برای صاحب امتیاز یا مدیرمسئول علاوه بر شرائط مندرج در قانون مطبوعات مصوب 5 محرم 1326، شرط تمکن مالی و سرمایه علمی و اخلاقی هم گنجانده شده بود که میبایست توسط شورای عالی فرهنگ تصدیق شود.
پس از تصویب قانون ملی شدن صنعت نفت و تصدی پست نخستوزیری توسط دکتر مصدق در پایان اولین جلسه هیات دولت، مصدق به اداره کل تبلیغات صریحاً دستور داد هنگامی که درباره وی مطلبی از رادیو پخش میشود، الفاظ جناب و القاب و عناوین را به کلی حذف کنند و به شهربانی کل کشور نیز دستور داد: «شهربانی کل کشور، در جرائد ایران آنچه راجع به شخص اینجانب نگاشته میشود، هرچه نوشته باشند و هرکس نوشته باشد نباید مورد اعتراض و تعرض قرار گیرد...» روحیه آزادیخواهی مصدق سبب شد تا در حکومت وی مردم و مطبوعات از آزادیهای سیاسی و اجتماعی فراوانی برخورد گردند.
قانون مطبوعات دکتر محمد مصدق مشتمل بر 5 فصل و 46 ماده و 11 تبصره بود که فصل اول آن به تعریف و تأسیس روزنامه و مجله اختصاص یافته و بقیه فصول به ترتیب عبارت بودند از حق جوابگوئی و آئیننامههای مطبوعاتی، جرائم مطبوعاتی، تخلفات و بالاخره دادرسی مطبوعاتی و هیات منصفه. پس از گذشت حدود چهارماه از اجرای قانون جدید مطبوعات، دولت دکتر مصدق برای نظارت بیشتر در مورد مدیران جرائد تصمیم گرفت به ضوابط موجود در مواد سوم و هشتم قانون مصوب خود بیافزاید. مصدق بار دیگر با استفاده از اختیارات فوقالعاده دو ماده مزبور را اصلاح کرد و به عنوان متمم لایحه قانون مطبوعات در روز بیستم خرداد 1322 انتشار داد. اما هنوز بیش از 2 ماه از عمر این اصلاحیه نگذشته بود که با وقوع کودتای 28 مرداد 1332 حکومت دکتر مصدق سقوط کرد و در نتیجه اجرای این قوانین نیز به حالت تعلیق درآمد.
بار دیگر فشار بر مطبوعات آغاز شد و روزنامهنگاران بازداشت و مورد شکنجه قرار گرفتند. چند تن از این گروه از جمله دکتر حسین فاطمی مدیر روزنامه باختر امروز، در سپیدهدم 19 آبان 1333 در حالی که تب شدیدی داشت و حدود 40 روز از اعتصاب غذایش میگذشت به جوخه اعدام سپرده شد، امیرمختار کریم پورشیرازی مدیر روزنامه شورش را نیز پس از تحمل شکنجههای شدید در سحرگاه 25 اسفند 1333 در محوطه زندان با ریختن نفت به سرورویش سوزانیدند و بدین ترتیب فصلی تازه اما تاریک در تاریخ سیاسی اجتماعی ایران گشوده شد که مطبوعات نیز از عوارض سوء این دوران بیبهره نماندند.
در این دوره حکومت نظامی برقرار بود و مأموران حکومت نظامی میتوانستند به ادارات روزنامه حمله ببرند تا همه چیز را مصادره کنند یا به چاپخانهها بروند و روزنامههائی که زیر چاپ بودند را جمعآوری و نابود کنند.
به تدریج فرمانداری نظامی یک «اداره مطبوعات» ویژه تاسیس کرد که همه دبیران روزنامهها را ملزم میکرد که هر روز دستورالعمل بگیرند در این دستورالعملهای روزانه به روزنامهها گفته میشد که چه چاپ کنند و چه چاپ نکنند، چند سال بعد وقتی «سازمان اطلاعات و امنیت کشور» تاسیس شد وظایف فرمانداری نظامی را در این زمینه به دست گرفت.
درست بلافاصله پس از پیروزی رهبران کودتا و مسلط شدن بر اوضاع، مجلس شورای ملی دوره هجدهم با تصویب قانونی، کلیه قوانین وضع شده توسط مصدق که ناشی از اختیارات فوقالعاده وی بود را لغو کرد.
با ورود سازمان اطلاعات و امنیت کشور به صحنه، کسانی موفق به کسب مجوز انتشار میشدند که کاملاً مورداعتماد دولت بوده و شرایط اخذ مجوز دشوارتر میشد.
مطبوعات در دهة 50 (دوران انقلاب و بعد از انقلاب)
سال 1357 را باید سال اوجگیری انقلاب اسلامی و پیروزی مردم بر حکومت پهلوی دانست، اما پیش از فراگیر شدن نهضت که در واقع از دی 1356 با قیام مردم قم آغاز شد، در تابستان همان سال حرکت اعتراضآمیزی از سوی برخی نویسندگان و روشنفکران به عمل آمد و چهل تن از نویسندگان با امضای نامهای که خطاب به محمدرضا شاه و هویدا نگاشته شده بود، ضمن اعتراض به شکنجه، لزوم لغو بازبینی و تفتیش مطبوعات و ایجاد فضای باز سیاسی را درخواست کرده بودند.
کارکنان تحریریه آیندگان با استفاده از حمایت کارکنان اداری و کارگران چاپخانه موفق شدند پس از سه روز دست مدیر و سردبیر را از اختیارات مطلقی که در نشریه داشتند کوتاه و آزادی نسبی قلم را فراهم آورند و به این ترتیب آیندگان خیلی زودتر از نشریههای دیگر در اختیار امواج انقلاب قرار گرفت.
این رویداد تأثیر فوری و عمیق بر سایر جرائد گذاشت، در اطلاعات و کیهان نیز جو عمومی نشریه به دست نویسندگان و کارکنان طرفدار انقلاب افتاد.
اما در سالهای بعد از 1357 حاصل آن تولد مطبوعات فحاش و هتاکی بوده که به هیچ ملاک و معیاری پایبندی نداشتهاند، آزادی صدر مشروطه آزادی پس از شهریور بیست و آزادی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی همه زمینهای شدند تا مطبوعات لاقید و بیبند و بار یکی پس از دیگری تاسیس شده و عمل کردی به کلی غیرمسئولانه داشته باشند، در تحلیل این فرآیند تلخ شاید بتوان چنین گفت که انتقاد سالم، انتقاد بدون فحاشی و بدون هتاکی، انتقاد مستدل و آگاهکننده و ایفاء نقش مسئولانه از سوی مطبوعات نیز به تخصص و تجربه و آگاهی و تونائیهای فکری مختلفی نیاز دارد که برای جامعه مطبوعات کشور ما، چنین فرصتی حداقل به صورت مستمر و موثر هرگز تا آن زمان به وجود نیامده بود. در نتیجه سال 58 را شاید بتوان یکی از استثنائیترین سالهای مطبوعات پس از پیروزی انقلاب اسلامی دانست.
این دوره بیش از پیش بر هرج و مرجهای سیاسی و تنشهای اجتماعی دامن میزد، در چنین شرائطی قدرت مرکزی و دولت حاکم به منظور برقراری نظم و آرام کردن جو هیجان زده جامعه اقدام به جلوگیری از انتشار برخی نشریات کرد که اوج این توقیفها در سال 59 بوده، در طول سالهای 58، 59، 60 جمعاً یکصد و هفتاد و پنج نشریه توقیف شدند و سه نشریه تعطیل شدند و در سال 60، هفتاد و یک نشریه توقیف گردیدند.
جهت دریافت فایل تاریخ مطبوعات و سانسور در ایران لطفا آن را خریداری نمایید
قیمت فایل فقط 4,900 تومان
برچسب ها : تاریخ مطبوعات و سانسور در ایران , دانلود تاریخ مطبوعات و سانسور در ایران , علوم اجتماعی , مطبوعات , تاریخ مطبوعات , وقایع اتفاقیه , سانسور در ایران , پروژه دانشجویی , دانلود پژوهش , دانلود تحقیق , پایان نامه , دانلود پروژه