امروز: شنبه 12 آبان 1403
دسته بندی محصولات
بخش همکاران
بلوک کد اختصاصی

امیل دوركیم (بنیانگذار انسان‌شناسی دینی)

امیل دوركیم  (بنیانگذار انسان‌شناسی دینی)دسته: علوم اجتماعی
بازدید: 31 بار
فرمت فایل: doc
حجم فایل: 63 کیلوبایت
تعداد صفحات فایل: 80

پیشگفتار امیل دوركیم ـ را به همراه ماكس وبرـ یكی از دو بنیانگذار اصلی تئوری جامعه شناسی نوین نامیده‌اند دوركیم چهارچوب وسیعی برای سیستم‌های اجتماعی ایجاد كرد كه در جامعه شناسی و تعدادی رشته‌های مرتبط با آن به عنوان یك اصل هنوز باقی مانده است، بویژه در انسان شناسی حتی آنهایی كه اساساً با آن موافق نبوده‌اند آن را به عنوان یك نقطه عطفی می‌پذیرند ا

قیمت فایل فقط 3,900 تومان

خرید

امیل دوركیم (بنیانگذار انسان‌شناسی دینی)

پیشگفتار:

امیل دوركیم ـ را به همراه ماكس وبرـ یكی از دو بنیانگذار اصلی تئوری جامعه شناسی نوین نامیده‌اند. دوركیم چهارچوب وسیعی برای سیستم‌های اجتماعی ایجاد كرد كه در جامعه شناسی و تعدادی رشته‌های مرتبط با آن به عنوان یك اصل هنوز باقی مانده است، بویژه در انسان شناسی. حتی آنهایی كه اساساً با آن موافق نبوده‌اند. آن را به عنوان یك نقطه عطفی می‌پذیرند. این چهارچوب تحلیل در جریان كار خود دوركیم رشدی اساسی را طی كرد، اما مداوم پیرامون ماهیت سیستم اجتماعی و رابطه آن سیستم با شخصیت فرد تمركز داشت.

تفكر دوركیم غالباً ریشه در تاریخ روشنفكری فرانسه داشت. اگر به گذشته دورتری برگردیم، دكارت [فلسفه دكارتی] و رسو از همه مهمتر بودند و افراد دیگری كه در سالهای نزدیك به او بوده‌اند و در تفكر دوركیم اهمیت بسزائی داشته‌اند، سن سیمون و آگوست كنت و استاد وی فوستل دو كولانژ بودند. علاقه دوركیم به روشنفكران معاصر برجسته دیگر كشورها، ویژه آلمان و انگلستان، به طور موثقی ماهیت فرانسوی داشت: راجع به مسائل انسان و جامعه، و این به معنی تحقیر كردن اصالت تفكر فرانسوی نیست. اگر بگوییم آن تفكر یك موقعیت میانجی بین دو جناح اصلی گرایشات متفكر را در بر می‌گرفت. یعنی تجربه گرایی انگلیسی و كاركردگرایی و ایده آلیسم آلمان. به عبارتی صریح‌تر، جامعه شناسی مدرن حاصل تركیب عناصری هستند كه به برجسته‌ترین وجهی در آن دو سنت شكل گرفته‌اند و به نظر می‌رسد ماهیت میانجیگرانه‌اش در زمینه فرانسوی‌اش بوده است كه به دوركیم یك محل بارزی برای ابراز وجود دادند و جایگاه و نفوذ دوركیم به طور مؤثری در این تركیب كمك كرد.[1]

در نوشته‌ای كه پیش‌رو دارید سعی شده است تمام ابعاد دوركیم كه شامل زندگی شخصی و حرفه‌ای، ریشه‌های فكری، آثار دوركیم و مفاهیم كلیدی كه در هر اثر مطرح می‌شود، مورد بررسی قرار بگیرند. و نیز تأثیرات دوركیم بر نظام آموزش همگانی فرانسه و تأثیراتی كه وی بر رشته انسان شناسی و شاخه‌های این رشته داشته است. و از آنجایی كه بیشترین تأثیرات دوركیم بر انسان شناسی از طریق كتاب معروف وی تحت عنوان «صور بنیادین حیات دینی» بوده است. سهم بیشتری به بررسی این كتاب و مفاهیم ارائه شده توسط این كتاب داده شده است.

زندگی شخصی و حرفه‌ای دوركیم:

امیل دوركیم را باید به عنوان نخستین جامعه‌شناس دانشگاهی كشور فرانسه به شمار آورد. او اگر چه در امور اجتماعی فرانسه به سختی درگیر شده بود، اما سراسر زندگی‌اش تحت تأثیر كار دانشگاهی‌اش قرار داشت. دوركیم مرد دانشگاهی بود كه همكارانش هنوز وی را مهمان ناخوانده‌ای می‌دانستند كه می خواهد رشته‌ای را تدریس كند كه هنوز مشروعیت آن توجیه نشده بود.» (كوزر، 1382 : 204 و  205)

دوران زندگی دوركیم با بحرانی از تاریخ فرانسه و اروپا مقارن است. وی در 15 آوریل 1858 در اپینال واقع در لورن متولد شد و در 15 نوامبر 1917 در فرانسه- پاریس درگذشت. دوركیم از تبار یهودی بود و در خانواده‌ای متدین پرورش یافت، پدرش خاخام اعظم بود و زمانی از دوركیم انتظار می‌رفت كه پای بر جای  پای پدر بگذارد. وی بر آن شد كه از این سنت خانوادگی بگسلد و اعلام  كرد كه لااداری است؛ اما شخصیت سخت متأثر از پرورش اولیه و زندگی دقیق و منضبط اولیه باقی ماند. وی در 18 سالگی به پاریس رفت تا برای دانشسرای عالی درس بخواند.

در دانشسرا، در زمره گروهی از روشنفكران برجسته بود. دیری نگذشت كه علاقه وی متوجه حوزه فلسفه اجتماعی و سیاسی شد. در اكول نورمال سوپر یور پاریس، وی از دو تن از معلمانش، بوترو و فوستل دوكولانژ متأثر شد. بوترو وی را به مطالعه دقیق آثار كنت هدایت كرد. وی همچنین با مطالعه نوشته‌‌های رنوویه فیلسوف اجتماعی نوكانتی به فلسفه كانت علاقمند گردید. مضامین كانتی بعداً به دفعات در آثار دوركیم ظاهر شدند، او در صور بنیانی حیات دینی كوشید تا صورتی نظام یافته از «كانت گرایی جامعه‌شناختی» را به عنوان نظریه شناخت طرح بریزد.

وی بعد از فراغت از تحصیل، سالهای 1882 تا 1887 به تدریس  فلسفه پرداخت. و در این میان سال تحصیلی 86-1885 را در آلمان سپری كرد و به مطالعه تحولات معاصر در فلسفه اجتماعی و روانشناسی جمعی در آن كشور پرداخت. در آنجا به درك روشنتر چگونگی واقعیت اجتماعی و پیچیدگی ارگانیك و تحول آن نایل آمد. مقالاتی كه دوركیم در مورد تفكر اجتماعی آلمان نوشت به وی كمك كرد تا در سال 1887 مقامی در دانشگاه بوردو بدست آورد، این مقام دانشیاری علوم اجتماعی و آموزش بود. وی در همان سال ازدواج كرد. (گیدنز، 1363 : 12- 9) سالهای بوردو برای دوركیم یك دوره فعالیت كتاب بس آفرینشگرانه بود. او در این سالها یك رشته مقالات انتقادی مهم از جمله نقد تاب جامعه سنتی جامعه نوین فردیناند تونیس را منتشر ساخته و سخنرانی‌های افتتاحیه درسهایش را به صورت یك رشته مقالات به چاپ رسانده بود. در سال 1893، او از رسالة دكترایش به زبان فرانسوی تحت عنوان تقسیم كار و نیز از رساله لاتینی خود كه درباره منتسكیو نوشته شده بود، دفاع كرد. (كوزر، 1382: 209) انتشار قواعد روش جامعه‌شناسی كه در سال 1894 به صورت یك سلسله مقاله بود، باعث مشاجراتی شد. به دنبال قواعد، كتاب خودكشی در سال 1894 انتشار یافت و در آن دوركیم بر عهده گرفت كه مفید بودن برداشت خود از روش جامعه‌شناسی را با كار بستن آن به یك موضوع تجربی خاص نشان دهد. در همان سال كه خودكشی چاپ شد، دوركیم به تأسیس مجله مشهور «سالنامه جامعه‌شناسی» كمك كرد. سالنامه اهمیت خاصی به آثار مربوط به جامعه‌شناسی دین می‌داد، رشته‌ای كه دوركیم به طور فزاینده‌ای در دوره‌های آخر زندگی خویش به آن علاقمند شده بود. وی در سال 1902  به سوربن رفت و كرسی آموزش را اشغال كرد، هر چند كه تا سال 1906 مقام استادی كامل را بدست نیاورد. در سال 1912 صور بنیانی حیات دینی را منتشر ساخت.

پیش از این سالها، وی تدریس تاریخ سوسیالیسم را در سال 86-1885 در پاسخ به برخی از شاگردانش كه از ماركسیسم متأثر شده بودند، برعهده گرفت. وی هیچ علاقه‌ای به ماركسیسم انقلابی نداشت و معتقد بود انقلابها تغییرات بسیار اندكی بوجود می‌آورند: دگرگونی عمیق همواره نتیجه تكامل اجتماعی دراز مدت است از سوی دیگر وی به گرمی به سوسیالیسم اصلاح گرا متمایل بود و آنرا با آرمانهای بازسازی ترقی خواهانه اجتماعی خودسازگار می‌پنداشت.

او مقاله‌ای به نام فردگرایی روشنفكران نوشت كه به طور مشخص انتزاعی و مجرد بود. در آن دوركیم به عنوان یكی از همان روشنفكران سعی كرد تا تفسیری از فردگرایی بدست دهد كه از عقاید جامعه‌شناختی اش استنتاج شده بود و به رد این ادعا پرداخت كه نظریات وی متضمن هرج و مرج است. (گیدنز، 1363 : 16-12)

«شواهدی وجود دارند كه جنگ برای دوركیم یك ضربه بزرگ داشت. نه تنها در واقع هزینه جنگ برای فرانسه خیلی بالا بود، بلكه بیش از نیمی هم آموزگاران دوركیم كه دراكول نورمال وارد شده بودند، قبل از اتمام جنگ در سال 1913 كشته شدند. همچنین دوركیم تنها پسرش را در سال 1916 از دست داد. این آسیب‌ها ممكن است در باعث شدن مرگش در اثر یك سكته قلبی در 15 نوامبر 1917 در سن 59 سالگی خیلی كمك كرده باشند.  (Sills. 1968:p.311)

بخش عمده آثار دوركیم كه بیشتر شامل جزواتی بود كه وی برای درسهای متعدد نوشته بود، بعدها [پس از مرگ وی] به چاپ رسید. مهمترین این آثار  عبارتند از: دو مطالعه دربارة‌ آموزش (آموزش اخلاقی و تحول تعلیم و تربیت در فرانسه)، درسهای بوردو و درباره سوسیالیسم (كه در سال 1928 منتشر شده و مخصوصاً از سن سیمون بحث می‌كند)، بحثی در سیاست مدنی و دولت (اخلاق حرفه‌ای و اخلاق مدنی)، تحلیل فلسفه عمل گرایی كه از یادداشت‌های دانشجویان گردآوری شده است (عمل‌گرایی و جامعه‌شناسی)، درسهای جامعه‌شناسی؛ فیزیك سوم و حقوق كه در سال 1950 منتشر شدند. (گیدنز، 1263 : 17-15 ، آرون 1381: 421  و 422)

ریشه‌های فكری اندیشه‌های دوركیم:

اگر چه دوركیم تا اندازه‌ زیادی تحت تأثیر اندیشه اجتماعی آلمانی و بریتانیایی بود، اما بنا به اظهارات نظر درست تالكوت پارسونز افكار او بیشتر ریشه در تاریخ فكری فرانسه داشتند. سنت روشن اندیشی تاریخ فكری فرانسه، بویژه آثار رسوومنتسكیو بر افكار دوركیم تأثیر عمیقی گذاشته بودند. مفهوم اراده عمومی از همه بیشتر اندیشه دوركیم را تحت تأثیر قرار داده بود. دوركیم از جهت قائل شدن تمایز میان پدیده اجتماعی و روانشناختی، خود را مدیون رسو می‌دانست.

(كوزر، 1382: 213 و 212) دوركیم برای این تفكر رسو كه جامعه در برگیرنده یك واقعیت اخلاقی است و این واقعیت اخلاقی را می توان از اخلاق فردی تفكیك نمود، ارزش قائل بود. (ترنر، 1371: 361) از دید رسو همانند دوركیم جامعه یك موجود معنوی است كه دارای ماهیت  خاصی جدا از افراد متشكله آن است؛ ماهیتی كه جدا از اجزای خودش است. (Durkheim, 1960: 85) دوركیم افكار زیادی از رسو  قرض نمود. بسیاری از مفاهیم محوری اش در خصوص آسیب‌های اجتماعی ، ناهنجاری و خودگرایی و تقسیم كار اجباری، تا حد زیادی مدیون رسو است. دیدگاه او نسبت به جامعه كه توسط یك حكومت قوی و مجموعه‌ای از ارزشها و عقاید مشترك می تواند به انجام برسد، بازتابی از نظر رسو در این باره است كه چگونه می‌توان این آسیب‌ها را حذف نمود، خواست او استفاده از مدارس در جهت ارائه آموزشهای اخلاقی برای جوانان و بر انگیخته شدن مجدد روح تعهد نسبت به جامعه مادی همسان، روحی كه مردم یكبار نسبت به جامعه مقدس و الهی داشته‌اند، نیز مهم از افكار رسو بود. اما دوركیم هیچگاه نمی‌تواند اعتقاد رسو را نسبت به حكومت  بپذیرد. از دید دوركیم حكومت بایستی بسیار قدرتمند باشد. دوركیم نظر رسو از یك جامعه منسجم را كه در آن اختیار و آزادی افراد كسب شود، درونی نمود. (ترنر، 1371: 362 و 363)

دوركیم فكر همبستگی همه پدیده‌های اجتماعی را از منتسیكو آموخته بود. وی نوشته بود: «منتسكیو به روشنی دیده بود كه همه این عناصر سازنده یك كل هستند كه اگر هر یك از این ها بدون توجه به عناصر دیگر و جدا از آنها در نظر گرفته شود، غیر قابل فهم می شود. او قانون را از اخلاق، دین، بازرگانی و غیره جدا نمی‌سازد و از همه مهمتر قانون را جدا از صورت جامعه نمی‌انگارد، یعنی جدا از همان صورتی كه بر همه پدیده‌های اجتماعی دیگر اثر می‌گذارد. (Durkheim, 1960:56) . دوركیم، منتسكیو را به عنوان مطرح كننده این قضیه كه جامعه یك شیئ یا واقعیت است، درست همانگونه كه یك ماده فیزیكی یا شی واقعیت است، می‌شناسد. دوركیم این اعتقاد را داشت كه منتسكیو اولین فردی بود كه تشخیص داد اخلاقیات، راه و رسوم زندگی سنت‌ها و روح یك ملت موضوعات تحقیق علمی هستند. از این دیدگاه اولیه بود كه تشخیص داده شد دانشی تحت عنوان جامعه‌شناسی می تواند مطالعه گر جامعه باشد. (ترنر، 1371: 252 و 253). دوركیم اعتبار صریحی برای منتسكیو به خاطر این تشخیص قائل بود كه یك «معرفت در صورتی می‌تواند یك علم تلقی شود كه دارای حوزه یعنی برای اكتشاف باشد. علم در ارتباط با اشیاء‌ و واقعیات است. . . قبل از اینكه علم اجتماعی بتواند بوجود بیاید، باید به عنوانم یك موضوع به رسمیت شناخته شود. (Durkheim, 1960: 3) . منتسكیو از طریق كتاب روح القوانین بیشترین تأثیرات مستقیم بر دوركیم را داشت: «در كتاب روح القوانین بود كه دوركیم ایده‌های روش‌شناسی و موضوعی خاص خود را اتخاذ نمود. (ترنر، 1271 : 353) دوركیم ادامه دهنده همان راه فكری است كه آگوست كنت و سن سیمون بازگشوده بودند. «كنت بایستی این اصرار منتسكیویی دوركیم را كه واقعیت و داده‌ها باید جهت دهنده علم باشد و نه تفكر فلسفی را تقویت كرده باشد. كنت نظر دوركیم را مبنی بر اینكه جستجوی قوانین جامعه‌شناسانه باید توسط واقعیات تجربی هدایت شده و متعاقباً جمع‌آوری واقعیات باید به وسیلة اصول نظری هدایت شود را تقویت نمود. دوركیم تحت تأثیر مهمترین قسمت طرح كنت واقع شده بود. كنت جامعه‌شناسی را به دو نوع ایستا و پویا تقسیم نمود، با توجه به ایستایی جامعه دوركیم بحث كنت را در مورد همبستگی اجتماعی و اثر تقسیم كار بر آنرا به كار می‌برد (ترنر، 1371: 346 و 365) او با رهیافت روش شناختی كنت موافق بود، همان رهیافتی كه در صدد یافتن قوانین مثبت رفتار اجتماعی بود؛ قوانینی كه گرچه از قوانین طبیعی متفاوت‌تر و پیچیده‌تر اند اما در بنیاد، با آنها تفاوتی ندارد. وجدان جمعی دوركیم، نسخه دیگر وفاق اجتماعی كنت است و علاقه دوركیم به ارتباط متقابل پدیده‌های اجتماعی علاوه بر منتسكیو، از كنت نیز سرچشمه می‌گیرد.

او از فوستل دوكولانژ روش تحقیق تاریخی را آموخته بود كه بویژه در بخش‌های تاریخی تقسیم‌كار، این تأثیرپذیری آشكار است. دوركیم در بررسی پدیده‌های مذهبی تحت تأثیر او بوده است. دوركیم از امیل بوترو فیلسوف تمایز میان سطوح تفاوت واقعیت و نیز مفهوم نو پدیداری را به عنوان جنبه حیاتی فلسفه علم فراگرفته بود. شارل رنوویه، فیلسوف نوكانتی، آشكارا بر اندیشه او  اثر گذاشته بود. او شكاف میان جهان كنت و جهان دوركیم را پر ساخته بود. مفاهیمی از وی وجود دارند كه در كار دوركیم انعكاس می‌یابد. (كوزر، 1382: 215- 213) «اعتقاد به اینكه ملاحظات اخلاقی در اندیشه فلسفی جای مهمی را اشغال می‌كنند، به یك نوع علم اخلاق نیاز احساس می‌شود؛ فلسفه باید به عنوان راهنمای عمل اجتماعی به جامعه خدمت كند و بویژه در تجدد بنای وحدت اخلاقی جمهوری سوم نقش بازی نماید و یكی از بنیادهای مفهوم اخلاقی جامعه نوین، شأن فردی بشر است.» (Alpert, 1939. 26, 27) گابریل تارد از مخالفان عمده دوركیم در تحول فكری وی نقش مهمی را بازی كرده است. «تبادل نظرهای جدلی میان این دومی بایست به دوركیم در تعمیق و تهذیب نظرهایش كمك كرده باشد. (Terny Clark).

از میان اندیشمندان غیر فرانسوی كه بر دوركیم اثر گذاشته‌اند. هربرت اسپنسر از همه مهم‌تر است. اگر چه دوركیم با بیشتر نظرهای بنیادی اسپنسر موافق نبود، اما بویژه در زمان نوشتن تقسیم كار، تحت تأثیر اسپنسر قرار داشت. بیشتر نظرهای تكاملی دوركیم از اسپنسر سرچشمه می‌گیرند. مفهوم  تكاملی دوركیم دایر بر حركت از نظام‌های همبستگی مكانیكی به همبستگی ارگانیك، همانند نظر اسپنسر مبنی بر تكامل از همگرائی نامنسجم به چند گونگی منسجم است. (كوزر، 28: 1382)

نقطه شروع آخرین اثر بزرگ دوركیم این نظر ویلیام رابرتسون اسمیت انسان شناس، نویسنده كتاب «گفتارهایی درباره دین اقوام سامی» بود، كه چون دین‌های ابتدایی مبتنی بر شعایر مذهبی‌اند، تحلیل دینی بیشتر باید متوجه روابط گروندگان و عملكرد نهادهای دینی باشد تا نظام های صرفاً اقتصادی (همان: 219). دوركیم بیشتر مجذوب فلسفه دقیق وظیفه اخلاقی كانت شده بود تا معرفت شناسی و فلسفه عمومی او. جامعه‌شناسی اخلاقی دوركیم كه بر خویشاوندی اعمال اخلاقی مبتنی بود، چیزی جز مكمل مفهوم وظیفه اخلاقی كانت نیست. (همان)

مفهوم روح گروهی وونت می‌بایست در صورتبندی مفهوم وجدان جمعی دوركیم نقشی ایفا كرده باشد. دوركیم تحت تأثیر درست و دقت علمی قرار گرفته بود كه خود در آزمایشگاه روانشناختی معروف لاینپرینگ دیده بود. روش و سبك كار علمی این آزمایشگاه برای دوركیم الگو شده بود. (همان 220)

آثار دوركیم:

آنچه به نوشته‌های دوركیم قدرت فكری می‌بخشد حمله مداوم اوست به چند مسئله محدود؛ مسائلی كه ذهن او در سراسر دوره حیات فكری اش به آنها مشغول بود. یكی از كارهایی كه دوركیم به عهده گرفت، تكمیل تلاشی بود كه می‌پنداشت قبل از او در آثار كندورسه، منتسكیو و اگوست كنت آغاز شده است، یعنی بنیانگذاری جامعه شناسی بر پایه تجربی. دومین مساله‌ای كه دوركیم به آن پرداخت معنی پیدایش فردگرایی در جامعه نوین بود. وی در رساله دكترا و اولین كار عمده انتشار یافته خود به نام «تقسیم كار در اجتماع» كوشید نشان دهد، آرمانهای فردگرایی مبین پیدایش نوع جدیدی از نظم اجتماعی هستند كه به نحو فزاینده ای از قالبهای سنتی جامعه كه محافظه‌كاران از آنها دفاع می كنند، فراتر خواهد رفت. پرداختن به سرچشمه‌ها و سرشت نیروی اخلاقی سومین مضمونی است كه بر سراسر آثار دوركیم حاكم است. در تقسیم كار در اجتماع كوشید نشان دهد كه شكل در حال ظهور جامعه كه بر «همبستگی ارگانیك» استوار است به ضرورت متضمن اخلاقی كردن روابط اجتماعی است، هر چند كه نظم اخلاقی جدید از بن و ریشه با نوع كهنه آن تعارض دارد. به نظر دوركیم مفهوم «فرد جدا افتاده‌ای» كه برای كسب حداكثر منافع شخصی وارد روابط مبادلاتی شده است خود محصول تحول اجتماعی است و نظم اخلاقی را مفروض می‌شمارد.

به گفته مشهور دوركیم «در قرارداد یك جزء غیر قراردادی وجود دارد. یعنی وجود مبادله مبتنی بر قرارداد از پیش اقتداری اخلاقی را مفروض می‌شمارد اقتداری كه قراردادها را الزام آور می سازد. آثار دوركیم علاقه دیرپایی به پیامدها عملی دانش مبتنی بر علوم اجتماعی را آشكار می‌سازد. به نظر وی در عمل جامعه‌شناسی به پزشكی می‌ماند كه یافته‌های عملی را برای تشخیص بیماری از تندرستی به كار می‌برد تا علل بیماری را در یابد و درمان آنرا آغاز كند. یكی از هدفهای تقسیم كار دقیقاً این بود كه نشان دهد ، اینكه  گسترش آرمانهای فردگرایانه نشانه شرایط بیمارگونه جامعه نیست بلكه بر عكس بیان عادی و سالم دگرگونی‌هایی اجتماعی است كه در كار بوجود آوردن صورت جدیدی از همبستگی اجتماعی هستند.» (گیدنز، 1363: 9)

«برای دوركیم روشن كردن این مسئله بود كه جامعه‌شناسی موضوع خاص خود را ، متمایز از موضوعهایی، مثلا روانشناسی و زیست‌شناسی دارد و اینكه آنرا می توان با روشهایی علمی پذیرفته شده بررسی كرد. این هدف دو اثر اصلی دوركیم بود: قواعد  روش جامعه‌شناسی (1895 / 1964) و خودكشی (1952/ 1897) كه در آنها طرح می‌كند كه كار جامعه‌شناسی بررسی واقعیت های اجتماعی است، یعنی نظم‌هایی كه غالباً به طور آماری قابل تشخیص هستند و می توان نشان داد كه نه به خواست افراد، بلكه به نوع جامعه‌ایی كه افراد در آن زندگی می‌كند بستگی دارد. (كرایب، 1382: 48)

در همه تالیفات و تحقیقات دوركیم، منطق استوار و ایمان علمی وی به چشم می‌خورد و همین امر خود دلیل نفوذ معنوی او در فرانسه و در كشورهای دیگر بوده و هست. دوركیم در همه آثار خود سعی كرده است نظریه و تحقیق تجربی را توام سازد.


جهت دریافت فایل امیل دوركیم (بنیانگذار انسان‌شناسی دینی) لطفا آن را خریداری نمایید

قیمت فایل فقط 3,900 تومان

خرید

برچسب ها : امیل دوركیم (بنیانگذار انسان‌شناسی دینی) , دانلود امیل دوركیم (بنیانگذار انسان‌شناسی دینی) , امیل دوركیم , آثار دوركیم , اندیشه‌های دوركیم , اصالت تفكر , وجدان جمعی , انسان‌شناسی دینی , بنیانگذار انسان‌شناسی دینی , علوم اجتماعی , پروژه دانشجویی , دانلود پژوهش , دانلود تحقیق , پایان نامه , دانلود پروژه

نظرات کاربران در مورد این کالا
تا کنون هیچ نظری درباره این کالا ثبت نگردیده است.
ارسال نظر