کاربرد سلاحهای هسته ای از دیدگاه حقوق بین الملل در 240صفحه در قالب فایل ورد قابل ویرایش
قیمت فایل فقط 6,900 تومان
کاربرد سلاحهای هسته ای از دیدگاه حقوق بین الملل
تاریخچه مختصر:
در طول تاریخ، جنگ یكی از جنبه های حیات و زندگی بشر را تشكیل می داده است و تاریخ هر قوم و ملتی، مشحون از داستانهای پیروزی و شكست است. تكامل دانش و اطلاعات بشری نیز از جمله در اختیار این قسمت از زندگی انسان قرار گرفت و به تكامل ابزار جنگی منجر شد. اگر زمانی پیروزی مدیون زور بازو و جنگاوری و شوالیه گری می دانستند، با تكامل تسلیحات و اختراع ابزارهای جنگی جدید، این امكان فراهم شد كه از فواصل دور اقدام به حمله نمایند و به تدریج نیز اخلاق حاكم بر رزمندگان تغییر نمود. اوج این تكامل، اختراع سلاح هسته ای است.
قدرت تخریبی بسیار زیاد و اثرات جانبی این سلاح كه گاه تا سالین دراز باقی می ماند، بسیاری از اندیشمندان، حقوقدانان و دولتها را بر آن داشت تا برای ممنوعیت استفاده و نابودی این سلاح دست به كوشش زنند. از سوی دیگر، تئوری بازدارندگی هسته ای، اساس سیستم دفاعی قدرتهای هسته ای را – به ویژه در جریان جنگ سرد – تشكیل می داد و بسیاری از دولتهای غیر هسته ای نیز زیر چتر هسته ای یكی از دو بلوك سیاسی قرار داشتند. به این ترتیب، در جریان نیم قرنی كه از استفاده از سلاح هسته ای می گذرد، حقوق بین الملل با دو گرایش مواجه بوده است. از یك سو دولتهای دارای سلاح هسته ای می كوشیدند تا با استناد به برخی از اصول حقوق بین الملل و همچنین ادعای وجود خلاء حقوقی، مشروعیت كاربرد سلاح هسته ای را توجیه نمایند و از سوی دیگر، برخی دولتها سعی داشتند تا با استناد به دیگر قواعد بین الملل، استفاده از آن را مغایر این حقوق نشان دهند. خاتمه جنگ سرد و فروپاشی بلوك شرق، این امكان را فراهم آورد تا دولتهای موافق ممنوعیت استفاده از سلاح هسته ای، این مساله را به ركن قضایی سازمان ملل متحد ارجاع كنند و خواستار نظریه حقوقی این ركن شوند. به این ترتیب این امكان فراهم آمد تا در مرجعی بین المللی، با دیدگاهی حقوقی به این مساله نگریسته شود. دولتهای بسیاری برای دفاع از موضع خود در دیوان گرد آمدند و سرانجام دیوان بینالمللی دادگستری در هشتم ژوئیه 1996 اقدام به صدور نظریه مشورتی نمود.
بخش نخست
جامعه بین المللی و سلاحهای هسته ای
در طول نیم قرنی كه از اختراع سلاح هسته ای می گذرد، برخی دولتها در پی كسب این سلاح برآمدند و در عین حال در جهت تكامل و هرچه قدرتمند تر و مؤثرتر نمودن این سلاح نیز گام برداشته اند. به موازات این اقدامات، كوششهایی نیز در جهت محدودیت و ممنوعیت این سلاح به عمل آمد و برخی دولتها سعی كردند تا از طریق انعقاد معاهدات و یا ایجاد عرفی در این زمینه، مانع از كاربرد مجدد این سلاح شوند. در این گفتار، به مجموع این تلاشها نظر خواهیم افكند و بدین منظور در بخش نخست، به ساخت سلاح هسته ای، انواع آن و آثار مخرب این سلاح می پردازیم و خواهیم دید كه این سلاح به چه نحوی مسیر تكاملی خود را طی كرد. همچنین به كوششهای به عمل آمده در جهت ممنوعیت این سلاح خواهیم پرداخت و طی آن بررسی معاهدات دو و چند جانبه، قطعنامه های مجمع عمومی و عرف و توسل به دیوان بین المللی دادگستری خواهیم پرداخت. در بخش دوم سعی بر آن آمده است كه موضوع ایران در برابر سلاحهای هسته ای و تحولات روز مورد بررسی قرار گیرد.
فصل اول – انواع سلاحهای هسته ای و اثرات آن
مبحث اول: ساختمان اتم و شكافت هسته آن
در سال 1913، دانشمندی دانماركی به نام نیلزبور، مدلی برای ساختمان اتم پیشنهاد نمود كه به علت سادگی آن، امروزه نیز برای شرح ساختمان اتم به زبان ساده به كار می رود.
بر اساس این مدل، هر اتم از یك هسته و الكترونهایی تشكیل می شود كه در اطراف هسته و به دور آن، در گردش می باشند. هسته تنها فضای اتم را اشغال می كند، هرچند كه اكثریت وزن اتم در همین هسته می باشد. در داخل هسته، پروتونها و نوترونها جای دارند. بار الكتریكی پروتون مثبت است و نوترونها فاقد بار الكتریكی می باشند. وزن پروتونها و نوترونها تقریباً برابر است. الكترون دارای بار منفی است و تنها پروتون وزن دارد. از آنجا كه در هر اتم، تعداد الكترونها و پروتونها با یكدیگر برابر است، همدیگر را از نظر بار الكتریكی خنثی نموده و بنابراین بار الكتریكی هر اتم خنثی است.
در نگاه نخست به نظر می رسد كه پروتونها كه دارای بار مثبت می باشند، باید به علت دافعه ناشی از یكسان بودن بارهای خود، یكدیگر را دفع كنند و هسته متلاشی شود، ولی به علت وجود نوترونها در هسته، پروتونها دركنار یكدیگر باقی می مانند و در حقیقت، نوترونها به عنوان سیمان در هسته اتم عمل می كنند. با این حال، به تدریج كه تعداد پروتونها افزایش می یابد، دافعه بین آنها نیز زیادتر می شود و در كنار هم باقی ماندن پروتونها مشكل تر می گردد. اورانیوم چنین حالتی دارد. اتم اورانیوم به دو صورت در طبیعت موجود است و از این روی اصطلاحاً گفته می شود كه دارای دو ایزوتوپ می باشد. یكی از ایزوتوپهای اورانیوم، 146 نوترون دارد. این ایزوتوپ دیگر اورانیوم، 3 پروتون كمتر دارد و اورانیوم – 235 نام دارد. این ایزوتوپ تنها 7/0% از اورانیوم طبیعی را تشكیل می دهد و بقیه اورانیوم طبیعی، اورانیوم – 238 است. علت محدودیت اورانیوم – 235 در طبیعت، ناپایداری هسته این ایزوتوپ می باشد.
سنگ معدن اورانیوم از معادن سطحی و یا زیرزمینی استخراج می شود. ایالات متحده امریكا، افریقای جنوبی، شوروی سابق و استرالیا دارای معادن غنی اورانیوم می باشند. پس از استخراج، سنگ معدن اورانیوم در آسیابهای مخصوصی خرد می شود و به صورت ماسه در می آید. سپس، سنگ معدن خرد شده را در حلالهای شیمیایی مخصوصی حل می كنند و اكسید اورانیوم به دست می آورند. این تركیب كه اصطلاحاً كیك زرد نامیده می شود، 85% اورانیوم دارد. علاوه بر كیك زرد، ماسه اضافی نیز باقی می ماند كه سمی و حاوی مواد رادیو اكتیو است. از یك معدن اورانیوم، هر ساله بطور متوسط 1000 تن اورانیوم به دست می آید كه این خود مستلزم استخراج 250.000 تن سنگ معدن اورانیوم می باشد. سپس از اورانیوم به دست آمده كه 3/99% آن را اورانیوم – 238 تشكیل می دهد، اورانیوم – 235 را كه در ساختن سلاح اتمی به كار می رود، جدا می كنند. این عمل، تغلیظ اورانیوم نامیده می شود.
همان طور كه گفته شد، اورانیوم – 235 نسبت به اورانیوم – 238 ناپایدار تر است. اگر یك نوترون آزاد به هسته اتم اورانیوم – 235 برخورد كند، اورانیوم – 236 به وجود می آید. این اورانیوم بسیار ناپایدار است و به سرعت شكسته می شود.
این فرایند شكافت هسته (فیسیون) نامیده می شود و در نتیجه آن، انرژی بسیار عظیمی آزاد می شود كه اصطلاحاً انرژی هسته ای نامیده می شود. در نتیجه شكافت هسته اورانیوم، دو مادة دیگر به وجود می آید، یكی با 38 پروتون و 52 نوترون كه “استرونتیم” نامیده می شود و 3 نوترون آزاد نیز تولید می گردد.
مبحث دوم – ساختمان سلاحهای هسته ای و انواع آن
تا پیش از ارائه فرضیه اینشتین، تنها 5 نوع عمدة انرژی برای بشر شناخته شده بود كه عبارت بودند از: انرژی مكانیكی، انرژی گرمایی، انرژی نوری، انرژی الكتریكی و انرژی شیمیایی. تا این هنگام بشر دریافته بود كه انرژی موجود از بین نمی رود و نمی توان انرژی جدیدی را نیز به وجود آورد، بلكه انرژی شیمیایی موجود در این ماده به انرژی گرمایی و نوری تبدیل می شود و یا در لامپ، انرژی الكتریكی به انرژی نوری و گرمایی مبدل می گردد.
اینشتین با ارائه فرضیه خود، راه را برای كشف انرژی ششم گشود: انرژی هسته ای. او معتقد بود كه بین ماده و انرژی در جهان تعادلی وجود دارد، انرژی و ماده قابل تبدیل به یكدیگر هستند و هیچ كدام در جهان از بین نمی روند. اگر از كل مواد، مقداری ماده كم شود به انرژی تبدیل می گردد و همین امر در خصوص عكس آن نیز صادق است. وی همچنین معتقد بود كه مقدار بسیار كمی ماده می تواند انرژی بسیار عظیمی تولید نماید. این فرضیه، مورد انتقاد بسیاری از دانشمندان واقع شد و حتی گروهی نیز كه آن را پذیرفتند، اثبات عملی آن را غیر ممكن می دانستند. دانشمندان و محققان بسیاری انرژی و توان خود را صرف اثبات و یا رد این فرضیه نمودند و سرانجام، فیزیكدانی ایتالیایی به نام انریكو فرمی، دستگاهی ساخت و به كمك آن، فرضیه اینشتین را اثبات نمود. این دستگاه “راكتور هسته ای” نام دارد.
مبحث سوم: انواع سلاح های هسته ای
گفتار اول: شكافت هسته ای و اولین نسل از سلاحهای هسته ای
اگر اورانیوم – 235 به مقدار كافی در اختیار باشد و در یكی از هسته ها شكافت رخ دهد، نوترون حاصله به هسته دیگری برخورد می كند و باعث ایجاد شكافت در آن هسته می گردد و مجدداً نوترون حاصله به هسته دیگری برخورد می كند و این چرخه همچنان ادامه می یابد. به این زنجیره اصطلاحاً “عكس العمل زنجیره ای” گفته می شود. واكنش در هر هسته اتم تنها ثانیه طول می كشد. در 16 ژوئن 1945 در صحرایی در نیومكزیكو ، اولین انفجار هسته ای با رمز “تری نیتی” انجام شد و سه هفته بعد، اولین بمب اتمی ساخته شده از اورانیوم – 235، هیروشیما را با خاك یكسان كرد. قدرت این بمب معادل 13 كیلوتن تی.ان.تی بود و به این ترتیب، اولین نسل از سلاحهای هسته ای به وجود آمد كه به “سلاح اتمی” معروف شد.
اورانیوم – 235 تنها ماده ای نیست كه از آن در ساخت سلاح اتمی استفاده می شود. اگر نوترونی به هسته اورانیوم – 238 برخورد كند، هسته ای با یك نوترون اضافی تشكیل می شود و این هسته از خود، اشعه بتا صادر می كند و با این عمل، تبدیل به پلوتونیم – 239 می شود. حال اگر نوترونی به پلوتونیم – 239 برخورد كند، زنجیره واكنشهایی همانند آنچه در اورانیوم – 235 رخ داد، به وقوع می پیوندد كه منجر به انفجار هسته ای می شود. در روز 9 اوت 1945، بمب اتمی ساخته شده از پلوتونیم – 239 بر روی ناگازاكی پرتاب شد. كه قدرتی تقریباً معادل 22 كیلو تن تی.ان.تی داشت. قدرت سلاحهای هسته ای نسل اول، معمولاً بین 10 تا 100 كیلوتن تی.ان.تی. می باشد. ولی شكافت هسته تنها شیوه ای نیست كه از آن برای آزاد كردن انرژی هسته ای استفاده می شود. دانشمندان با كوشش بسیار شیوه دیگری را نیز ابداع نمودند: جوش هسته ای.
گفتار دوم: جوش هسته ای و دومین نسل از سلاحهای هسته ای
در جوش هسته ای، دو هسته از عناصر سبك با یكدیگر برخورد می كنند و هسته عنصر سنگین تری را به وجود می آورند. در نتیجه این فرایند، مقدار زیادی انرژی، اشعه گاما، نوترون و یا پروتون اضافی به دست می آید. این پدیده در درون خورشید رخ می دهد، بدین صورت كه به علت گرمای بسیار زیاد، اتمهای هیدروژن با سرعت بسیار زیادی حركت كرده و با یكدیگر برخورد می كنند و از این برخورد، هلیم و مقدار عظیمی انرژی به دست می آید. این همان انرژی و گرمایی است كه ما از خورشید به دست می آوریم.
برای ساخت بمبی كه براساس جوش هسته ای عمل نماید، دانشمندان به گرمای بسیار زیادی احتیاج دارند كه باعث ایجاد سرعت زیاد در هیدروژنها و برخورد آنها به یكدیگر شود. برای رسیدن به چنین گرمایی، دانشمندان به بمب اتمی متوسل شدند. برای این كار، بمب اتمی را با موادی كه حاوی هیدروژن سنگین است، می پوشانند. پس از وقوع انفجار در بمب اتمی (براساس شكافت هسته)، گرمای زیادی ایجاد می شود و گرمای حاصل، باعث حركت سریع هیدروژنهای سنگین و برخورد آنها به یكدیگر می شود و از برخورد هر دو هسته اتم هیدروژن، یك هسته هلیم، نوترون، اشعه گاما و انرژی عظیمی آزاد می شود و این زنجیره تا تبدیل شدن تمام هیدروژنهای سنگین به هلیم، ادامه می یابد. در نوع كاملتر این بمب، بمب اتمی با هیدروژن معمولی احاطه می شود و خود این هیدروژن ها در اورانیوم احاطه شده اند. با انفجار هسته ای بر اساس شكافت هسته ای، گرما و نوترون آزاد می شود. نوترونهای حاصله به اورانیوم لایه خارجی برخورد می كنند و باعث انفجار هسته ای دیگری بر اساس شكافت هسته در اورانیوم لایه خارجی می شوند و به این ترتیب بر میزان گرما افزوده می شود. هیدروژنهای موجود بین دو لایه، در اثر شدن گرمای حاصله به یكدیگر برخورد می كنند و انرژی بسیار عظیمی حاصل می شود.
مشهور این است كه آمریكایی ها اولین بمب هیدروژنی را ساختند، ولی باید گفت كه انفجار 1 نوامبر 1952 در جزایر مارشال، انفجار تجهیزاتی بود به وزن تقریبی 60 تن. بنابراین هرچند كه اولین انفجار فیسیونی – فوسیونی متعلق به آمریكا است، ولی اولین بمب ساخته شده بر این اساس در 12 اوت 1953 توسط روسها آزمایش شد. این بمب كه بمب حرارتی – هسته ای یا به عبارت معروف تر بمب هیدروژنی نامیده می شود، دومین نسل از سلاحهای هسته ای را به وجود آورد. ایالات متحده امریكا اولین بمب حرارتی – هسته ای خود را در 1 مارس 1954 در جزایر بیكینی آزمایش كرد. متخصصین امریكایی انفجاری با قدرت 7 میلیون تن تی.ان.تی را پیشبینی میكردند، ولی عملاً انفجاری با قدرت 15 میلیون تن تی.ان.تی. (15 مگاتن) رخ داد.
تا پیش از سال 1945، پرقدرت ترین بمب تنها 20 تن تی.ان.تی. قدرت داشت. بمب اتمی كه در سال 1945 در ناكازاكی منفجر شد، تقریباً 22.000 تن (22 كیلوتن) تی.ان.تی. قدرت داشت و بمب هیدروژنی سال 1954 تقریباً 15 مگاتن (15 میلیون تن) تی.ان.تی قدرت داشت. پرقدرت ترین بمب هیدروژنی كه ساخته شده، 58 مگاتن تی.ان.تی. قدرت دارد، ولی معمولاً این سلاحها را به گونه ای طراحی می كنند كه بین 3/0 تا 1 مگاتن تی.ان.تی. قدرت داشته باشد. بنابراین می توان دید همانگونه كه ساخت بمب اتمی تحولی عظیم نسبت به بمب های قبلی محسوب می شد و 1000 بار از آنها قدرتمند تر بود، بمب هیدروژنی نیز تحولی عظیم نسبت به بمب اتمی محسوب می گردد، چرا كه بیش از 1000 بار از بمب اتمی قدرتمند تر می باشد. با این حال، باید به علت خصوصیات مشترك این دو بمب، قدرت فوق العاده آنها نسبت به سلاحهای متعارف و تولید اشعه های رادیواكتیو در هر دو، آنها را از سلاحهای متعارف جدا نماییم و هر دو را در دسته سلاحهای غیر متعارف جای دهیم.
كمیسیون انرژی اتمی ایالات متحده امریكا در تفكیك بین سلاحهای متعارف و هسته ای اظهار داشته است:
“بمب هسته ای سلاحی جدید با قدرت تخریبی بسیار زیاد است. این بمب از آنجا كه قدرت انفجاری اش نتیجه آزادسازی مقادیر عظیمی انرژی در مكانی نسبتاً كوچك می باشد، مشابه سلاحهای متعارف است ولی از 3 جهت با سایر بمبها تفاوت دارد. نخست آنكه، میزان انرژی آزاد شده توسط سلاح هسته ای، هزاربار و یا بیشتر، قدرتمند تر از نیرومندترین بمبهای حاوی تی.ان.تی. می باشد. دوم آنكه انفجار بمب همراه با تولید اشعه های قدرتمند نامرئی، حرارت و نور زیاد است و سوم اینكه موادی كه پس از انفجار باقی می مانند، رادیواكتیو هستند كه آثار مضری در ارگانیسم زنده برجای می گذارد… پیش از كشف اینكه چطور از انرژی اتمی می توان برای مقاصد تخریبی استفاده نمود، ماده انفجاری در بمبهای كه اكنون بمبهای متعارف محسوب می شوند، اكثراً تی.ان.تی. (تری نیتروتولوئن) یا یك ماده شیمیایی مشابه بود. این مواد منفجره در طبیعت بی ثبات هستند و انفجار آنها به آزادسازی مقداری انرژی كه بیشتر گرمایی است، منجر می شود. از انفجار سلاحهای متعارف، نیتروژن، اكسید كربن و بخار آب پدید می آید … بنابراین موادی كه از انفجار به دست می آیند، خطری برای بشر ندارند، مگر منواكسید كربن كه آن هم در گازهای ناشی از استفاده از اتومبیل و هواپیما وجود دارد…
ولی كوشش دانشمندان به همین جا ختم نشد و با ادامه كار بر روی سلاحهای هسته ای، سرانجام شومین نسل این سلاحها نیز پای به میدان گذارد.
گفتار سوم: بمب نوترونی: سومین نسل سلاحهای هسته ای
سومین نسل از سلاحهای هسته ای، از نظر نحوة عملكرد در یكی از دو دسته سلاح هسته ای پیشین و به خصوص بمب حرارتی – هسته ای جای می گیرد، با این تفاوت كه در نسل سوم، هدف تولید انرژی عظیم تر نیست، بلكه برعكس قدرت این دسته از سلاحها تقریباً معادل 1 كیلوتن تی.ان.تی. می باشد. در مقابل، میزان پرتوهای رادیواكتیو و به ویژه نوترون و اشعه گامای حاصله در سطح بسیار بالاتری از دو نسل قبلی است. بدین ترتیب، این سلاح بدون آنكه خرابی عظیمی به بار آورد، باعث مرگ انسانها می شود و تجهیزات و تاُسیسات دشمن را در اختیار نیروهای طرف مقابل قرار می دهد.
هدف اولیه از ساخت نسل سوم سلاحهای هسته ای، افزایش كارایی نیروهای ناتو در دفع تهاجم احتمالی واحد های تانك و زره پوش نیروهای پیمان ورشو بود. پرتوهای رادیواكتیو حاصله از انفجار بمب نوترونی به تانك و زره پوش آسیبی نمی رساند، بلكه تنها باعث مرگ و یا از كار افتادگی سرنشینان آنها می گردد.
گفتار چهارم: نسل جدید سلاح های هسته ای و استراتژی امنیت ملی آمریكا
ایالات متحده آمریكا در حال طراحی نسل جدیدی از تسلیحات هسته ای است كه از قدرت تخریبی كمتر از 5 كیلو تن برخوردار هستند. این نوع سلاح قادر است قبل از انفجار به زیر زمین برود و انبارها و زرداخانه هایی را كه در زیرزمین قرار دارد، منهدم كنند. ر صورت تحقق این برنامه، احتمال آن وجود دارد كه دولت آمریكا این نسل از تسلیحات هسته ای را جایگزین نسل سابق آن كه توانایی ایجاد 15 كیلو تن داشتند، كند.
نظامیان آمریكا معتقدند هدف از تولید این نسل از بمب های هسته ای كه به آنان بمب هسته ای كوچك (mininuke) گفته می شود، ایجاد بازدارندگی در مقابل دولتهایی است كه منافع این كشور را تهدید می كنند و آمریكاییان در ادبیات سیاسی خود از آنان تحت عنوان دولت های سركش نام می برند. اگر چه مقامات پنتاگون در ابتدا اعلام كردند ساخت این نوع از سلاح یك برنامه بلند مدت است، اما اقدامات روزهای اخیر در حوزه تسلیحات هسته ای نشان از عملی شدن این اقدام دارد. در كنار این نوع سلاح، پنتاگون در صدد توسعه بمب نوترونی است. این بمب قادر است تا موجودات زنده را با ایجاد سطح بالایی از اشعه از بین ببرد، بدون آنكه هیچ گونه خرابی و ویرانی بر جای گذارد. هدف از تولید این بمب، دستیابی به نقاط حساس یك نظام سیاسی بدون تخریب آن است. بنابراین در طول یك سال اخیر، آمریكا حداقل دو اقدام عمده را در سطح امنیت بین المللی انجام داده است:
1- نقض فصل هفتم منشور ملل متحد در باب منع كاربرد زور در روابط بین الملل، مگر با مجوز شورای امنیت سازمان ملل متحد
2- نقض تدریجی تعهدات بین المللی در باب منع گسترش و آزمایشهای هسته ای.
در حال حاضر، آمریكا درصدد است تا با اختصاص بودجه 20 میلیارد دلاری در سال در بودجه دفاعی، توسعه و تكمیل نسل جدید سلاحهای هسته ای را در دستور كار خود قرار دهد. هدف از این پروژه، تغییر شكل تسلیحات هسته ای از سلاحهای سنگین هسته ای به سلاحهای كوچك و با كاربرد محدود است كه حتی موشكهای كروز نیز قادر به پرتاب آن هستند. طی روزهای گذشته، اجلاسی در ستاد فرماندهی استراتژیك هوایی در «نبراسكای» آمریكا و در پشت درهای بسته برگزار شد كه موضوع آن ساخت همین نسل جدید بمبهای هسته ای بود. این اقدام، در حقیقت، سرآغازی است بر تغییر در استراتژی هسته ای آمریكا كه از آن به عنوان تحول رادیكال در سیاست هسته ای نام برده میشود. اگر چه از دوران ریاست جمهوری «جورج بوش پدر» و با پایان جنگ سرد تحقیق و تولید سلاحهای هسته ای متوقف شده بود، اما بوش پسر از سال گذشته مجدداً آن را به عنوان یك ضرورت در سیاست دفاعی و امنیتی آمریكا و به عنوان بخشی از حمله پیش گیرانه علیه دولت های كه به تولید سلاح های كشتار جمعی مشغولند، به فعالیت در آورد. آنچه بوش پسر در استراتژی امنیتی خود دنبال می كند، استفاده از تمامی گزینه های برای مقابله با تهدیدات امنیت ملی است. این امر متناقض استراتژی ضربه دوم پیگیری ضربه اول در استراتژی امنیت ملی آمریكا است. در این استراتژی جدید، هدف بهینه سازی دقت، انعطاف پذیری عملیاتی و كنترل و هدایت است تا نیروهای آمریكا بتوانند در وارد آوردن ضربه اول در قالب حمله پیشگیرانه و یا در مداخلات خود موفق عمل كنند. بسیاری از نظریه پردازان آمریكایی معتقدند آمریكا باید حوزه بازدارندگی اصلی خود را از روسیه به تمامی جهان گسترش دهد.
در عین حال، امریكا از این نیروی هسته ای برای مقابله با خطر سلاح های شیمیایی و میكروبی علیه این كشور، نیروهای نظامی متحدان و متحدان كلیدی استفاده می كنند. طرفداری در استفاده از سلاح های هسته ای به عنوان پاسخ متقابل، به این معناست كه سلاحهای شیمیایی و میكروبی در زمره سلاحهای كشتار جمعی قرار دارند و هر گونه استفاده از این سلاحها نیازمند پاسخی سخت است. پاسخ متعارف به سلاحهای شیمیایی و میكروبی نمی تواند دشمنان را از ادامه حمله توسط این سلاحها بازدارد. در عین حال، ممكن است باعث تشویق آنان در استفاده بیشتر از این سلاح ها نیز بشود. میراث جنگ خلیج فارس، ضرورت وجود سلاح های هسته ای بعنوان عامل بازدارنده تسلیحات شیمیایی و میكروبی بود. بحث در خصوص این مساله هم چنان ادامه دارد. سوالی كه در این بین مطرح است، آنكه چه سطحی از حمله شیمیایی و میكروبی نیازمند پاسخ هسته ای است و این سلاحها چه اهدافی را باید مورد حمله قرار دهند. سوال مهم تری كه در این باب بدون پاسخ باقی مانده و باعث نگرانی بسیاری از كشورهاست تعریف از تهدید و خطری است كه باعث می شود آمریكا دست به اقدام پیش گیرانه در قالب حمله با بمب هسته ای كوچك بزند. چنین روندی باعث می شود تا تمامی كشورهای جهان در معرض خطر هسته ای قرار داشته باشند. این خطر در درجه اول كشورهایی را تهدید می كند كه اتهام تلاش برای دستیابی به سلاح هسته ای یا انواع دیگر سلاحهای كشتار جمعی به آنان زده می شود. اما مسلماً روند یك جانبه گرایی آمریكا به تدریج دیگر كشورها را در بر خواهد گرفت و راه را برای محقق ساختن هژمونی نظامی آمریكا باز خواهد كرد.
فصل دوم – اثرات سلاحهای هسته ای
آنچه كه باعث متمایز شدن سلاحهای هسته ای از سلاحهای متعارف می گردد، نه تنها طرز كار آنها و تولید تشعشعات رادیواكتیو، بلكه همچنین تاُثیراتی است كه این سلاح بر روی بشر و كل محیط زیست بر جای می نهد. از آنجا كه برای نخستین بار این سلاح در ژاپن مورد استفاده قرار گرفت، ابتدا به بررسی آثار آن در این كشور می پردازیم، سپس با مطالعه آثار ناشی از آزمایش بمب هیدروژنی، آثار احتمالی كاربرد این نوع سلاحها را بر كره زمین در صورت وقوع جنگ جهانی سوم مطالعه خواهیم نمود.
مبحث اول: هیروشیما و ناگازاكی و ویرانی دو شهر
در روز 6 اوت 1945، یك فروند هواپیمای بی – 29 امریكا كه در سی هزار پایی (نه هزار متری) از سطح زمین پرواز می كرد، اولین بمب اتمی را بر روی هیروشیما پرتاب كرد. سه روز بعد، یك فروند دیگر از همین نوع هواپیما، با پرواز در همین ارتفاع، دومین بمب را بر روی ناگازاكی پرتاب نمود.
بمب پرتاب شده بر فراز هیروشیما، در ارتفاع 1800 متری از سطح زمین منفجر شد. این بمب كه قدرتی برابر با بیست هزار تن تی.ان.تی. داشت، بر فراز مركز هیروشیما كه اكثر ساختمانهای آن چوبی بود، منفجر شد. در اثر این انفجار، تا شعاع سه هزار متری تمام ساختمانهای مسكونی، تجاری، صنعتی و نظامی نابود شد و تا شعاع پنج هزار متری كه برابر با كل وسعت شهر در آن زمان بود، 60 هزار ساختمان از مجموع 90 هزار ساختمان، با خاك یكسان گردید. آمار تلفات بنابر منابع غیر رسمی، شصت و سه هزار تا دویست و چهل هزار نفر كشته می باشد، ولی بنابر آمار دولت ژاپن، تعداد كشته شدگان در هیروشیما تقریباً صد و چهل هزار نفر و در ناگازاكی هفتاد و چهار هزار نفر می باشد. در آن هنگام، هیروشیما سیصد و پنجاه هزار نفر و ناگازاكی دویست و چهل هزار نفر جمعیت داشت. علت كمتر بودن تعداد كشته شدگان در ناگازاكی این است كه بمب نه در مركز، بلكه در حومه شهر منفجر شد.
آنچه باعث تمایز هیروشیما و ناگازاكی از سایر شهر های بمباران شده در طول تاریخ مخاصمات مسلحانه می شود، تعداد كشته شدگان این دو شهر نیست، زیرا كه در بمباران توكیو و سایر شهر های ژاپن و همچنین بمباران در زدن و نورمبرگ در آلمان و یا موشك باران كاونتری در بریتانیا در جریان جنگ دوم جهانی نیز تعداد بسیار زیادی از جمعیت غیر نظامی كشته شدند. علت تمایز، نحوه مرگ فجیع و صدمات و ضایعات بعدی آن می باشد. این صدمات و ضایعات را نه از روی آمار بلكه با مطالعه شرح واقعه از زبان بازماندگان این فاجعه می توان دریافت. برای مثال، یكی از آوارگان و بازماندگان این فاجعه، مشاهدات آن روز صبح خود را این گونه نقل می كند:
“من دختر دو ساله خود را در آغوش گرفتم … در همین لحظه، خانه فرو ریخت و ما در زیر آوار ماندیم. كوششهای اولیه من برای نجات، تنها باعث فرو ریختن بیشتر آوار بر روی ما شد، ولی سرانجام موفق شدم كه خود و بچه ام را نجات دهم و با احتیاط بسیار، از زیر آوار بیرون آمدیم. در این لحظه از تعجب خشكم زد. به نظر می رسید كه تمامی ساختمانهای شهر با خاك یكسان شده اند و هیچ سطح عمودی باقی نمانده است. كوه “ابا” كه پیشتر نمی توانستم از خانه خود آن را مشاهد كنم، اینك در برابر دیدگانم قرار داشت. از میان گرد و غبار و دود، افرادی را دیدم كه به سوی ما می آیندو جاده و خیابان زیر آوار پنهان شده بود و مردم از میان خرابه ها، پیش می رفتند. برخی كاملاً برهنه بودند و دسته ای دیگر تنها شلواری به پا داشتند. تنها تعداد بسیار محدودی توانسته بودند چیزی با خود بیرون آورند. آنگاه تصور كردم كه برخی از مردم تكه پارچه هایی به دور خود پیچیده اند، ولی بعد متوجه شدم آنچه را كه تكه پارچه ای تصور كرده بودم، پوست بدنشان بوده كه كنده و آویزان شده و گوشت بدنشان مشخص بود… سپس باران شروع به باریدن كرد و قطره های باران بر بدن بدون پوست مردم می نشست و اینان كه از شدت درد دیوانه شده بودند، در جستجوی سرپناه به زیر هر گیاهی كه می یافتند، می خزیدند. ناگهان، متوجه چیز عجیبی شدم. آب باران تیره، درشت و مانند روغن چسبناك بود و به مو و پوست بدن من می چسبید …”
و شاهدی دیگر، خاطرات خود را این گونه بازگو كرده است:
“منظره وحشتناكی بود. صدها فرد مجروح كه می كوشیدند به تپه ها فرار كنند، از كنار خانة ما گذشتند. تماشای آنها غیر قابل تحمل بود. صورتها و دستهای آنان سوخته و متورم شده بود و قسمتهای زیادی از پوست آنها كنده شده و مانند لباسهای پارة مترسكها آویزان بود. آنها همچون دسته ای از مورچگان حركت می كردند. در تمام طول شب از جلوی خانة ما گذشتند، اما صبح روز بعد تقریباً از حركت ایستاده بودند. آنها بقدری زیاد بود كه نمی شد بدون پا گذاشتن بر روی آنها، عبور كرد … برای آنها صورتی باقی نمانده بود. چشمان، دماغها و دهان آنها كاملاً سوخته بود و به نظر میرسید كه گوشهای آنها نیز ذوب شده است.
مقادیر بسیار زیاد تشعشعات رادیواكتیو چنان تأثیر مخربی بر سلولها برجای می گذارد كه درمان آن را غیرممكن می سازد. در مورد مقادیر كم تشعشعات، اثرات جانبی گاه پس از سالها آشكار می شود و در مواردی حتی نمی توان منشاُ بیماری را تشعشعات رادیواكتیو دانست. این تشعشعات به دو صورت بر بدن تاُثیر می گذارند:
الف) تاثیر جسمی: نشانه های این تاثیر به صورت بیماری ارگانیسمی كه تحت تاثیر تشعشع بوده، اشكار می شود؛
ب) تأثیر ژنتیكی: در این حالت تشعشعات بر روی ژنها اثر می گذارند و آثار آن در نسلهای بعد ظاهر می شود.
یكی از مخرب ترین اشعه های رادیواكتیو، اشعه گاما می باشد. این اشعه به راحتی از پوست بدن انسان عبور می كند و سوختگی یا صدمه آشكاری را فوراً ایجاد نمی كند. با این حال پس از گذشت 24 ساعت، فردی كه در معرض اشعه گاما قرار گرفته است، دچار تهوع و تب می شود. موی فرد از هفته اول شروع به ریزش می كند و سپس نوبت به اسهال خونی می رسد كه اغلب از هفته دوم مشاهده می شود. به تدریج در سراسر بدن جوشهای ارغوانی و عوارض كم خونی ظاهر می شود. اشعه گاما تاُثیر مخربی بر سلولهای موجود در مغز استخوان می گذارد كه تولید كنندگان انواع سلولهای خونی (گلبول قرمز، گلبول سفید و پلاكت) می باشند و در موارد تشعشع زیاد، سلولهای موجود در مغز استخوان را بطور كامل نابود می كند. با كاهش تعداد گلبولهای سفید كه مدافع بدن در برابر بیماریها محسوب می شود، فرد را در برابر بیماریهای عفونی مستعد می سازد و این عفونت اغلب به غانقاریای لب، زبان و گاه گلو منجر می شود و سرانجام، فرد بیمار بر اثر كم خونی، خونریزی داخلی و عفونت می میرد. در هیروشیما، این مرگ و میر از یك هفته پس از انفجار بمب اتمی آغاز شد، در هفته سوم به اوج خود رسید و تقریباً در هفته هشتم از بین رفت. به نظر می رسد كه تقریباً هر فردی كه در فاصله 800 متری از مركز انفجار قرار داشته، به این ترتیب از پای در آمده است. این رقم در مقایسه با سلاحهای هسته ای امروزی بسیار ناچیز است، چرا كه انفجار یك بمب یك مگاتنی باعث آلودگی مرگبار انسانها، گیاهان و حیوانات در مساحتی بیش از 36000 هكتار می گردد.
اشعه گاما همچنین تاُثیر مخربی بر زنان حامله داشت. تا 2000 متری از مركز انفجار، زنان حامله ای كه زنده ماندند، با سقط جنین یا تولد زودتر از موعد بچه كه به مرگش منجر می شد، روبرو شدند. زنان حامله ای كه در لحظه انفجار بمب در فاصله 2000 تا 3200 متری از مركز انفجار قرار داشتند، تنها در موارد بچه های سالم به دنیا می آوردند، تا 2 ماه پس از وقوع انفجار، میزان سقط جنین و تولد زودرس، 5 برابر زمان عادی بود و تقریباً این زایمانها، كل زایمانها را تشكیل می داد. نوزادان زودرس حتی اگر هم زنده می ماندند، دچار عقب ماندگی ذهنی شده بودند. این امر بیشتر در مورد نوزادان مادرانی دیده می شود كه در هنگام وقوع انفجار هسته ای، كمتر از 4 ماه از دوره حاملگی آنها می گذشت و علت آن نیز تاثیر تشعشعات رادیواكتیو بر مناطق حساس مغز و اعصاب جنین بود. مردان و زنان بسیاری نیز كه تحت تاُثیر اشعه گاما قرار گرفتن، عقیم شدند.
با این حال، ابعاد فاجعه به همین جا ختم نمی شود. از سال 1948 بیماری لوكمیا به شدت در هیروشیما و ناگازاكی افزایش یافت و در سالهای 1950 تا 1952 به اوج خود رسید. بیشترین موارد این بیماری در بین افرادی مشاهده می شود كه حداكثر تا فاصله 2000 متری از مركز انفجار قرار داشتند. برای افرادی كه در 1000 متری از مركز انفجار بودند، احتمال وقوع این بیماری 10 تا 15 برابر موارد عادی بود. از سال 1952 موارد ابتلا به این بیماری كاهش یافته، ولی باز هم نسبت به سایر شهر های ژاپن درصد بالایی را تشكیل می دهد. علائم این بیماری شباهت بسیاری به علائم بیماری ناشی از تابش تشعشعات رادیواكتیو دارد و عبارت است از: ظهور جوشهای ارغوانی در سطح بدن، نارسایی خونی، تب، ضعف تدریجی و مرگ.
هیروشیما و ناگازاكی شاهد بروز سرطانهای گوناگون در افرادی شد كه در معرض تشعشعات سلاحهای هسته ای قرار گرفته بودند. سرطانهایی همچون سرطان معده، تیروئید، شش و غیره.
نگرانی و مشكلات این افراد، به همین جا ختم نمی شود. افرادی كه در هنگام انفجار بمب اتمی در هیروشیما و ناگازاكی بودند، تا پاین عمر در ترس از ابتلاء به بیماریهای ناشی از تشعشعات رادیواكتیو و مرگ تدریجی باقی ماندند و بسیاری نیز پس از مطلع شدن از ابتلا به سرطان، دست به خودكشی زدند. یكی دیگر از نگرانیهای این افراد، داشتن فرزندان عقب افتاده و معلول بود. علت آن نیز تاُثیر تشعشعات رادیواكتیو بر ژنهای پدر و مادر و ایجاد ژنهای نا سالم است و اگر این ژنهای ناسالم به فرزندان منتقل شود، احتمال بروز عقب ماندگی ذهنی و معلولیت بسیار زیاد خواهد بود. آمار ازدواج و داشتن فرزند در بین كسانی كه تحت تاُثیر بمب اتمی قرار گرفته اند، بیش از افراد عادی است و به نظر می رسد كه دلیل آن، تمایل زیاد به داشتن بازمانده و جاودانگی سمبلیك می باشد.
در سال 1949 مجلس ژاپن قانونی را تصویب نمود و عنوان “شهر بین المللی صلح” را به هیروشیما اعطا كرد. پارك صلح در مركز شهر و در نزدیكی مركز انفجار بمب اتمی ساخته شد كه حاوی بنای یادبود سلاح اتمی می باشد (سال 1953). همچنین ساختمان یادبود صلح (سال 1955)، موزه یادبود صلح (سال 1955) و بنای یادبود فرزندان بمب اتمی (سال 1958) نیز ساخته شدند. كاربرد دو واژه “بمب اتمی” و “صلح” در كنار هم نشان دهندة ارتباط تنگاتنگ این دو واژه در اذهان مردم ژاپن است و رسانندة این پیام می باشد كه صلح، از خاكستر بمب اتمی برخاسته است. هر سال، در 6 اوت مردم در هیروشیما پرتاب بمب اتمی بر این شهر و صدمات و ضایعات ناشی از آن را در خاطره زنده می كنند.
مبحث دوم: آثار بمب هیدروژنی و وقوع جنگ جهانی سوم
بمب هیدروژنی، هزاربار قدرتمند تر و كشنده تر از بمب اتمی است. در صورت استفاده از این بمب، منطقه ای به وسعت 480 كیلومتر مربع از وجود هرگونه جنبنده ای پاك می شود. مواد رادیواكتیو حاصله، تا 200000 كیلومتر مربع پخش می شوند و سلامتی انسانها و موجوداتی را كه در این مناطق باشند، به خطر می اندازند. از آنجا كه با وزش باد، مواد رادیواكتیو و ابرهای حاصله به نقاط گوناگون برده می شوند، اثرات ناشی از كاربرد این سلاح غیر قابل كنترل است و با توجه به گستردگی آلودگی حاصل از مواد رادیواكتیو، احتمال ایجاد ژنهای معیوب در سطح جهانی به سرعت بالا می رود.
خطرات احتمالی كاربرد این سلاح را می توان به خوبی در آزمایش این بمب توسط ایالات متحده امریكا در اول مارس سال 1954 مشاهده نمود. آزمایش كنندگان محدوده ای را برای انجام آزمایش معین نمودند و حضور افراد را در این محدوده برای چند روز ممنوع اعلام كردند. كشتی ژاپنی “فوكوریومارو” در اول مارس در شرق جزایر بی كینی و خارج از محدوده تعیین شده برای آزمایش بمب هیدروژنی قرار داشت. در لحظه آزمایش، ماهیگیرانی كه در كشتی ژاپنی مشغول كار بودند، نور بسیار شدیدی را در غرب خود مشاهده كردند. در عرض چند ساعت، كشتی پوشیده از خاكستر سفید شد كه سر و لباس ماهیگیران را نیز پوشاند. همان شب، دو نفر از كاركنان كشتی دچار تهوع و سردرد شدند. در سوم مارس سایر كاركنان كشتی نیز این عوارض را به همراه سوزش چشم و پوست، از خود نشان دادند. در نتیجه، كشتی مسیر خود را به سمت بندری در ژاپن تغییر داد و دو هفته بعد به بندر “یایزو” رسید، در حالی كه تمامی كاركنان آثار رادیو اكتیویته در بدن خود داشتند و كشتی آنها نیز آلوده به مواد ریدیواكتیو شده بود. كاركنان كشتی بلافاصله در بیمارستان بستری شدند. در 23 سپتامبر 1953، متصدی بی سیم كشتی بر اثر تشعشعات رادیواكتیو در گذشت و تا 6 ماه پس از وقوع این حادثه، هنوز تعدادی از خدمه كشتی در بیمارستان بودند. سرنوشت این كشتی در تمام روزنامه های دنیا درج شد. نكته جالب و در عین حال غم انگیز این است كه ژاپنی ها اولین قربانیان بمب اتمی بودند و این بار نیز یك ژاپنی اولین قربانی بمب هیدروژنی شد.
پس از انجام آزمایشات امریكا در سال 1954، ماهیهای صید شده در قسمت های گوناگون اقیانوس آرام تا هشت ماه پس از انفجار ها، آلوده به مواد هسته ای و نامناسب برای استفاده بودند و این درحالی است كه محصولات كشاورزی در قسمتهای مختلف ژاپن نیز تحت تاُثیر باران رادیواكتیو قرار گرفتند.
باید به خاطر داشت كه این آثار، تنها ناشی از آزمایش سلاحهای هسته ای بوده است و نه كاربرد آنها در یك جنگ هسته ای. امروزه، زرادخانه قدرتهای هسته ای، مملو از سلاحهای هسته ای می باشد. هرچند كه دوران جنگ سرد سپری شده و احتمال یك برخورد نظامی بین قدرتهای هسته ای كاهش یافته، ولی بطور كامل از میان نرفته است.
در خصوص میزان سلاحهای هسته ای موجود، پرزدكوئیار، دبیر كل اسبق سازمان ملل متحد، در سال 1983 اعلام كرده بود:“ذخیره سلاحهای هسته ای در حال حاضر معادل 16 میلیارد تن تی.ان.تی. است. در حالی كه كل خرابیهای به بار آمده در جریان جنگ جهانی دوم تنها بر اثر استفاده از 3 میلیون تن تی.ان.تی. مهمات ایجاد شده بود. به تعبیر دیگر، قدرت تخریبی امروز ما بیش از 5000 بار بیشتر از مقداری است كه در مدت زمانی نه چندان دور، مرگ 40 تا 50 میلیون انسان را موجب شد. این میزان، برای ده بار كشتن هر مرد، زن و كودك كافی است.” همچنین بنابر اطلاعاتی كه در سال 1995 به دیوان بینالمللی دادگستری ارائه شد، در حال حاضر تخمین زده می شود كه بیش از 40000 كلاهك هسته ای در جهان موجود است كه تقریباً یك میلیون بار قدرتمند تر از بمبی است كه هیروشیما را نابود كرد.
تحقیق گروهی از محققین آمریكایی كه در سال 1983 در دو مجله “ساینس” و “ساینتیفیك امریكن” به چاپ رسید، نشان می دهد كه وقوع یك جنگ هسته ای تمام عیار، باعث تغییرات آب و هوایی بسیاری در كره زمین می گردد. در اثر این جنگ، نور خورشید به علت به هوا برخاستن مقادیر عظیمی خاك، دیگر به زمین نخواهد تابید و تمام كره زمین در تاریكی فرو خواهد رفت. دمای هوا در گرمترین نقطه به 25- درجه سانتی گراد تنزل خواهد كرد و تا سه سال این وضع ادامه پیدا خواهد نمود. پایه تحقیق این گروه، وقوع انفجاراتی با قدرت تخریبی 5000 تن می باشد.
متخصصین آب و هوا نیز معتقدند كه شرایط و عوامل ذیل در میزان تاُثیر و قدرت تخریبی انفجار هسته ای و ایجاد زمستان اتمی مؤثر است:
الف طبیعت و كیفیت انفجار:
1) قدرت تخریبی در حد كیلو تن است یا مگاتن؛
2) انفجار در هوا، سطح زمین و یا زیرزمین رخ داده؛
3) اگر انفجار در هوا صورت گرقته، در چه ارتفاعی از سطح زمین بوده و اگر انفجار زیر زمینی بوده، در چه عمقی به وقوع پیوسته است؛
4) طرز ساختن بمب، نوع مواد كاربردی و میزان انرژی حاصله از شكافت یا جوش هسته ای.
ب) شرایط جوی در زمان انفجار:
1) چه روزی از سال بوده؛
2) چه ساعتی از روز بوده؛
3) درجه حرارت سطح زمین در هنگام انفجار؛
4) درجه حرارت طبقات مختلف هوا؛
5) میزان ابر و رطوبت؛
6) وزش باد در سطح زمین و طبقات مختلف جو
ج) موقعیت جغرافیایی محل انفجار كه بر میزان انرژی آزاد شده و میزان گرد و غبار ایجاد شده، مؤثر است:
1) فاصله محل انفجار تا دریا؛
2) نوع خاك و سایر مواد موجود در سطح زمین؛
3) رطوبت خاك و سطح زمین؛
4) درجه حرارت خاك؛
5) پوشش گیاهی موجود (و احتمال آتش سوزی گیاهان و جنگل)؛
6) محل انفجار بر روی تپه و بلندی بوده و یا پستی و فرورفتگی.
د) وضعیت حیات انسانی:
1) انفجار موجب آتش سوزی شه و در این صورت، میزان آن چقدر است؛
2) چه نوع مواد محترقه ای در محیط موجود است، چه نوع دودی از سوختن آنها ایجاد می شود و میزان آتش سوزی چقدر است.
دیوان بین المللی دادگستری نیز در نظر مشورتی خود بر خطرات سلاحهای هسته ای تاُكید كرده است:
“قدرت تخریبی سلاح هسته ای را نمی توان در زمان یا مكان محدود نمود. این سلاح توان بالقوه نابودی تمامی تمدن و اكوسیستم كره زمین را دارا می باشد. رادیواكتیویته حاصل از انفجار هسته ای بر سلامت، كشاورزی، منابع طبیعی و دموگرافی در منطقه بسیار وسیعی اثر می گذارد.به علاوه، استفاده از سلاحهای هسته ای خطر مهمی برای نسلهای آینده به شمار می رود. رادیواكتیویته توان بالقوه ای در ایجاد خسارت در محیط زیست، مواد غذایی و اكوسیستم و ایجاد تغییرات ژنتیكی و بیماری در نسلهای آینده دارد.
مبحث سوم: پیامد های مخرب چرنوبیل
«لئونید كوچما» رئیس جمهوری اوكراین در مراسمی كه روز جمعه در پایتخت این كشور برگزار شد، فرمان تعطیلی كامل نیروگاه هسته ای چرنوبیل را صادر كرد.
نیروگاه اتمی چرنوبیل در سال 1986 و در دوران شوروی دچار حادثه و یكی از واحدهای آن منفجر شد و تشعشعات رادیواكتیو آن بخشی از این كشور و اروپا را فراگرفت. به گفته كارشناسان، برخی از انواع تشعشعات هسته ای در صورت خروج از تاسیسات هسته ای و انتشار تا هزاران سال در چرخه حیات باقی می ماند.
گفته می شود، انفجار نیروگاه اتمی چرنوبیل به 5/3 میلیون تن از اهالی اوكراین آسیب وارد آورد» و تقریباً 10 درصد قلمروی این كشور را نیز آلوده كرده است.
شبكه تلویزیونی سی.ان.ان در گفت و گویی با «ادوین لاین» كارشناسان مسائل هسته ای از مركز كنترل مواد هسته ای به ارزیابی بسته شدن نیروگاه چرنوبیل و آثار آن پرداخته است.
CNN به نظر شما با بسته شدن آخرین راكتور نیروگاه اتمی چرنوبیل، این نیروگاه خطری نخواهد داشت؟
لاین: خطرات ناشی از نیروگاه هسته ای چرنوبیل برای مدت زمان مدیدی ادامه خواهد یافت.
چرنوبیل در حصار یك منطقه 40 كیلومتری متاُثر از تشعشعات هسته ای قرار دارد كه به گفته دانشمندان به همین خاطر برای قرنها غیر قابل سكونت خواهد بود. به دلیل خطرات احتمالی ناشی از نیروگاه هسته ای چرنوبیل لئونید كوچما رئیس جمهوری اوكراین تحت فشار فزاینده غرب در اوائل سال جاری اعلام كرد راكتور چهارم این نیروگاه نیز خاموش خواهد شد.
CNN به نظر شما چند راكتور اتمی مدل آ.ر. بی ام. كی 1000 ساخت روسیه كه در نیروگاه چرنوبیل تیز از آنها استفاده می شد در سراسر جهان وجود دارد؟
لاین: متاسفانه 11 راكتور آ.ر. بی ام. كی 1000 در روسیه و دو راكتور آ.ر.م.بی.ام 1500 در لیتوانی وجود داردكه مشغول به كار هستند. البته لیتوانی توافق كرد كه تا سال 2005 یكی از این دو راكتور اتمی را خاموش كند و این امیدواری است تا با این اقدام از بروز فاجعه ای نظیر آنچه كه در 14 سال پیش در چرنوبیل رخ داد جلوگیری شود.
CNN- این راكتورها تا چه میزان خطرناك هستند؟
لاین: من فكر میكنم از فاجعه نیروگاه اتمی چرنوبیل میتوان به این نتیجه رسید كه این نوع راكتور بسیار بی ثبات است. و نیازمند اقدامات جدی برای جلوگیری از بروز حادثهای مشابه است، اما در كل وجود مشكلات ساختاری و فنی همچنان به عنوان یكی از عوامل بروز فاجعه وجود دارد.
CNN- با توجه به اظهار نظر شما ممكن است چنین راكتورهای در آینده نیز باعث بروز حادثه ای نظیر حادثه نیروگاه اتمی چرنوبیل شود؟
لاین: علاوه بر نحوه طراحی چنین راكتورهایی و وجود راكتورهای ساخت روسیه در خود روسیه و اروپای شرقی باید به مسائل امنیتی، موضوعات ساختاری و تفكرات موجود در خصوص نیروگاه های هسته ای نیز توجه كرد. تمامی این عوامل به نبود توجه كامل به ایجاد امنیت لازم برای چنین دستگاه هایی كمك می كند كه من فكر نمی كنم سرمایه گذاری های هنگفت از سوی غرب نیز بتواند منشاُ اثر مثبتی برای جلوگیری از بروز چنین رویدادهای اتمی باشد.
CNN- غرب برای جلوگیری از ادامه كار چنین نیروگاه هایی بسیار تلاش می كند. به نظر شما چه میزان سرمایه برای تعطیل كردن این نیروگاه لازم است؟
لاین: با نگاهی به اكراین می بینیم كه این كشور با اخذ وام برای ساخت نیروگاههای هسته ای با تعطیل شدن نیروگاه اتمی چرنوبیل موافقت كرد. بنابراین تعطیل شدن نیروگاههای اتمی دیگر نیز نیازمند ده ها میلیارد دلار سرمایه گذاری است.
شبكه خبری بی.بی.سی بر طبق اطلاعات و آمار و ارقام سازمان ملل كه از سوی آژانس بین المللی انرژی اتمی مورد استفاده قرا رگرفته است. حادثه ناگوار نیروگاه چرنوبیل كمتر از آنچه در ابتدا پیش بینی می شد بر سلامت انسانها تأثیر نامطلوب داشته باشد.
به گزارش آژانس بین المللی انرژی اتمی، حدود 1800 كودك در اثر تشعشعات رادیواكتیو پس از انفجار، دچار سرطان تیروئید شدند و انتظار می رود در آینده تعداد بیشتری به همین بیماری مبتلا شوند. البته سرطان غده تیروئید، بیماری قابل درمان است و به ندرت باعث مرگ بیمار می شود.
در گزارش این آژانس آمده است صرفنظر ار این مورد، هیچ شواهد و مدارك علمی وجود ندارد كه ثابت كند میزان ابتلا به سرطان یا نرخ مرگ و میر در اثر حادثة چرنوبیل اقزایش یافته است.
در اثر تشعشعات شدید رادیو اكتیوپس از حادثه انفجار 31 نفر جان باختند.
قرار گرفتن در معرض تشعشعات
متشخصصان سلامتی از اینكه هزاران نفر ساكن در نزدیكی نیروگاه اتمی چرنوبیل در اثر شدت تشعشعات دچار سرطان های مختلف شوند بسیار نگران هستند.
اما بر طبق گزارش كمیتة تحقیق بریتانیا، هیچ مدركی وجود ندارد كه بتوان با استناد به آن ادعا كرد اكنون سالیانی از حادثه می گذرد. سلامتی مردم در اثر قرار گرفتن در معرض تشعشعات رادیواكتیو در خطر است (این كمیته دربارة اثرات تشعشعات رادیواكتیو تحقیق می كند).
بر طبق گزارش آژانس بین المللی انرژی اتمی. برخی دانشمندان معتقدند سرطان تیرویید حاصل مصرف شدن ید رادیواكتیو است كه از منابع رادیو اكتیو عمده پس از انفجار محسوب می شود.
عنصر ید كه در برخی از غذا ها و شیر وجود دارد در غدة تیرویید جمع می شود. كودكانی كه شیر بیشتری می خورند و غدة تیرویید كوچك تری داشتند سه برابر بیشتر از بزرگسالان ید رادیو اكتیو دریافت كرده اند.
آمار و ارقام مورد اختلاف
درباره تاُثیرات واقعی و دقیق حادثه انفجار راكتور چرنوبیل همواره اختلاف نظر هایی وجود داشته است. بر طبق برخی آمارها، در اثر این حادثه پانزده هزار نفر به شیوه های گوناگون جان خود را از دست داده اند. وزارت بهداشت اوكراین تخمین زده است حدود 5/3 میلیون نفر كه بیش از یك سوم آنها كودك هستند در اثر تشعشعات رادیواكتیو دچار بیماری های مختلف شده اند. بر طبق گزارش اخیر در برخی نقاط شمال قاره اروپا میزان رادیواكتیویته به حدی غیر قابل انتظاری بالاست.
در این گزارش آمده است محدودیت استفاده از برخی مواد غذایی طی پنجاه سال آینده باید همچنان باقی باشد.
مبحث چهارم: سلاح های كشتار جمعی، انرژی اتمی و چالش های جهان امروز
شناسایی و كشف انرژی
مبدا ظهور انرژی هسته ای را به عنوان یك فرضیه باید از تحقیقات رادفورد مبنی بر وجود هسته در اتم ها در سال 1911 دانست. مطالعات تجربی و نظری در فیزیك هسته ای كه نقش برجسته ای در توسعه فیزیك قرن بیستم ایفا كرده است. مطالعاتی كه درك نسبتاً خوبی از خواص هسته ها و از ساختاری كه منشاُ این خواص است دست داد.
امروزه فیزیك هسته ای فنونی در اختیار بشر گذاشته است كه در زمینه های علمی و دیگر از جمله در فیزیك اتمی و فیزیك حالت جامد نیز كاربرد وسیعی پیدا كرده است. پژوهش های آزمایشگاهی فیزیك هسته ای برای حل انواع بسیار گوناگونی از مسایل از برهم كنش كواركها (بنیادی ترین ذره ای كه ماده از آن ساخته می شود) گرفته تا فرایندهای نخستین مراحل تكامل جهان كه پس از «مهبانگ» اتفاق افتاده است به كار می رود.
فیزیكدان ها امروزه از فنونی كه در آزمایشگاه های فیزیك هسته ای آموخته اند برای تشخیص و درمان بیماری ها در اعماق بدن انسان بدون این كه نیازی به جراحی باشد، بهره برداری می كند. اما از سوی دیگر هم برخی از این انرژی مهم، هسته ای – تجربی در ساختن سلاح های مرگبار مورد استفاده قرار می گیرد كه منظور از تولید آن ها كشتار توده ای انسان ها است و ادامه تولید و تكثیر آنها تهدیدی جدی برای آینده بشریت است و از این رو به هیچ رویی نمی توان عیچ علم دیگری با این علم كه طیف گسترده ای از كوچك ترین ذرات میكروسكوپی تا موجودات كیهانی را شامل می شود قابل مقایسه دانست، زمینه علمی دیگری وجود ندارد كه كاربردهای مستقیم تحقیقات بنیادی آن بالقوه بتواند این چنین مرزهای خیر و شر را در نوردد.
كمیسیون انرژی مجلس در مورد مزیت های انرژی هسته ای و لزوم توجه به آن در دنیای یشرفته امروز می گوید: در دنیای پیشرفته امروز لازمه پیشرفت، استفاده از این نوع انرژی است، استفاده صلح جویانه از آن كه مورد تایید و تصویب آژانس بین المللی انری اتمی هم هست و حق مسلم ما است كه از آن برخوردار باشیم و این شیوه استفاده و بهره مندی از انرژی هسته ای و زندگی ایده آل امروزی را به غیر از آن هم وجود ندارد.
همچنین می افزاید با از روشهای سنتی استفاده ازانرژی دست شست چرا كه توجیه اقتصادی هم ندارد میبایست متناسب با زمان شرایط زمان پیش رفت.
انرژی هسته ای كه امروزه پیرامون آن در محافل سیاسی، اجتماعی و آكادمیك بحث های فراوانی را موجب شده است از جهاتی به عنوان یك نیرو توانایی قابل اعتنا و استفاده در صنعت كشاورزی، علوم پزشكی، جایگزین نفت و یك منبع سرشار از پتانسیل گوناگون شناخته می شود. به همین علت كشورهای مختلفی در سراسر دنیا از اسپانیا تا كانادا، پاكستان و هند، ژاپن و چین و بسیاری دیگر از كشورها تمام هم و تلاش خود را مصروف دستیابی به این انرژی عظیم كرده اند به عنوان مثال دولت اسپانیا اخیراً طرحی را در دست اجرا دارد كه به موجب آن به بررسی كنش های هسته ای در خورشید و ستارگان از طریق یك راكتور كه انرژی حاصل از آن در آینده می تواند جایگزین انرژی هسته ای به روش كنونی یا انرژی ناشی از نفت شود. «فرانسه»، ژاپن و كانادا كشور های دیگری هستند كه نامزد اجرای این طرح شدند.»
آژانس بین المللی انرژی
آژانی بین المللی انرژی هسته ای پس از جنگ جهانی دوم به عنوان یكی از زیرمجموعه های سازمان ملل متحد و تحت نظارت آن به وجود آمد و ایران در سال 1958 میلادی به عضویت آن در آمده است، این آژانس در حال حاضر دارای 134 عضو است. هدف این آژانس سازماندهی كشورهایی كه خواهان و خواستار بهره مندی از تكنولوژی پیشرفته و انرژی هسته ای هستند و با ایجاد و تدوین برنامه هایی در جهت سرمایه گذاری در همكاری های بین المللی، كنترل تشعشعات هسته ای، حمل و نقل و حفاظت از امنیت است و با هرگونه سوءاستفاده تروریسم از آن مبارزه می كند!
انرژی هسته ای نیاز نسل های آینده
در هر صورت انرژی هسته ای با توجه به منابع مهم انرژی نظیر نفت و گاز كه عمر آن محدود است به عنوان انرژی جایگزین و كم هزینه، امروزه مورد توجه جهانیان قرار گرفته است. از این رو بسیاری از كارشناسان اقتصادی و صاحبنظران مسایل نفتی معتقدند كه بهره برداری از انرژی هسته ای و سرمایه گذاری های لازم روی آن می تواند ایران را در جایگاهی به مراتب بالاتر از آن چه كه هست در برخورداری از تكنولوژی های پیشرفته در سطح جهانی قرار دهند.
یكی از صاحبنظران در مسائل انرژی در این باره معتقد است: سرمایه گزاری برای انرژی هسته ای بسیار مفید خواهد بود و ضرورت دارد كه مسئولان به این مهم توجه داشته باشند و اگر تا كنون این امر صورت نگرفته خیلی دیر كرده ایم، چون انرژی اتمی یك از سالم ترین انرژی ها محسوب می شود یعنی به رغم مواد رادیواكتیو كه اگر درست از آن حفاظت نشود. ایجاد خطر خواهد كرد در تولید انرژی پاك، مفید فایده و به صرفه خواهد بود. وی می افزاید: امروزه اروپا، امریكا، حتی پاكستان و هندوستان از این انرژی برخوردارند لذا هیچ دلیلی وجود ندارد كه ما از آن برخوردار نباشیم، برخورداری از گاز و نفت دلیل نمی شود كه ما خود را از آن محروم سازیم همین نفت را انگلیس هم دارد ولی مشاهده می شود كه باز هم روی انرژی هسته ای سرمایه گذاری می كند، بنابراین سرمایه گذاری در جهت برخورداری از نیروگاه هسته ای و انرژی هسته ای توسط ایران كاری كاملاً معقول، اقتصادی و درست است البته با تدابیر حفاظتی كه در تمام دنیا معمول است این كار باید انجام شود. همچنین با اشاره به فشارهایی كه از سوی دنیای غرب بخصوص آمریكا در ارتباط با ایران وجود دارد و سعی می كند این ذهنیت را جهان ایجاد می كند كه ایران درصدد تجهیز خود را انرژی هسته ای در جهت استفاده های نامطلوب است و با رد این مساله می گوید: این استدلال درستی نیست، همه كشورها و بخصوص در همین منطقه خاورمیانه كشورهایی نظیر پاكستان و هندوستان از این انرژی برخوردارند و از این رو این حق مسلم ایران است، اما باید بپذیریم كه در چارچوب معاهدات جهانی و با نظارت آژانس بین المللی انرژی اتمی از آن برخوردار شویم. این منطق درستی نیست، مگر اسراییل سلاح های اتمی ندارد!
این صاحبنظر می گوید: ما باید كار خودمان را انجام بدهیم، بحث منافع ملی و نسل های آینده مطرح است، چون در آینده به هر صورت هر كشوری كه صنعتی می شود بیشتر از پیش به منابع انرژی الكتریكی نیاز خواهد داشت و یكی از مهم ترین و ارزانترین آن در طویل المدت همین انرژی هسته ای است.
همچنین در مورد استفاده از متخصصان خارجی معتقد است چون ما در سطح تولیدات بالفعل تجربه ای كافی نداریم مانند همه جای دنیا حتماً نیاز به متخصصان خارجی داریم آن چه كه مسلم است ما توان بالقوه را در داخل داریم و نكته مهم بعد از تولید این است كه چون ضایعات اورانیوم برای محیط زیست خطر آفرین است باید در جاهای مخصوص و محفوظ نگهداری بشود كه به آلودگی محیط زیست نینجامد.
در همین باره یكی دیگر از صاحب نظران معتقد است كه دستیابی و سرمایه گذاری در خصوص انرژی هسته ای باید از دو زاویه كوتاه مدت و در دراز مدت مورد بررسی قرار گیرد، كوتاه مدت این كه نیازمند سرمایه گذاری كلان است و با كارشكنی ها و موانع فراوانی همراه است بدون آن كه سود دهی داشته باشد، اما در دراز مدت موجبات اعتلا و پیشرفتگی صنعت ما خواهد شد.
وی می افزاید: انرژی هایی چون نفت و گاز بالاخره تمام شدنی است، نمی شود برای همیشه متكی به آنها بود و از این رو برخورداری از انرژی فوق پیشرفته ای چون هستهای بسیار كار شایسته و البته لازم و ضروری است.
پزشكی هسته ای
كارشناسان یكی از موارد استفاده از انرژی هسته ای را در علوم پزشكی می دانند كه در همین رابطه طی سال های اخیر در جهت آشنایی این فناوری پیشرفته سمینارهای مختلفی در كشور برگزار شده است. با آن كه بیش از 40 سال از عمر آن در دنیا می گذرد.
یكی از اساتید پزشكی هستهای در این باره میگوید: براساس مطالعات انجام گرفته بیش از 65 درصد پزشكان عمومی در سطح كشور از نظر دانش هستهای بسیار ضعیف هستند.
وی با اشاره به این كه در پزشكی هستهای از اشعه «گاما» در جهت تشخیص و درمان بیماریها و درمان امراض میگوید: تهیه تصاویر مختلف و برشهای مقطعی از ارگان های بدن بخصوص در بیماری های قلبی از كاربرد های این رشته است ضمن آن كه با استفاده از اشعه رادیواكتیو بیماران تیروئیدی قابل درمانند. به هر روی متخصصان علوم پزشكی معتقدند به وسیله فناوری هسته ای می توان بیماری های مختلفی نظیر بیماریهای قلبی، عروقی، ریوی، سرطان ها، تیروئید و بیماری های كلیوی را تشخیص داد.
سال 1384 پایان استهلاك 25 ساله
به رعم وجود ذخایر غنی در كشور كه به دلایل مختلفی از جمله جنگ در مورد استخراج آن هیچ اقدامی صورت نگرفت، نیروگاه بوشهر پس از 25 سال از شروع فعالیت ساخت هنوز به بهره برداری نرسیده و كارشناسان وعده به سال 1384 داده اند. جایگزینی انرژی هسته ای به جای منابع فعلی و استهلاكی كه در طی این مدت بر این نیروگاه وارد شده است، تردید های بسیاری را موجب شده است. و این پرسش را به ذهن متبادر می سازد كه آیا می توان انتظار داشت كه ایران تا سالهای آتی مانند بسیاری از كشورها به انرژی هسته ای دست پیدا كند؟ اگر چه حساسیت بهره گیری از منابع انرژی هسته ای در دنیا خصوصاً بین كشورهای صنعتی مثل ایالات متحده بسیار زیاد خواهد بود. كه هم اكنون شاهد آن هستیم …
انگار زمینیان در انتظار چنین شوكی كه به سر می برند، تنها كمتر از چهار سال به فرصت نیاز بود!… تاریخ، هفتم دسامبر 1941 را نشان می دهد، آلمان هیتلری به پیشروی های خود پس از فتح بخش هایی از ممالك اروپایی به سوی «دایناسور» امروز آسیایی ها، شوروی سابق ادامه می دهد، ایتالیایی ها به نفس نفس افتاده اند. خواب های طلایی موسولینی پریشان شده است، اما قدرت نظامی امپراتوری سرزمین «آفتاب تابان» به سایه های تیره او روشنای می بخشد متحدی از گروی متحدین …، خلبانان ژاپنی بر فراز آسمان بندر «پرل هاربر» ظاهر می شوند، یانكی ها هرگز انتظار چنین عملیات انتحاری و سهمگینی را نداشتند … دنیا شرمگین از نسل كشی شگفتی كه در جریان بود، … ناكازاكی و هیروشیما بلاد سامورایی ها در خواب بود، اجسام سنگینی بر سر ساكنان آن دو شهر ژاپنی ها فرود آمد، بشریت را برای همیشه تاریخ شرمسار از اختراعی نمود تا امروزه به بزرگترین و پرچالش ترین معمای دیپلمات ها مبدل شود، هیروشیما و ناكازاكی و در پی آن امپراتوری ژاپن خاموش شد. جهان در بهت و سكوت فرو رفت… قریب به شش دهه از آن روزهای تاریك و تیره می گذرد، اما بمب اتم و سلاح هسته ای به مثابه بحث برانگیزترین چالش در چرخش های دیپلماتیك بر روی میز كار كنشگران و بازیگران و بر هم زنندگان معادلات سیاسی جهان در آمد.
پس از پایان جنگ بین الملل دوم و هنگامی كه تشكیلات بی بنیاد و ناتوان سابق جای خود را به سازمانی نوبنیاد با نام سازمان ملل متحد سپرد؛ از پس قربانی شدن میلیون ها انسان بی گناه و بر جای ماندن تصویری كریه و بر رخسار از صفحات تاریخ، سلاح های هسته ای بهانه جدیدی بود تا «ناحقی» شگفت در ردای بدل «حق» با نام «حق و تو» یا همان «حق گردن كلفتی» در جغرافیای پرآشوب جهانزاده شود و چون مدالی بدمنظر بر سینه ممالكی نظیر آمریكا، انگلستان، اتحاد جماهیر شوروی سابق، (روسیه فعلی)، چین و فرانسه قرار گیرد و برای جهانیان به نمایش درآید!
نیم قرن گذشت و بشریت شرمنده از خونریزیهای فجیع اواخر دهه سی و چهل همچنان شاهد آدمكشی های زورمداران دنیا بوده و هست و در این بین تنها نشانه زورمداری و قدرت طلبی و جنگ افروزی، كهنه مواد خام در زراد خانه های باج گیران جهانی با نام اورانیوم غنی شده شناخته شد و اینك تا به آن جا كشیده شد تا سرنوشت ده ها هزار انسان در حد فاصل دو كشور هندوستان و پاكستان، كشمیر، به بهانه ای در جهت قدرت نمایی های اتمی گرفتار بماند و شگفتا كه این هر دو، هر كدام به قیمتی و به حكمتی در ظل سایه آن بزرگ پرچمدار آدم كشی در جهان به داشتن آن افتخار نمایند!… تا دنیا فقر، جهل و فساد را در اندرون آن دو جامعه فراموش كند و یا دست كم سفره های تهی مردمانش را از سر گشاد كلاهك های هسته ای شاهد باشد. و هرگز رنج و مصیبت هزاران انسان را كه بیش از پنجاه سال در آن سوی صحرای سینا و در كنار سواحل مدیترانه در حال مبارزه اند به یاد نیاورد. كودكان، زنان و مردانی كه نه فقط تنها برای به چنگ درآوردن سرزمینهایشان بلكه مجبورند تنها برای زندگی روزمره خود در زیر چرخ های بلدوزرهای منادیان دموكراسی له شوند …
سلاح های هسته ای و قدرت مادی ملهم از آن امروز بهانه ای است تا فریادهای دلخراش صبرا و شتیلا خاموش بماند بوسنی و هرزگوین در قلب اروپای به اصطلاح متمدن سركوب شود و از رواندا تا زئیر از اوگاندا تا مردم مظلوم عراق و از فلك زدگان افغان تا آن سوی دریای كارائیب چشم هایشان را برای دیدن واقعیت های تلخ بر هم بگذارند و تنها به اخبار شبكه ها و رسانه های سخن پراكنی امپراتوری های ارتباطات سرگرم باشند و موشك پراكنی های قدرت های زر و زور را به تماشا بنشینند.
سلاح هسته ای اورانیوم غنی شده
سوختی را كه از آن در نیروگاه های هسته ای برای تولید برق به كار می رود اورانیوم غنی شده می نامند، همانطور كه رییس جمهور كشورمان در دیدار با رئیس جمهور الجزایر (ماه گذشته) تاكید كرده بود، كشور ما منابع لازم برای تولید اورانیوم و تكنولوژی غنی سازی آن را در اختیار دارد.
كارشناسان انرژی هسته ای معتقدند، از شكافت هسته ای برای تولید انرژی گرمایی استفاده می كنند و در راكتورهای هسته ای ماده اصلی برای سوخت راكتورها هستند. اورانیوم یا تركیباتی از این فلز است كه از رادیواكتیو نشات گرفته و در طبیعت هم یافت می شود. تاریخ غنی سازی اورانیوم به جنگ جهانی دوم باز می گردد. اورانیوم ایزوتوپ های متفاوتی از جمله اورانیوم 235، 238 دارد در اورانیوم طبیعی كه از فرایند تصفیه به دست می آید فقط 711 هزارم درصد ایزوتوپ اورانیوم 235 وجود دارد و بقیه آن را ایزوتوپ 238 و دیگر ایزوتوپ ها تشكیل می دهند. برای تهیه سوخت موردنیاز یك راكتور آبی باید میزان ذكر شده اورانیوم 235 به سه تا چهار درصد برسد این فرایند افزایش ایزوتوپ 235 را غنی سازی اورانیوم می گویند.
یك كارشناس انرژی اتمی در این باره می گوید: فرایندهای متفاوت و مختلفی برای غنی سازی اورانیوم به كار برده می شود كه از جمله می توان به فرایندهای الكترومغناطیسی، پخش گازی، سانتریفوژ، فتوشیمیایی و شیمیایی اشاره كرد اما روش غنی سازی متداول در این سال ها روش پخش گازی است.
یك معمای پرچالش
در دنیای ناهمگون امروز انرژی هسته ای به یك معمای پرچالش بدل شده است. در حالی كه برخی از كشورها نظیر اسرائیل، پاكستان و هند در كنار پنج كشور اتمی دنیا از این تكنولوژی محصولی چون سلاح های اتمی بیرون داده اند كشورهای فوق به دلیل تحت الحمایه بودن از قدرت های دیگر كه سرآمد ان امریكا است بی هیچ هراسی از آن برخوردارند و البته كره شمالی یكی دیگر از این دست كشورهای برخوردار از سلاح اتمی است كه در حقیقت به عنوان «نقطه تعادل» از حمایت قدرت هایی نظیر روسیه و چین بهرهمندند.
جمهوری اسلامی ایران با آگاهی و شفافیت و البته با علم به جایگاه و اهمیت انرژی هسته ای گام به سوی دستیابی این فناوری گذاشت، اما از آن جایی كه در جهان پیچیده امروز همانطور كه جای اقتدار و قدرت به طور مداوم عوض می شود و حتی در استعمال آن كنشگران سیاسی- بین المللی هم دچار اشتباه می شوند روی آوردن به سوی دستیابی به فناوری هسته ای، نیازمند زمینه سازی و امتیاز دادن ها و امتیاز گرفتن های فراوانی است!
در روز 12 سپتامبر گذشته شورای حكام آژانس بین المللی انرژی اتمی كه از اركان اجرایی این آژانس محسوب می شود تحت فشارهای واشنگتن و اتحادیه اروپا قطعنامه ای را به تصویب رساند كه ایران را ملزم نمود كه تا پیش از روز 31 اكتبر (9 آبان گذشته) ثابت نماییم كه قصد نداریم از برنامه هسته ای صلح آمیز خود برای اهداف نظامی استفاده كنیم، قطعنامه ای كه بدون رای گیری تصویب شد.
روزهای پایانی مهرماه با ورود وزرای خارجه سه كشور اروپایی انگلستان، فرانسه و آلمان و پس از دو روز چانه زنی مستقیم، صرفنظر از تحلیل ها، اظهارنظرها و واكنش های پیرامونی كه در محافل سیاسی- مطبوعاتی له و علیه آن قطعنامه مطرح شد، دیپلماسی ایران به رهبری دكتر حسن روحانی، دبیر سابق شورای عالی امنیت ملی موفق شد با صدور اطلاعیه ای به نام بیانیه تهران به تمامی اگرها و اماها پاسخ دهد و جریان هدایت شده ای كه می رفت منافع ملی ما را مورد تهدید قرار دهد به پایان برساند.
نماینده ایران در آژانس بین المللی انرژی اتمی پس از فراغت از چند ماه چالش بر سر این موضوع در این باره معتقد است: قطعنامه شورای حكام در حقیقت جلوه منطق قدرت بود چرا كه یك سری كشورهای قدرتمند آمدند به زور یك چیزی را به رغم میل خیلی از كشورهای دیگر فشارهایی كه به كشورهای عضو جنبش عدم تعهد آوردند، به یكی پول دادند، یكی را تهدید كردند، خلاصه مجبور می كردند كه شما بایستی یك كاری بكنید كه قطعنامه آن طوری كه ما می خواهیم به تصویب برسد، قدرت پشت قطعنامه بود. در صورتی كه بیانیه تهران قدرت منطق را پشت سر خود داشت و به دنیا نشان داد كه با منطق، تفاهم، گفت و گو و با احترام متقابل می توان جلوی بحران را گرفت.
بهانه گرفته شد.
اما آیا حسن نیت ایران باعث سوء استفاده قدرت های بهانه جو نخواهد شد؟ آنچه كه برخلاف تاكتیك های گذشته از سوی دكتر حسن روحانی با عنوان پذیرفتن داوطلبانه توقف غنی سازی اورانیوم عنوان شد آیا موجبات توطئه های جدید و یا در همین راستا بهانه تراشی های قدرت های پشت سر آن قعطنامه كذایی- به ویژه- امریكا را فراهم نخواهد كرد؟
و اما مستدل ترین و شفاف ترین تحلیل و پاسخ را رهبر معظم انقلاب در دیدار با سران سه قوه و مسؤولان عالی رتبه نظام پس از صدور بیانیه تهران مطرح كردند.
مقام معظم رهبری در تبیین علل تصمیم گیری اخیر ایران در قبال پروتكل الحاقی اظهار داشتند: آن چه اتفاق افتاد كاری درست و تدبیری برای درهم شكستن توطئه آمریكا و صهیونیست ها بود و اگر طرف های گفت و گو با ما یا مراكز قدرت جهانی زیاده خواهی كنند و ما به نقطه ای برسیم كه منافع كشور و ارزش های نظام بخواهد مورد خدشه قرار گیرد بدون هیچ تردیدی این روند را قطع خواهیم كرد.
رهبر معظم انقلاب اسلامی در فرازهای دیگری از سخنانش تاكید كردند: اگر كسی بخواهد با جمهوری اسلامی ایران در زمینه فعالیت های هسته ای وارد چالش شود و یا در امور داخلی ما دخالت كند قطعاً تودهنی خواهد خورد زیرا نظام اسلامی در این زمینه حتی یك قدم عقب نشینی نخواهد كرد.
مبحث پنجم: رژیم های كنترل تسلیحات كشتار جمعی و تكامل آن در نظام بین المللی
تكامل یكی از ویژگی های ذاتی پدیده های اجتماعی است. تكامل اگر مبتنی بر طراحی خاص باشد، در این صورت بسیاری از نكات مهم آینده را میتوان از قبل پیش بینی كرد در واقع، میتوان نظام بین المللی را نیز با توجه به نظریه سیستم ها و مهندسی اجتماعی مورد تجزیه و تحلیل قرار داد.
رژیم های بین المللی سلاح های كشتار جمعی جزئی از عناصر تشكیل دهنده نظام بین المللی هستند كه در قالب قراردادهای مربوطه رشد و نمو پیدا كرده اند. به طور كلی در طول قرن بیستم قواعد مربوط به محدود سازی و منع سلاح های كشتار جمعی به مثابه بخشی از كاركرد واحدهای نظام بین المللی رشد قابل ملاحظه ای كرده اند با این وجود، روند طراحی و تكامل این قواعد در نظام حقوق بین المللی و نحوه تعامل بین آنها به روشنی مورد بررسی قرار نگرفته است و از این نظر خلاء ادبیات موجود بررسی بیشتر این مسأله را ضروری می نماید.
در این ابتدا راه ها و شیوه های تكامل قواعد مربوط به رژیم های بین المللی سلاح های كشتار جمعی را مطالعه كرده و سپس روند لازم الاجرا شدن قواعد مزبور را مورد بحث قرار میدهیم. مشكل تفسیر و اجرا در قراردادهای خلع سلاح و كنترل تسلیحات كه از یك سو به رشد و تقویت قواعد مزبور كمك زیادی كرده و از سوی دیگر با عدم توافق میان كشورها به عنوان یك مانع ظاهر شده اند، موضوع دیگر حاضر خواهد بود و در نهایت به منبع مهم دیگری در حقوق بین الملل یعنی نقش عرف در تدوین و توسعه این قراردادها میپردازیم.
ب) ابزارهای تكامل قراردادهای خلع سلاح و كنترل تسلیحات
تكامل قراردادها یكی از زمینه های كلی تحولات مسالمت آمیز در روابط بین الملل میباشد. در این چارچوب، سیاست بین الملل وضعیت پویایی دارد. در حالی كه حقوق بین الملل به خصوص حقوق معاهدات با توجه به قصد ایجاد ثبات در نظام بین الملل از حالت ایستایی برخوردار است. در نتیجه قرارداد به مثابه آخرین مرحله تكامل اراده سیاسی دولت هاست و به ظاهر با تكامل به معنی تغییر و تحول مغایرت دارد. در صورتی كه قراردادها به جای حمایت از منافع اعضا در مقابل آن مانع ایجاد كنند، كشورها به سوی راه های ضمنی تكامل قراردادها تمایل پیدا میكنند.
یكی از معمول ترین موارد، تكامل ضمنی تفسیر براساس درك و فهم اعضا از مفاد قرارداد و به قصد تأمین منافع است. در مواردی نیز كه مانع ناشی از قرارداد به حدی فراگیر باشد كه منابع بسیاری از كشورها را تحت تأثیر قرار دهد. شیوه های آشكار تغییر و تكامل اتخاذ میشوند.
البته هر سازوكاری باید راه هایی برای نوآوری ها و تحولات مسالمت آمیز پیش بینی نماید، این امر به خصوص در نظام های حقوقی داخلی صدق پیدا میكند و تغییر و تكامل قوانین با مسالمت و تفاهم بیشتری همراه است. در حقوق بین الملل، تغییر و تحول از طریق بازنگری و یا اصلاح مفاد قراردادها هر چند به صورت محدود و مشروط پیش بینی شده است.
قراردادهای كنترل تسلیحات كه در حقیقت با تولد قراردادهای بین المللی مربوط به سلاح های كشتار جمعی به خصوص از دهه 1960 به بعد حائز اهمیت فراوانی شده اند، وضعیت خاصی در رابطه با شیوه های تغییر و تكامل خود دارند.
این قراردادها هدف و قصد خاصی در محدود ساختن اختیار دولت ها در یكی از حوزه های بسیار حساس یعنی نیروهای نظامی دنبال میكنند. این قراردادها به آسانی به دست نیامده اند و سال ها طول كشیده تا منافع متضاد كشورهای گروه های مختلف به نوعی همسویی پیدا كنند، در نتیجه این توافقات خیلی آسیب پذیر بوده و هر تغییر ممكن است موجب بروز اختلافات شدیدی میان اعضا بشود. بنابراین، در بررسی روند تكامل قراردادهای خلع سلاح باید این مساله را مدنظر قرار داد. شیوه هایی كه به طور صریح برای تغییر و اصلاح مفاد قراردادهای خلع سلاح و كنترل تسلیحات پیش بینی شده اند عبارتند از:
الف) كنفرانس های بازنگری كه براساس درخواست تعداد مشخصی از اعضا یا به طور ادواری برگزار میشوند.
ب) اصلاحیه ها و یا شرط تعدیل مفاد قراردادها كه طیف وسیعی شامل اصلاحات جزئی و بیان مجدد قواعد كلی تا مسائل كلی را دربرمی گیرند.
ج) تعهد به ادامه مذاكرات خواه در رابطه با موضوع اصلی قرارداد یا برای تأمین هدفی دیگری كه البته با موضوع قرارداد در ارتباط میباشد.
1- كنفرانس های بازنگری
یكی از عناصر رایج در قراردادهای خلع سلاح پیش بینی كنفرانس بازنگری است و این یكی از راههای صحیح تكامل قراردادها میباشد. البته اینكه شیوه مزبور به طور كافی مؤثر باشد یا نه، مورد بحث است.
آن دسته از قراردادهای بین المللی كه امضا و الحاق به آنها در سطح جهانی امكانپذیر است، از نظر آئین بازنگری به دو گروه تقسیم میشوند: قراردادهایی كه برگزاری اجلاس بازنگری مشروط به درخواست تعداد خاصی از دول عضو آن قراردادهاست و قراردادهایی كه كنفرانس های بازنگری را به صورت دوره ای پیش بینی كرده اند.
الف) بازنگری براساس درخواست: در اولین دوره توسعه قراردادهای خلع سلاح و كنترل تسلیحات یعنی در اواخر دهه 1950 و در اوایل دهه 1960 بازنگری براساس درخواست اعضا بود. در آن سالها كه اختلافات شدیدی بین دو قطب نظام بین المللی در مورد سلاح های هسته ای، سیستم های نظارت و تایید و استقرار نیرو در خارج وجود داشت، بازنگری براساس درخواست اولیه معتدل ترین شیوه محسوب می شد. پیمان آنتاركتیك از جمله این موارد است و درخواست بازرسی در آن منحصر به كشورهای خاصی است.
در بعضی موارد تركیبی از اصلاحیه و كنفرانس بازنگری پیش بینی شده است. بند یك ماده 2 قرارداد منع ناقص آزمایشات هسته ای اصلاحیه را حق هر عضوی می داند و بررسی و پذیرش اصلاحیه منوط به درخواست یك سوم اعضا جهت برگزاری اجلاس بازنگری است.
ب) بازنگری های ادواری: دومین نسل قراردادهای خلع سلاح و كنترل تسلیحات در نیمه دوم دهه 1960 و بعد از آن منعقد شده اند كه به طور صریح برگزاری اجلاس های دوره ای بازنگری را مقرر می دارند. هدف این اجلاس ها اغلب بررسی عملكرد قرارداد جهت اطمینان از نیل به اهداف مندرج در دیباچه قراردادها و اجرای مقررات آنها میباشد.
تصمیم اعضا برای مذاكره مجدد در مورد قسمت هایی از قرارداد یا اصلاح آن در اغلب موارد نتیجه این كنفرانس ها بوده است. تنها در مورد قرارداد اصول حاكم بر فعالیت های دولت ها در اكتشاف و استفاده از ماورای جو شامل ماه و اجرام دیگر سماوی است كه فاصله اجلاس های بازنگری هر 10 سال یك بار است مگر اینكه یك سوم اعضا درخواست برگزاری اجلاس را پس از 5 سال از لازم الاجرا شدن قرارداد مطرح نمایند.
از جمله موارد مهم اجلاس های بازنگری، مورد قرارداد منع اشاعه سلاح های هسته ای است. تاكنون شش اجلاس بازنگری تشكیل شده اس، 4 در حالی كه، هیچكدام از آنها موجب اصلاح قرارداد نشده اند، اما این اجلاس ها محلی برای حل بسیاری از طرح اختلاف نظرات میان اعضا بوده اند و بسیاری از ابتكارات و نوآوری ها مثل اقدامات اعتمادسازی در سایه چنین اجلاس هایی مطرح و پذیرفته شده اند.
پس از پایان جنگ سرد كنوانسیون سلاح های بیولوژیك تنها موردی بود كه از طریق همین اجلاس ها بازنگری می شد اما در نهایت با مخالفت دولت آمریكا روند بازنگری برای ایجاد سازوكارهای بازرسی و تقویت این كنوانسیون كه اجماع لازم برای پیشرفت كار در كنفرانس خلع سلاح را با مشكل مواجه كرد، متوقف گردید.
مساله بازنگری در قراردادهای منطقه ای و دو جانبه نیز مطرح است كه در قراردادهای نوع اول سازوكارهای بازنگری قویترند و در قراردادهای نوع دوم بازنگری به هماهنگی و توافق دو طرف وابسته است.
2- شرط اصلاحیه
در حالیكه اجلاس های بازنگری ممكن است صرفا به عنوان انگیزه ای برای تغییر و اصلاح ضروری در یك قرارداد باشند، شرط اصلاح مفاد قرارداد دقیقاً به همین منظور در قراردادها گنجانده میشود.
تمام قراردادهای جهانشمول خلع سلاح و كنترل تسلیحات دارای شرط اصلاح می باشند كه البته نوع اصلاحیه ها متفاوت از هم دیگرند، مثل:
الف) حالت تبعیض آمیز: نسل اول قراردادهای خلع سلاح كه شامل قراردادهای خلع سلاح كه شامل قرارداد آنتاركتیك و قرارداد منع ناقص ازمایشات هسته ای می باشد، از نظر اصلاحیه حق مساوی برای تمام اعضا پیش بینی نكرده اند. در قرارداد آنتاركتیك اصلاح قرارداد منوط به اتفاق نظر 12 عضو اولیه است (ماده 12 بند 1) 6 اجرای اصلاحیه نیز به شرط تصویب كشورهای مزبور است. دیگر اعضا میتوانند به اصلاحیه ملحق شوند و اگر تا 2 سال اعلان الحاق صورت نگیرد، این امر به منزله خروج از قرارداد تلقی خواهد شد. طبق قرارداد منع ناقص آزمایشات هسته ای اصلاحیه باید از سوی اكثریت اعضا شامل سه عضو اولیه یعنی آمریكا، انگلیس و شوروی تصویب، شود البته هیچكدام از این دو قرارداد تاكنون اصلاح نشده اند.
ب) سلب حق اصلاح: بند 1 و 2 ماده 8 قرارداد منع اشاعه سلاح های هسته ای در مرد اصلاحیه ها خیلی پیچیده است و تصوری ایجاد میكند مبنی بر اینكه قرارداد صرفا با اتفاق نظر كل اعضا بعید به نظر می رسد قابل اصلاح است. همچنین اصلاحیه باید از سوی اكثریت اعضا شامل دولت های دارای سلاح هسته ای و اعضای شورای حكام آژانس بین المللی انرژی اتمی پذیرفته شود. به عبارتی دولت های دارای سلاح هسته ای و 35 عضو شورای حكام اژانس حق دارند اصلاحیه ها را وتو نمایند. حتی در صورت عبور از این موانع اصلاحیه نسبت به دولت های دیگر در صورتی قابل اجرا است كه آن را تصویب رسند تصویب را به دولت های امین قرارداد تسلیم نمایند.
پ) راه حل میانه: در اكثر قراردادهای خلع سلاح شرط اصلاحیه مبنی بر اصل رضایت است در این صورت هر عضوی حق پیشنهاد اصلاحیه خود را دارد و اصولاً با قبول اكثریت اعضا نسبت به خود آنها اجرا می گردد و بقیه دولت ها از زمان تصویب باید آن را اجرا نمایند. در چنین حالتی قرارداد برای اعضای دیگر اصلاح نشده باقی می ماند. البته توافق بر سر اصلاحیه مشكل تر از توافق در مورد قرارداد اولیه میباشد.
ت) رویكرد منطقه ای در اصلاحیه ها: برخی قراردادهای منطقه همچون تلاتلولكو (ماده 29) برای اصلاحیه شرایطی همچون شرایط قرارداد منع اشاعه سلاح های هسته ای در نظر می گیرند و در صورتی كه برخی دیگر قرارداد را روتونگا شرایط راحت تری دارند.
س) قراردادهای دوجانبه: هر دو طرف حق پیشنهاد اصلاحیه را دارند در صورت پذیرش طرف مقابل مثل رویه خود قرارداد لازم الاجرا میشوند.
3- تعهد به ادامه مذاكرات
الف) موارد كلی : در برخی از قراردادها شرط ادامه مذاكرات برای موارد كلی و بدیهی مثل مذاكره به عنوان یك شیوه حل اختلاف پیش بینی شده است (ماده یازده قرارداد آنتاركتیك ماده 13قرارداد فضای ماورای جو).
ب) موارد خاص: مذاكرات خاص با هدف مشخص نیز در برخی قراردادهای خلع سلاح و كنترل تسلیحات پیش بینی شده است. در دیباچه قرارداد منع ناقص آزمایشات هسته ای آمده است كه اعضا مصمم به ادامه مذاكرات برای پایان دادن به كلیه آزمایشات هسته ای برای همیشه هستند.
این تعهد تا حدودی محقق شده است و قرارداد منع جامع آزمایشات هسته ای امضا شده ولی هنوز لازم الاجرا نشده است. قرارداد منع اشاعه سلاح های هسته ای به طور صریح در ماده شش هر یك از اعضا را متعهد می سازد با حسن نیت كامل مذاكرات درباره اقدامات مؤثر به منظور متوقف ساختن هر چه زودتر مسابقه تسلیحات هسته ای و همچنین مذاكرات درباره خلع سلاح هسته ای و انعقاد پیمان خلع سلاح عمومی و كامل تحت كنترل شدید و مؤثر بین المللی را تعقیب كند. تعهدی كه عدم اجرای آن از سوی دولت های دارای تسلیحات هسته ای همواره موجبات انتقاد شدید از سوی كشورهای فاقد این تسلیحات را فراهم آورده است. در قرارداد بستر دریا نیز تعهدی مشابه قرارداد منع اشاعه سلاح های هسته ای البته در زمینه منع مسابقه تسلیحاتی در بستر دریا، كف اقیانوس ها و زیر بستر آمده است. در ماده 9 كنوانسیون سلاح های بیولوژیك تعهد ادامه مذاكرات جهت انعقاد كنوانسیون مشابهی در مورد سلاح های شیمیایی درج شده است.
ج) تكامل موضوعی قراردادهای خلع سلاح
بررسی شیوه های تكامل قراردادهای خلع سلاح نباید موجب این نتیجه گیری بشود كه وجود چنین شیوه هایی لزوما به تغییر و تكمیل دامنه شمول یا مفاد قراردادهای مربوطه خواهد شد. بلكه تكامل قراردادهای خلع سلاح را باید از این چشم انداز نیز بررسی كرد كه این قراردادها در طول یك روند به تكامل رسیده اند. به عنوان مثال منع كامل سلاح های شیمیایی در كنوانسیون سلاح های شیمیایی به عنوان كامل ترین قرارداد خلع سلاح راهی بیش از 100 سال طی كرد و به تدریج بر شمول و قوت مقررات افزوده شده است. در حالی كه پروتكل 1925 ژنو در اثر نواقص بیش از حد به یك قرارداد عدم استفاده اول تبدیل شده بود، كنوانسیون سلاح های شیمیایی همه آن نواقص را تكمیل نمود. همین طور، كنوانسیون سلاح های بیولوژیك كه بدان اشاره شد با الحاق یك پروتكل تقویت می گردید، در مورد سلاح های هسته ای نیز باید گفت كه در شرایطی كه در سال های دهه 1950 هرگونه خلع سلاح یا كنترل تسلیحات هسته ای بسیار دور از ذهن می نمود، رفته رفته این تسلیحات از ابعاد مختلف تحت كنترل درآمدند و حتی قطعنامه خلع سلاح كامل هسته ای در سازمان ملل مطرح و تصویب شده است. هر چند تا رسیدن به این هدف سالیان زیادی باید منتظر ماند. لازم به ذكر است كه رضایت به خلع سلاح با توجه به عوامل متعددی است كه از جمله كشف تسلیحات جدید و قدیمی شدن و كاهش اهمیت سلاح های قبلی است كه در این صورت سلاح های جدید خارج از كنترل قرار می گیرند. منظور از این بحث صرفاً نشان دادن تكامل خود ایده خلع سلاح است كه به طور كلی با مقایسه وضعیت اوایل و اواخر قرن بیستم آموزنده است.
چ) اجرای مقررات و تكامل رژیم های بین المللی سلاح های كشتار جمعی
تدوین رژیم های بین المللی كنترل سلاح های كشتار جمعی و اجرای آنها روندی را از مذاكرات دو جانبه تا چند جانبه و به خصوص در عرصه سازمان ملل طی كرده است. این روند توسعه را میتوان در مذاكرات مربوط به كنترل تسلیحات و تعاملات میان حكومت ها و منافع سیاسی مربوطه آنها ردیابی كرد. این تعاملات به خصوص با توجه به نقش تسهیل كننده سازمان ملل و روند شكل گیری مقررات مربوطه حائز اهمیت می باشند. هرچند این روند با توجه به تنش های شدید دوران جنگ سرد كند بوده ولی در نهایت به نتیجه مهمی در تدوین چندین قرارداد بین اللملی كنترل تسلیحات انجامیده است.
در حال حاضر انچه مهم است آینده و چشم انداز این روند میباشد.
منشور ملل متحد به طور طریح استفاده از سلاح های هسته ای را منع نكرده است. در حقیقت ماده 51 منشور ابزارهای مورد استفاده در دفاع مشروع را احصا نكرده است. در نتیجه این مساله به حقوق قراردادی و عرفی موكول گردیده است. در این زمینه نیز صرفا یكسری اصول كلی حاوی برخی محدودیت ها وجود دارد. رفع این محدودیت ها مستلزم همكاری بین المللی و ایجاد یك ساختار قوی به منظور تسهیل فرایند كنترل تسلیحات میباشد. بنابراین علاوه بر قراردادهای تسهیل فرایند كنترل تسلیحات میباشد. بنابراین علاوه بر قراردادهای دو جانبه، مهمترین مساله وضعیت مجامع بین المللی است. در این خصوص انسجام سازمانی، نظریات كارشناسی و اجرای مقررات حائز اهمیت هستند.
1- انسجام سازمانی
افزایش تعداد كشورهای درگیر در مسائل خلع سلاح و منافع پیچیده آنها و نیز افزایش مسائل مربوط كار ارگان های مشورتی و مذاكراتی سازمان ملل را دشوار كرده است.
به عنوان مثال در مجمع عمومی 54 حدود 50 موضوع در كمیته اول مجمع مورد بررسی قرار گرفته است. برای بررسی درست و مفید این موارد سازمان می بایست دارای شفافیت و انسجام لازم باشد.
تقویت كمیته در اجرای وظایف خود باید از طریق تعریف دقیق آئین های اجرایی و تمركز كامل بر روی موضوعات حساس صورت بگیرد. این موارد از توزیع اسناد و مشورت های غیررسمی گرفته تا تعیین دستور كار و سامان بخشیدن به طرح موضوعات را شامل میشوند.
در صورتی كه این مقدمات صورت بگیرند، میتوان انتظار تسریع در مشورت ها و مذاكرات را داشت.
در این میان باید به اصل اجماع در سازمان های مشورتی و مذاكراتی خلع سلاح نیز اشاره كرد كه عدم امكان حصول اجماع شاید مانع بزرگی در مقابل پیشرفت ها باشد، برای فائق آمدن بر این امر توجه به كمیته های ویژه و رهیافت های منطقه ای سودمند خواهد بود.
2- نظرات كارشناسی
هرگونه مذاكره، مشورت و ایجاد زمینه های مشترك نیازمند داشتن اطلاعات است. این اطلاعات اكثرا در اختیار قدرتهای بزرگ و میانه است.
روند رو به رشد پیچیدگی مسائل خلع سلاح و كنترل تسلیحات نیز نشان میدهد كه در كنار اطلاعات حقوقی باید اطلاعات فنی مربوط به موضوع قرارداد نیز در دسترس باشد تا امكان حصول توافق فراهم گردد.
سازمان ملل یكی از مهمترین مراجعی است كه در ایفای این نقش موفق عمل كرده است و تاكنون هرساله حدود 2 تا 5 مطالعه در این زمینه انجام داده و باید فعالیت های موسسه مطالعات خلع سلاح سازمان ملل را نیز به آنها اضافه كرد.
3- اجرا، نظارت و تایید
بعد از انعقاد هر قرارداد بین المللی، مهمترین مساله اجرا و پایبندی نسبت به مقررات میباشد.
سازمان ملل متحد كه اكثرا به عنوان امین این قراردادها انتخاب می گردد، از طریق بانك های اطلاعاتی و تسهیلات كامپیوتری اطلاعات زیادی در زمینه پایبندی اعضا نسبت به مفاد قرارداد ارائه میدهد.
از جمله مهمترین موارد نقش سازمان ملل در زمینه نظارت و تایید میتوان به آژانس بین المللی انرژی اتمی و فعالیت آن در چارچوب سازمان ملل اشاره كرد.
به طور كلی تدوین یك رژیم كامل و موفق كنترل تسلیحات به تلاش های دو جانبه، منطقه ای و بین المللی زیادی وابسته است.
تداوم این تلاش ها روابط مناسب جهت اطمینان از اجرای قراردادها را تضمین خواهد كرد. در حقیقت رویكرد حقوقی و سیاسی قراردادها نقش بیشتری نسبت به مسائل فنی در اجرای قراردادها دارند.
تدوین هر قراردادی نشانه پیشرفت در روابط است و این امر نشانگر شفافیت، همكاری و اعتماد لازم است، قراردادهای خلع سلاح نیز خارج از این مقوله نمی باشند.
ح) تفسیر و تكامل رژیم های بین المللی سلاح های كشتار جمعی
در حقوق بین الملل مسائل معدودی وجود دارد كه در مورد آنها اختلاف نظر گسترده ای هست، یكی از این مسائل تفسیر معاهدات است.
علاوه بر این موضوع تفسیر قراردادهای بین المللی خلع سلاح و كنترل تسلیحات با توجه به مسائل فنی مندرج در آنها حتی پیچیده تر است.
حقوق دانان از درك آسان واژگان مورد استفاده نیروهای نظامی به خصوص با توجه به پیشرفت های پیچیده و تولید سلاح های جدید عاجزند.
مواد 31 ، 32 و 33 كنوانسیون وین در خصوص حقوق معاهدات، مقررات ناظر بر تفسیر قراردادها را معین كرده اند.
ماده 31 حاوی مقررات كلی و دو ماده بعدی به ترتیب در مورد شیوه های مكمل تفسیر، شرایط زمان انعقاد قرارداد و مساله زبان های معتبر قراردادها میباشد.
مقررات كنوانسیون وین عطف به ماسبق نمیشوند و صرفا قراردادهایی را كه بعد از آن منعقد می شوند، پوشش می دهند.
با این حال در ماده 4 كنوانسیون آمده است كه مقررات مندرج در آن تحت هیچ شرایطی ناقض حقوق بین الملل عرفی نخواهد بود.
این مساله از آنجا كه حائز اهمیت است كه از یك طرف قراردادهایی وجود دارند كه قبل از كنوانسیون وین منعقد شده اند و ازسوی دیگر كشورهایی هستند كه به عضویت قراردادهای خلع سلاح در نیامده اند.
قراردادهای خلع سلاح انواع گوناگونی دارند. برخی دو جانبه هستند كه اكثرا بین شوروی و آمریكا منعقد شده اند و برخی دیگر قراردادهای چند جانبه ای هستند كه در چارچوب سازمان ملل منعقد شده اند.
در عین حال قراردادهای منطقه ای نیز وجود دارند كه دولت های معدودی در آنها شركت دارند.
همه این قراردادها بدون اینكه از هم متمایز شوند تحت پوشش كنوانسیون وین قرار می گیرند.
تنها تفسیر معتبر در حقوق بین الملل تفسیری است كه مبتنی بر مقررات بین المللی اعم از قرارداد یا عرف باشد. در عین حال حق تفسیر تنها از آن مرجعی است كه در قرارداد مشخص گردیده و در نتیجه تفاسیر داخلی از مقررات بین المللی حائز اعتبار نخواهند بود.
1- شرط تفسیر
پیچیدگی قراردادهای كنترل تسلیحات وجود شرطی خاص جهت روشن ساختن معنی مقررات مورد توافق را ضروری می سازد.
همچنین مقررات این قراردادها بیش از اسناد بین المللی دیگر حاكمیت دولت ها را تحت تأثیر قرار می دهند، در نتیجه حساسیت بر روی آنها زیاد است.
بنابراین هر چند كه توافق در مورد معنی مقررات كمتر باشد، مشكل تفسیر آنها بیشتر خواهد بود.
در انواع مختلف قراردادهای بین المللی شامل قراردادهای خلع سلاح و كنترل تسلیحات یكی از رایج ترن شرط ها تعریف حقوقی عبارات مورد استفاده است.
در قراردادها اعم از دو جانبه یا چند جانبه از این فرمول كلاسیك استفاده میشود. «در راستای هدف این معاهده» و سپس مقررات مربوط به توضیح معنی عبارات مورد استفاده قید می گردد. در قراردادهای دو جانبه مثل سالت یك و دو و قرارداد ضد موشك بالستیك موسوم به قرارداد ABM از فرمول تفاسیر مورد توافق استفاده شده است.
2- اعمال تحفظ نسبت به تفسیر
اعمال تحفظ یكی از ویژگی های ممكن در قراردادهای چند جانبه است. برخی از تحفظ ها در مورد استثنا كردن اجرای برخی از مقررات نسبت به یك كشور و بعضی دیگر به منظور اعمال تفسیری خاص نسبت به یك شرط مندرج در قرارداد می باشند. شق اخیر به خصوص در مورد قراردادهای خلع سلاح و كنترل تسلیحات رایج است، هر چند كه در اكثر قراردادهای مربوطه طی سالهای اخیر چنین حقی برداشته شده است اما باز به هنگام امضا تصویب یا تودیع سند تصویب كشورها با صدور اعلامیه هایی نظر خود را نسبت به برخی مقررات با شرایط و تحولات مربوط به موضوع قرارداد ابراز می دارند. با وجود این، آنچه از نظر كنوانسیون وین حائز اهمیت میباشد ماهیت اعلامیه هاست كه اگر به منظور استثنا یا تعدیل آثار حقوقی مقررات باشد، به عنوان تحفظ شناخته خواهد شد، هر چند ممكن است عنوان دیگری به خود بگیرد.
3- اجرای مقررات
طبق ماده 31 بند (ب) كنوانسیون وین اجرای مقررات معاهده معیاری برای تفسیر میباشد.
در قراردادهای چند جانبه لازم نیست كه تفسیر در مورد اعضا اجرا شود بلكه بین اعضای محدود نیز یك تفسیر قابل اجرا است، البته منوط به اینكه به كلیت قرارداد لطمه ای وارد نشود.
تحول مفاهیم نیز در طول زمان ممكن است اجرای قرارداد را متاثر سازد. به عنوان مثال طبق پروتكل 1925 ژنو، استفاده از سلاح های شیمیایی و سمی در جنگ منع شده است.
اما بعد از تدوین منشور ملل متحد شرایط جنگی به ندرت اتفاق می افتد و تقریبا این وضعیت با درگیری مسلحانه جایگزین شده است.
سوال اینجاست كه در این رابطه آیا حقوق بین المللی كنونی بر این پروتكل حاكم خواهد بود یا حقوقی كه در زمان انعقاد پروتكل در جریان بود؟
تفاسیر جدید از پروتكل ژنو با در نظرگرفتن تكامل حقوق بین الملل چنین عنوان میكنند كه امروزه منع استفاده از عوامل شیمیایی و سمی نه تنها در جنگ بلكه در درگیری های مسلحانه بین المللی نیز منع می گردد.
4- ختم قراردادها
ختم قراردادهای خلع سلاح با برخی مسائل مربوط به تفسیر همراه است كه شرط خروج از قرارداد و یا تلاش دولت ها برای زمینه سازی جهت ختم قرارداد علاوه بر شرایط مربوط به حق خروج را در بر میگیرد.
شرط خروج از قرارداد منع اشاعه سلاح های هسته ای درج گردیده به صورت كلاسیك درآمده است و تقریبا در تمام قراردادهای خلع سلاح تكرار شده است.
این شرط كه به «شرط وقوع حوادث فوق العاده» معروف شده است، چنین مقرر می دارد: هر یك از اعضا در اعمال حاكمیت ملی اگر وقوع حوادث فوق العاده ای مربوط به موضوع قرارداد را تشخیص دهد كه به منافع عالیه كشورش لطمه زده باشند، حق خروج از قرارداد را دارد. تصمیم در مورد وقوع این حوادث حق كشور عضو است و عضو، تصمیم به خروج را تنها باید از سه ماه قبل اطلاع داده باشد. تاكنون كره شمالی قصد خروج از قرارداد را اعلام كرده بود ولی با واكنش شدید كشورها و شورای امنیت سازمان ملل مواجه شده و در نتیجه از تصمیم خود برگشت.
در مورد ایجاد زمینه لازم برای خروج از قرارداد باید گفت كه نقض قرارداد از سوی دول دیگر بیش از آنكه دلیلی برای خروج از قرارداد و در نتیجه ختم آن تلقی شود، باید اجرای آن را به تعلیق درآورد، به نظر می رسد در صورت قصد یك دولت برای ختم قرارداد نیز بیش از آنكه به شرایط و زمینه های ضمنی استناد شود، وقوع حوادث فوق العاده مورد استفاده قرار گیرد.
5- حل و فصل اختلافات
تفسیر معاهدات ارتباط نزدیكی با حل و فصل اختلافات دارد. زیرا یك اختلاف ممكن است ناشی از تعریف یك عبارت یا شرط باشد. حتی اختلاف مربوط به اجرای قرارداد در برگیرنده مشكل تفسیر نیز میباشد. اتفاق نظر در مورد تفسیر هم به ندرت پیش میآید.
در قراردادهای خلع سلاح شیوه های یكسانی برای حل و فصل اختلافات پیش بینی نشده است. قرارداد آنتاركتیك اعضا را متعهد می سازد به منظور حل و فصل اختلافات باید برای انتخاب یكی از شیوه های مندرج در ماده 33 منشور ملل متحد با هم مشورت كنند.
رجوع به دیوان های بین المللی مثل دیوان دادگستری لاهه نیز در بعضی موارد مثل قرارداد تلاتلولكو مستلزم رضایت طرفین دعواست.
در عین حال اعضا برای انتخاب شیوه های دیگر حل اختلاف نیز در بعضی موارد آزادند.
حل و فصل اختلافات در بعضی موارد مستلزم انجام بازرسی و شیوه های نظارت و تائید است.
طبق قرارداد منع اشاعه سلاح های هسته ای، در قراردادهای بین اعضا و آژانس بین المللی انرژی اتمی اغلب شرط حل و فصل اختلافات ناشی از تفسیر قرارداد منع اشاعه گنجانده میشود. مقررات ناظر بر حل و فصل اختلافات فوق در اساسنامه خود آژانس بین المللی انرژی اتمی نیزآمده است.
در سالهای اخیر، به خصوص در مورد سلاح های كشتار جمعی گرایشی جهت رجوع به سازمان ملل و شورای امنیت در حل و فصل اختلافات به وجود آمده و اغلب قراردادهای مربوطه دارای شرط رجوع اختلاف در موارد نقض شدید به شورای امنیت می باشند.
6- وجود مقررات چندگانه در خصوص موضوع واحد
گاهی ممكن است در اثر انعقاد معاهدات متعدد یك موضوع در چند قرارداد مدنظر قرار بگیرد. در این صورت مشكل تفسیر و رجوع به سند موردنظر میتواند پیش بیاید. این مساله در مورد كنوانسیون سلاح های بیولوژیك و كنوانسیون سلاح های شیمیایی در ارتباط با پروتكل 1925 ژنو مطرح است. در مورد قرارداد منع اشاعه سلاح های هسته ای و قرارداد را رو تونگا نیز چنین وضعی صادق است.
هم در كنفرانسیون سلاح های بیولوژیك و هم در كنوانسیون سلاح های شیمیایی آمده است كه هیچ یك از مفاد این كنوانسیون ها نباید به گونه ای تفسیر شود كه تعهدات دولت ها ناشی از پروتكل ژنو را مخدوش نمایند.
در نگاه اول پیداست كه هدف اصلی هر كدام از اسناد فوق متفاوت است. هدف پروتكل ژنو منع استفاده اول میباشد در صورتی كه دو كنوانسیون فوق الذكر قرارداد خلع سلاحی می باشند. هرچند ممكن است كه چنین به نظر بیاید كه عدم استفاده به معنی عدم داشتن نیز میباشد مساله اینجاست كه چرا این امر البته در كنوانسیون سلاح های بیولوژیك به طور صریح نیامده است.
مشكل مربوط به عبارت «جنگ» نیز وجود دارد كه قبلا بیان شد.
یك سند بین المللی مثل پروتكل ژنو تا زمانی كه یك قرارداد بین المللی وارد اجرا نشده حائز اهمیت خواهد بود. بعد از اجرای قرارداد با توجه به دامنه شمول گسترده قرارداد و در این زمینه كنوانسیون ها صرفا اعضا را شامل می گردد و غیراعضا براساس حقوق عرفی (پروتكل ژنو به این صورت آمده است) ملزم به رعایت مقررات پروتكل می باشند.
طبق ماده 59 كنوانسیون وین، نسخ مقررات و قرارداد قبلی در اثر وضع مقررات جدید تنها در صورتی است كه مغایرت آشكاری بین دو سند وجود داشته باشد یا نسخ سند قبلی با اراده صریح دول عضو صورت بگیرد. در هیچكدام از كنوانسیون های مربوطه به سلاح های بیولوژیك و شیمیایی نه تنها چنین هدفی در مورد پروتكل 1025 ژنو وجود ندارد بلكه اعضا را از چنین هدفی نیز باز می دارند. البته اجرای سند قبلی هم تا جایی كه با سند متاخر مغایرت نداشته باشد، مجاز است. در مورد پروتكل ژنو هر چند تلافی جویی برطبق آن مجاز شمرده شده است ولی در كنوانسیون های سلاح های بیولوژیك و شیمیایی این عمل منع گردیده و در نتیجه چنین مقرراتی جایگزین مقررات پروتكل میشوند.
با توجه به این مسائل میتوان گفت كه قراردادهای بین المللی خلع تسلیحات از حیث تفسیر تمایز خاصی با دیگر قراردادهای بین المللی ندارند بجزآنكه از پیچیدگی بیشتر برخوردارند. اما مهمترین ویژگی این قراردادها از نظر سازوكارهای حل اختلاف توسل به شیوه های اطمینان سازی است كه منحصر به فرد می باشند.
خ) نقش عرف در تكامل رژیم های بین المللی سلاح های كشتار جمعی
عرف به عنوان یكی از منابع اصلی حقوق بین المللی نقش مهمی در تدوین و توسعه رژیم های بین المللی كنترل سلاح های كشتار جمعی ایفا كرده است. بنابراین بررسی نقش مزبور از ابعاد مختلف مفید میباشد.
1- حقوق قابل اجرا
موفقیت رژیم كنترل تسلیحات به اراده سیاسی دولت ها بستگی دارد. اما این اراده به تنهایی كافی نست بلكه باید به شیوه های مختلف آن را به اجرا درآورد مثل شیوه های انهدام ذخایر موجود، شیوه های نظارت و تایید جهت اطمینان از پایبندی نسبت به مقررات، سازوكارهای حقوقی تعیین حقوق و تكالیف دولت ها به هر حال همه این شیوه ها باید دارای یك عنصر مشترك باشند و آن پایه حقوق مربوطه است.
با توجه به افزایش وسیع تعداد قراردادهای بین المللی كنترل تسلیحات پس از جنگ جهانی دوم میتوان به راحتی به تكامل رژیم های بین المللی كنترل تسلیحات از بعد حقوقی پی برد. خود قراردادها نیز از نظر گستردگی، صراحت و ایجاد نهادها و سازوكارهای جدید متحول شده اند. با این وجود، محیط و شرایط اجرای قراردادها كارایی آنها را به شدت تحت تأثیر قرار داده است. در این راستا اغلب نقش حقوق بین الملل عرفی كمتر مورد توجه قرار گرفته است.
تأثیر ایده و عمل حقوق بین الملل عرفی در زمینه كنترل تسلیحات را در موارد زیر میتوان مورد بررسی قرار داد: مفاهیم اساسی، مقررات ناظر بر تعاملات دولت ها، اجماع ضمنی، تدوین مداوم مقررات. این وضعیت هم در گذشته و هم برای آینده قابل بررسی است.
این متن فقط قسمتی از کاربرد سلاحهای هسته ای از دیدگاه حقوق بین الملل می باشد
جهت دریافت کل متن ، لطفا آن را خریداری نمایید
قیمت فایل فقط 6,900 تومان
برچسب ها : کاربرد سلاحهای هسته ای از دیدگاه حقوق بین الملل , کاربرد سلاحهای هسته ای , حقوق بین الملل , سلاحهای هسته ای , دانلود کاربرد سلاحهای هسته ای از دیدگاه حقوق بین الملل , آژانس بین المللی انرژی