قوه قضاییه در قانون اساسی آمریکا در 21صفحه در قالب فایل ورد قابل ویرایش
قیمت فایل فقط 1,900 تومان
قوه قضاییه در قانون اساسی آمریکا
قوه قضاییه در قانون اساسی آمریکا[1]
اصل سوم
بخش 1
« قوه قضاییة ایالات متحده » به « دیوان عالی » و « دادگاه های تالی» - كه كنگره میتواند در هر زمانی تعیین نماید و تشكیل دهد - واگذار میگردد. قاضیان دیوان عالی و دادگاه های تالی تا زمانی كه حسن رفتار داشته باشند ، در مقام خود باقیمانده و حقوق خود را در زمان های معین در ازای خدمتشان دریافت میكنند. میزان این حقوق در طول مدت عهدهداری این سمت كاهش نمییابد .
بخش 2
1/2- حیطة عمل « قوة قضاییه ایالات متحده » ، موارد زیر را شامل میشود:
كلیه دعاوی، براساس قانون و انصاف ناشی از قانون اساسی، سایر قوانین ایالات متحده و معاهداتی كه به موجب قوانین منعقد شده یا خواهند شد؛ كلیه دعاوی مربوط به سفیران، كنسولها و دیگر مقامات بلند پایه دولتی؛ دعاوی دریایی و دریانوردی؛ اختلافاتی كه در آن ها ایالات متحده یكی از طرف های دعوی باشد؛ اختلاف بین دو یا چند ایالت؛ بین یك ایالت و شهروندان ایالت دیگر؛ بین شهروندان مختلف؛ بین شهروندان یك ایالت كه مدعی اراضی واگذار شده ایالت های مختلف دیگر هستند، بین یك ایالت یا شهروندان آن با كشورها، شهروندان یا اتباع خارجی.
2/2- در كلیة دعاوی مربوط به سفیران، كنسولها و سایر مقامات بلند پایه و در مواردی كه یك ایالت طرف دعوی است، صلاحیت اصلی را دیوان عالی خواهد داشت. در كلیه موارد دیگری كه قبلاً ذكر شد، دیوان عالی ، صلاحیت پژوهشی را هم نسبت به « مسائل شكلی» و هم نسبت به «مسائل ماهوی» با استثنائات و براساس مقرراتی كه كنگره طبق قانون معین میكند دارا خواهد بود.
3/3- رسیدگی به كلیة جرایم[2] ، باید توسط «هیات منصفه » انجام شود و چنین رسیدگی باید در ایالت محل وقوع جرم برگزار گردد؛ ولی هر گاه محل وقوع جرم هیچ یك از ایالت ها نباشد، محاكمه باید در محل یا محل های كه كنگره به موجب قانون تعیین میكند برگزار شود.
بخش 3
1/3- « خیانت » به ایالات متحده، فقط شامل تحمیل جنگ به آن یا طرفداری از دشمنان آن یا كمك و مساعدت به آنان میباشد. هیچ فردی به (جرم ارتكاب به) خیانت محكوم نمیشود مگر براساس گواهی دو شاهد بر یك اقدام آشكار و یا اعتراف در دادگاه علنی.
2/3- كنگره اختیار تعیین مجازات (جرم ارتكاب) خیانت را دارا میباشد؛ ولی حكم دایر بر مجازات فرد بدون محاكمه به سبب خیانت مبنی بر مهدورالدم بودن یا زمان زندگی شخص محكوم اجرا میشود.
«سازمان قضایی ایالات متحده آمریکا[3] »
دادگاه فدرال و دادگاه های ایالتی:
سازمان قضایی ایالات متحده از یک سو، شامل دادگاه های فدرال و از سوی دیگر، در برگیرنده دادگاه های ایالتی است. برخلاف آنچه در تعدادی از کشورهای فدرال( آلمان فدرال، استرالیا، کانادا، سوئس، اتحاد جماهیر شوروی) می گذرد که در آن ها دادگاه فدرال فقط در راس سلسله مراتب سازمان قضایی است، در ایالات متحده نظام کاملاً متفاوتی پذیرفته شده است: دادگاه های فدرال در تعدادی از موارد می توانند، به درخواست اصحاب دعوی، به اختلافات آنان در مرحله بدوی رسیدگی کنند[4] ، نتیجتاً در ایالات متحده دو سلسله مراتب از دادگاه ها وجود دارد که باید قبل از مطرح کردن رابطه بین آن ها، هرکدام را جداگانه مورد بررسی قرار دهیم.
« دادگاه های فدرال » :
دادگاه های فدرال خود معتددند . آن ها را می توان به دو دسته تقسیم کرد. یک دسته دادگاه های فدرال سنتی اند که می توان آنها را دادگاه های فدرال عمومی نامید. در ذیل آنها دادگاه های ناحیه قرار دارند، تصمیمات این دادگاه ها قابل شکایت در دادگاه های استیناف است و از آرای این دادگاه ها می توان به دیوان عالی ایالات متحده شکایت برد. در حدود صد دادگاه ناحیه وجود دارد که بیش از 400قاضی در آنها به کار قضا می پردازند. برخی از آنها شامل چند شعبه اند وممکن است تا 20 قاضی داشته باشند. قضات ناحیه هموراه به تنهایی برمسند قضا می نشینند. مقدمات کار آنان به وسیله مامورانی فراهم می شود که می توانند گاهی به جای قضات به حل و فصل امور بپردازند. قضات ناحیه سیارند و باید لااقل سالی یک بار در هر یک از تقسیمات جزء ناحیه جلسه دادگاه را تشکیل دهند. تعداد دادگاه های استیناف ایالات متحده یازده است (که یکی از آن ها برای ناحیه فدرال کلمبیاست که پایتخت فدرال یعنی واشنگتن،در آنجا قرار دارد)
و این دادگاه ها قریب 80 قاضی دارند؛ آرای آن ها عموماً به وسیله سه قاضی صادر می شود که در شهرهای اصلی حوزه قضایی خود به دعاوی رسیدگی می کنند. دیوان عالی ایالات متحده مرکب از یک رئیس به نام قاضی القضات[5] و 8 مستشار به عنوان قضات معاون[6] است که همه آن ها در رای دادن به کلیه دعاوی شرکت می کنند. برای جلوگیری از تراکم کار دادگاه تدابیر مختلفی اتخاذ شده است. در 90 درصد موارد، اگر بخواهند که دیوان عالی به دعوی رسیدگی کرده، رای موجه و مدللی صادر کند، باید یک قرار قبول دادخواست[7] مبنی بر اینکه « دلایل خاص و مهمی»[8] برای رسیدگی وجود دارد از دیوان عالی تحصیل کنند. دیوان عالی فقط در حدود یک پنجم دعاوی را که به آن ارجاع می شود، از طریق قرار مذکور می پذیرد، اگر چه چهار رای برای پذیرش یک دعوی کافی است. دیوانعالی سالانه تقریباً در 120تا150 مورد انشای حکم می کند و در اغلب موارد ارزش دعوی را برای توجیه دخالت خود کافی تشخیص نمی دهد و به اعلام این امر اکتفا می کند. [9]
خارج از سلسله مراتب، دادگاه های فدرال ویژه ای وجود دارند که به موجب قوانین متعدد فدرال تاسیس شده اند: دادگاه هایی که جای دادگاه های ایالتی را در نواحی یا سرزمین های فدرال می گیرند، دادگا ههایی که برای رسیدگی به مسئولیت دولت صلاحیت دارند( دادگاه دعاوی ایالات متحده)[10] دادگاه های صالح در امور مالیاتی، امور گمرکی و امر مربوط به پروانه های اختراع و نیز یادآور شویم که به موحب قانون خاص، به سازمان های اداری متعدد به ویژه به کمیسیون های بزرگ فدرال که وابسته به کنگره ایالات متحده اند صلاحیت رسیدگی به دعاوی واگذار شده است. تصمیمات همه این دادگاه ها و همه این سازمان ها هموراه قابل پژوهش در دادگاههای فدرال « سنتی» است: دادخواست پژوهشی یا به دادگاههای ناحیه یا مستقیماً به دادگاههای استیناف یا حتی مستقیماً به دیوان عالی ایالات متحده داده می شود. در ایالات متحده، مانند انگلستان، غیرقابل قبول است که دعاوی را بتوان حل و فصل کرد بدون اینکه دادگاه هایی که نماینده قوه قضاییه اند نظارتی، لااقل به طور نظری، برتصمیمات متخذ داشته باشند.
این متن فقط قسمتی از قوه قضاییه در قانون اساسی آمریکا می باشد
جهت دریافت کل متن ، لطفا آن را خریداری نمایید
قیمت فایل فقط 1,900 تومان
برچسب ها : قوه قضاییه در قانون اساسی آمریکا , قوه قضاییه , قانون اساسی آمریکا , دادگاه های فدرال , دانلود قوه قضاییه در قانون اساسی آمریکا , قوة قضاییه ایالات متحده , دیوان عالی