خیانت جنگی در حقوق بین الملل در 181صفحه در قالب فایل ورد قابل ویرایش
قیمت فایل فقط 4,900 تومان
خیانت جنگی در حقوق بین الملل
مقدمه :
جنگ رخدادیست که جهان معاصر ما خاطرات ناخوش بسیاری را با آن تجربه کرده است ،و خاطر بسیاری از دولت ها ، جوامع و افراد باچنین خاطراتی خراشناک گشته است.
هرهیزمی که کوره ی جنگ را روشن نماید ، ماحصل تمدن بشریت را در آتش خود خواهد سوزاند ،از اینروی دغدغه ی تحقیق حاضر این نیست که علت برپایی جنگ ها چیست ،بلکه به این می پردازیم با پیش آمد چنین وقایعی چگونه باید رفتار کرد ؟
متاسفانه جامعه ی بین المللی به این نقطه رسیده است که تحریم جنگ –لااقل در سالیان پیشرو – موفقیتی نخواهد داشت ، از این رو بر آن شد ، با جنگ به عنوان یک واقعیت دنیای کنونی کنار آمده و تلاش خود را معطوف کاهش آلام ومصائب ناشی از آن سازد .
در این راستا بخش مهمی از حقوق مخاصمات مسلحانه ، به محدودیت کاربرد روش ها و ابزار جنگ اختصاص یافته است ، ویکی از این محدودیت های ریشه دار ، ممنوعیت خیانت است ، که قبل از حقوق ، اخلاقیات و وجدان بشری آن را مذموم شمرده است .
ازسوی دیگرجنگ تنها کنارهم قراردادن قوای نظامی وتسلیحات نیست ، بلکه رویارویی زیرکی ، دقت ، مهارت و تدابیر طرفین متخاصم است که ممکن است در لباس حیله و فریب جنگی نمایان گردد ، به همین دلیل هیچگاه بحث ممنوعیت حیله در مخاصمات مسلحانه مطرح نگشته است و حتی اسناد بشر دوستانه صراحتا جواز آنرا صادر کرده اند.
بنابراین اکنون نیازمند ترسیم مرز میان حیله و خیانت هستیم : در اقدام به حیله ی مشروع تا کجا پیش رویم که از خطوط قرمز خیانت رد نشویم ؟[i]
پاسخ به این سوال مستلزم درک دقیق مفهوم خیانت و دامنه ی محدودیت آن است .آیا تمامی حیله های جنگی مجاز هستند ؟ تفاوت بین حیله و خیانت در چیست ؟ آیا حقوق بین الملل هر نوع اقدام خائنانه ایی را ممنوع کرده و آثاری برای آن اندیشیده است ؟
آنچه که در پی می آید ، پژوهشی است که سعی آن یافتن پاسخی برای سوالاتی از این دست بوده است .
خیانت اساسا واژه ایی دور از شرافت واصول انسانیت است که می تواند در مفهومی موسع ، بسیاری از اعمال و اقدامات غیر انسانی را در نظام های مختلف حقوقی و اجتماعی تحت شمول خود قرار دهد .
خیانت در امانت ، خیانت به وطن ، خیانت به دوست و خیانت به دشمن در یک نقطه تلاقی می یابند و آن " عنصر سوء استفاده از اعتماد " است .
همین عنصر موجب شده است خیانت در هر سیاقی که بکار رود ، بوی پلیدی و ننگ با خود داشته باشد . قبح خیانت جنگی نیز از این قاعده پیروی می کند .
اجرای تعهدات و ایفای حقوق در هر سطحی نیازمند حسن نیت است و این نیاز در سطح بین المللی بیشتر احساس می گردد ، از این رو نقض این اصل چه در زمان صلح وچه در زمان جنگ در روابط بین المللی تبعاتی منفی به دنبال خواهد داشت ، اما شرایط ویژه ی جنگ این تبعات را وخیم تر و زیان بار تر می سازد .
جنگ در ذات خود ،صحنه ی بی رحمی مشروع است ، به گفته ی ناپلئون "سربازان به دنیا می آیند که کشته شوند "، از این رو پایبندی به اصول فتوت و شرافت ، تنها تا حدی این شقاوت در کشتار برادر را کنترل کرده و به اجساد آن نوع خاصی از افتخار و غرور می بخشد تا در پس این اعتبار به جنایات آدمی لباس تقدس بپوشد .
با این وجود رعایت دقیق هر قاعده ، مستلزم شناخت دقیقی از آن است . قاعده ی ممنوعیت خیانت ، در حقوق نوشته به جنگ های داخلی آمریکا در اواخر قرن نوزدهم باز می گردد ، اما همواره ابهاماتی را با خود داشته است ، که تدوین پروتکل اول 1977 الحاقی به کنوانسیون های ژنو 1949 گام موثری در رفع آن برداشته است .
طرح تحقیق
1) بیان مسئله
بخش مهمی از مباحث حقوق بشر دوستانه به نظام بندی ابزار و روش های جنگ پرداخته است .اصل مهم حاکم بر مسئله آنست که طرفین مخاصمه در انتخاب شیوه های نبرد آزاد نیستند و نمی توان به منظور شکست دشمن و یا کسب مزیت نظامی به هر طریقی متوسل شد . در عبارتی ساده ، خشونت نیز تابع محدودیت است و صرف شروع جنگ بین متخاصمان هر رفتاری را از سوی آنها توجیه نمی نماید .یکی از اصول کلاسیک حقوق بشر دوستانه ، که از ابتدای مدون سازی آن ، مد نظر تهیه کنندگان قرار گرفته است قاعده ی منع خیانت در جنگ است ،اما در کنار آن مطالعه ی تاریخچه ی در گیری های مسلحانه نشان می دهد ، حیله وفریب هیچگاه در جنگ ها ممنوع نبوده است ، و اقداماتی نظیر شبیخون ، استتار ، تظاهر به حمله ، تظاهر به آرامش و عدم تحرک نظامی و انتشار اطلاعات کذب جهت تضعیف روحیه ی دشمن یا گمراه کردن او ، سابقه ای دراز دارد .
ممنوعیت خیانت ومشروعیت حیله نیازمند تفکیک میان این دو تاکتیک جنگی است ، که در مقررات لاهه در فضایی خاکستری قرار داشته ، اما ماده ی 37پروتکل اول الحاقی به کنوانسیون های ژنو سعی کرده ، با ارائه ی تعاریفی از این مفاهیم و همچنین مثال هایی روشن و قابل درک این ابهام را برطرف نماید .
تظاهر به عدم قابلیت نبرد ، تظاهر به وضعیت غیر نظامی و تظاهر به قصد مذاکره طبق این ماده در تعریف خیانت می گنجند .
لحن ماده ی 37 در ارائه ی مصادیق حیله و خیانت تمثیلی بوده و قصد محدود کردن آن را به موارد برشمرده نداشته است.
از اینرو جهت تشخیص مرز این دو مفهوم وتعیین دامنه ی دقیق ممنوعیت خیانت ، بررسی عناصر دقیق آن لازم می نماید ، که مباحثی از تحقیق حاضر به آن پرداخته است .همچنین علل ممنوعیت خیانت جنگی و تبعات سوء چنین اقداماتی در میدان مخاصمه مد نظر محقق قرار گرفته است .
در این تحقیق علاوه بر بررسی دقیق مفاهیم حیله و خیانت در جنگ ، مطالعه ی موارد مناقشه زا ووضعیت خاص جنگ دریایی ، مبانی ممنوعیت خیانت جنگی در حقوق مخاصمات مسلحانه پرداخته و آثار حقوقی چنین اقداماتی را مطالعه می کنیم .
هرچند درکل مفهوم ضمانت اجرا در حقوق بین الملل با چالش مواجه است ، اما حقوق بشر دوستانه از شاخه هایی است که بویژه پس از جنگ جهانی دوم ، تضمینات موثری برای آن مقرر شده است .
از اینرو مسئولیت فردی ودولتی ناشی از خیانت جنگی نیز مورد بررسی قرارگرفته است.
2) هدف تحقیق
الف- در این تحقیق بر آنیم ، تعریف دقیقی از حیله و خیانت جنگی ارائه داده ، عناصر هر یک را بررسی ، مصادیقی از هر یک را تشریح و مرز بین آنها را تفکیک نمائیم .
ب- علل ومبانی ممنوعیت خیانت جنگی رامورد بحث قرار داده و تاثیر چنین اقداماتی را بر تضعیف حقوق بشر دوستانه مطالعه نماییم .
ج- ضمانت اجرای ممنوعیت اقدام به خیانت جنگی را در حقوق بشر دوستانه بررسی کرده ،مسئولیت فردی مرتکبان و مسئولیت بین المللی دولت ناشی از بکار گیری تاکتیک های خائنانه را شرح دهیم .
3)اهداف تحقیق
توسل به حیله و خیانت در جنگ سابقه ایی به درازای تاریخ دارد ، اما همواره فاصله ی اقدامات مشروع و نا مشروع در هاله ای از ابهام قرار داشته است .
با تکیه بر نتایج این تحقیق، می توان این مسئله ی قدیمی و مورد بحث در حقوق بین الملل که با توسعه ی تکنولوژی جنگ ، مصادیق نوینی یافته است را رفع ابهام نمود .
این تحقیق بر آنست ، به طور منسجم و جامع و مانع به موضوع پرداخته و زوایا و مصادیق آنرا تشریح نماید که امید است ، در ارتقاء حقوق بشر دوستانه در صحنه ی مخاصمات گامی موثر باشد .
از آنجا که تاکنون ، هیچ تالیف و تحقیقی در زبان فارسی به موضوع اختصاص نیافته ، ضرورت این کار احساس شده است.
از طرفی توجه به این نکته که ممنوعیت خیانت ، ریشه ای عمیق در فرهنگ اسلامی دارد به لزوم درک دقیق قاعده اهمیتی بیش از پیش می دهد .
با مداقه در آیات قرآن کریم و احادیث و سیره ی نبوی ، ریشه های ممنوعیت خیانت در حقوق اسلامی آشکار می گردد ،که اجرایی کردن آن توسط رزمندگان مسلمان ، ابتدا نیازمند شناخت و آموزش آنست.
4)سؤالات تحقیق
سؤال اصلی : از نظر حقوقی چه تمایزی میان خیانت و حیله ی جنگی وجود دارد ؟
سؤال فرعی :آیا حقوق بشر دوستانه ضمانت اجرایی برای ممنوعیت خیانت جنگی پیش بینی کرده است؟
5)فرضیه های تحقیق
فرضیه ی اصلی : خیانت جنگی بر مبنای سوء استفاده از حمایتهای حقوق بشردوستانه استوار است و بنابر این نامشروع است ، اما حیله ی جنگی این عنصر رانداشته و به شرط عدم مغایرت با قواعد بشر دوستانه مجاز است .
فرضیه ی فرعی :اقدام به خیانت ممنوعه ی جنگی ، نقض فاحش حقوق بشر دوستانه و جنایت جنگی تلقی شده ، مسئولیت کیفری فرد مرتکب و مسئولیت بین المللی دولت خاطی را به دنبال دارد.
6)تعریف متغیر ها و مفاهیم
الف- مخاصمه ی مسلحانه : تعریف دقیقی از این اصطلاح همواره محل مناقشه بوده است ، به طور خلاصه می توان گفت مخاصمه ی مسلحانه ی بین المللی هنگامی رخ می دهد که عناصر نیرو های مسلح یک دولت علیه دولت دیگر درگیر عملیات نظامی شوند ،حتی اگر رسما اعلام وضعیت جنگی نشده باشد ، اگر یک طرف مخاصمه به جای دولت گروه غیر دولتی باشد ،مخاصمه ی مسلحانه ی غیر بین المللی جریان خواهد یافت.
ب- حقوق بین الملل مخاصمات مسلحانه : حقوق بین الملل مخاصمات مسلحانه که ما بطور خلاصه از آن تحت عنوان حقوق مخاصمات مسلحانه یاد می کنیم ،بخشی از قواعد حقوق بین الملل است که بر روابط خصمانه میان اعضای جامعه ی بین المللی حاکم بوده و شامل دو بخش "حق برجنگ" و "حق در جنگ"می باشد
ج- حقوق بین الملل بشر دوستانه : حقوق بین الملل بشر دوستانه ، که ما بطور خلاصه حقوق بشر دوستانه می گوییم ، بخشی از حقوق مخاصمات مسلحانه است که اولا حق طرفین را در استفاده از روش ها و ابزار جنگ محدود می کند و ثانیا اشخاص و اموال را در خصوص آثار ناشی از مخاصمه مورد حمایت قرار می دهد . این شاخه از حقوق مبین "حق در جنگ" یا حقوق حاکم در جنگ می باشد.
د – خیانت جنگی : عملی است که به قصد سوء استفاده ، اعتماد دشمن را بر می انگیزد و این باور را در او ایجاد می کند ،که تحت حقوق بین الملل قابل اعمال در مخاصمه ی مسلحانه ، مستحق حمایت یا متعهد به اعطای حمایت است.
ه – حیله ی جنگی : عملی است که به قصد گمراه کردن دشمن و اغوای او در ارتکاب اقدامات دور از احتیاط انجام می شود . این اعمال اگر خائنانه نبوده و قواعد حقوق بین الملل را نقض نکنند مجاز می باشند .
7)مشکلات تحقیق
در چنین تحقیقاتی که شیوه جمع آوری اطلاعات ، کتابخانه ای بوده و روش توصیفی- علی مورد استفاده ی محقق قرار می گیرد ، محدودیت منابع کتابخانه ایی از عمده ی تنگناهای تحقیق می باشد .لازمه ی جبران این محدودیت ، استفاده ازمنابع اینترنتی است که با کاستی های ویژه خود از جمله سرعت پایین و عدم دسترسی آسان به سایت های معتبر علمی –حقوقی همراه می باشد . در کل ، کمبود شدید منبع محقق را با دشواری هایی مواجه ساخته است.
8)ادبیات تحقیق
از محدودیت های مهم این تحقیق ، کمبود منابع فارسی و لاتین بوده است ، چرا که هرچند مسئله ی حیله و خیانت در جنگ از مباحث دیر پای حقوق بین المل است ،اما همواره به طور محدود ذیل عناوین محدودیت روش های جنگ مورد مطالعه قرار گرفته است و تحقیق جامع و کاملی چه در زبان فارسی وچه لاتین زوایای مختلف موضوع را بررسی نکرده است .
مهمترین کار صورت گرفته، تحلیل صلیب سرخ از قواعد عرفی موجود است که باعنوان حقوق بین الملل بشردوستانه ی عرفی ، در دو بخش قواعد و رویه منتشر شده است ،
که قاعده ی 57 تا 65 آن به طور خاص به موضوع حیله و خیانت در جنگ اختصاص یافته و رویه مربوط نیز در بخش دوم کتاب آمده است .
علاوه بر اشاراتی که در دستورالعملهای حقوق بشر دوستانه و کتاب های حقوق جنگ به موضوع شده است ، commentary صلیب سرخ در خصوص مواد 37 ، 38 و 39 ، پروتکل اول الحاقی به کنواسیون های ژنو1949 نیز شامل نکات ارزنده ای در این باب می باشد .
همچنین مقاله ی کوتاه زیر نیز نگاهی کلی و گذرا به موضوع افکنده است :
-J.Ashley Roach ,"Ruses And Perfidy : Deception During Armed Conflict ", University of Toledo ,1992.
در کنار آنها مقالاتی نیز به طور خاص ، به موضوعات علائم مورد حمایت بین المللی و سوء استفاده از لباس دشمن پرداخته اند ،که بی ارتباط به موضوع نمی باشد . مقالات ذیل از این دست هستند :
-Habib Slim " Protection of the red cross and the red crescent emblems and the repressions of misuse " , international review of the red cross , N272 ,1983.
-Toni PFanner , "military uniforms and the law of war " vol 86 , N853 , 2004.
-JOBST ,III.valentine ,"is the wearing of the enemy ُs uniform a violation of the laws of war? ," AJIL , VOL 35(3) , 1941 .
موارد بر شمرده منابع اصلی تحقیق حاضر هستند.
9)ساختار تحقیق
جهت آشنایی با ساختار پایان نامه ی حاضر ، طرح زیر که مباحث ارائه شده در این پایان نامه را از آغاز تا انتها ترسیم می نماید ، فهرست وار ارائه می دهیم:
این پایان نامه در دو فصل ارائه می شود :
در فصل اول ، ابتدا به مفهوم خیانت جنگی ، سابقه ی تاریخی ، دامنه ی ممنوعیت و عناصر آن پرداخته و برجستگی عنصر سوء نیت را در آن شرح می دهیم . سپس جهت درک عینی مفهوم ،مصادیقی از آن را ارائه داده و به لحاظ اهمیت بحث مبارزه با تروریسم در سال های اخیر ، مبحثی را به این موضوع می پردازیم .
در ادامه به بحث تعریف حیله ی جنگی ، تفکیک حیله ی مشروع و نا مشروع وتمایز آنها از خیانت جنگی وارد شده و مثال هایی از هر یک را بررسی می نماییم وبه وضعیت وتبعات حقوقی جاسوسی در جنگ و ایجاد سپر انسانی و ارتباط آنها با موضوع خیانت می پردازیم .
در بخش نهاایی نیز وضعیت خاص حاکم بر مخاصمات دریایی را مطالعه می کنیم .
در فصل دوم ، ابتدا با طرح مبحث هدایت عملیات جنگی و تحدید روش ها و ابزار نبرد ، به لزوم روش های ممنوعیت خائنانه می پردازیم . سپس دلایل ممنوعیت خیانت جنگی و عواقب ناشی از چنین اقداماتی را در میدان مخاصمه بررسی می کنیم . در دو بخش پایانی فصل دوم ، ضمانت اجرای قاعده و آثار حقوقی ناشی از آن را در قالب مسئولیت بین المللی دولت ناقض و مسئولیت کیفری فردی مرتکبان موضوع بحث قرار می دهیم .
فصل اول:
مفهوم خیانت جنگی و تفاوت آن باحیله ی جنگی
ممنوعیت خیانت در جنگ و مشروعیت حیله ی جنگی ریشه های بسیار عمیقی در حقوق بین الملل دارد . در این فصل ابتدا به بررسی مفهوم و مصادیق خیانت جنگی پرداخته وسپس تفاوت آن را با حیله های جنگی بیان می کنیم و با ارائه ی تعریف از حیله ی جنگی به تفکیک این دو موضوع می پردازیم .
در بخش آخر نیز وضعیت خاص حاکم بر مخاصمات دریایی و هوایی را بررسی می کنیم .
بخش اول :
مفهوم مصادیق خیانت جنگی
در این بخش ضمن تعریف خیانت جنگی و بررسی عناصر آن طبق حقوق جنگ ، مصادیقی از آن ارائه می گردد .
ایده ی ارائه ی مصداق اولین بار توسط پروتکل 1977 الحاقی به کنوانسیون های ژنو 1949 جهت سهولت درک طرح شده است. در بند آخر نیز به جهت اهمیت موضوع مبارزه با تروریسم ، به آن اختصاص یافته است .
بند یک :
مفهوم خیانت جنگی
خیانت جنگی قبل از پروتکل اول مفهوم گسترده تری داشت ، اما پروتکل سعی کرد، با محدود کردن دامنه ی تعریف مرزهای دقیقتری برای آن ترسیم کند . در این بند ضمن بیان سابقه ی تاریخی به سیر تدوین قاعده وعناصرآن می پردازیم.
الف)سابقه ی تاریخی خیانت جنگی
حیله و خیانت سابقه ایی به درازای تاریخ جنگ دارند . اما گفته می شود اولین خاطره ی تاریخی به جامانده به داستان اسب تروا[1] بر میگردد.[2]
تروا شهری در آسیای صغیر بود که یونانیها 10 سال آن را در محاصره ی خود داشتند ، اما نمی توانستند از دژهای مستحکم شهر گذشته و آن را فتح کنند . با گذر زمان قوای یونانیان به تحلیل می رفت ، تا اینکه ادیسه فرمانده سپاه یونان ، طی نقشه ایی دستور ساخت اسبی چوبی بسیار بزرگی را داد ، که تمامی سربازان و سلاح ها در آن جای گیرد ، سپس چنین وانمود کردند که از فتح شهر پشیمان شده و آنجا را ترک کردند و تنها یک اسب چوبی از خود بجای گذاشتند. ساکنان تروا اسب را به عنوان غنیمت درون قلعه آورده و شب هنگام که پیروزی خود را جشن گرفته بودند ، سربازان یونانی از اسب خارج شده و شهر را در اختیار خود گرفتند و
این داستان به اسب تروا مشهور شده است . امروزه حتی در شبکه های کامپیوتری به مهمانان ناخوانده و نا شناس که با عناوین غیر واقعی وارد سیستم شده و آنرا مختل می کنند ، اسب تروا گفته می شود.
داستان اسب تروا در حقوق بین الملل مخاصمات مسلحانه نیز ماندگار شده است و هرگاه صحبت از حیله و خیانت در جنگ می شود ، یاد آوری این حیله ی باستانی خالی از لطف نیست.
ب)عناصر خیانت جنگی
در نبرد با دشمن از قدیم الایام ، بکارگیری حیله هایی مثل شبیخون و استتار مجاز بوده است و هر طرف جنگ بدون اعتراضی از سوی دیگری به آن توسل می جسته است اما در مقابل اعمال خائنانه در جنگ ها ممنوع بوده است مفهوم لغوی خیانت نقض اعتماد و سوء نیت است .
سوء نیت فینفسه در زمان صلح یا جنگ در روابز بین المللی ممنوع است ، چه در سطح سیاسی که در مرحله ی قانون گذاری خود را نشان می دهد و چه در مرحلهی اجرایی قواعد[3].ریشه های تاریخی ممنوعیت خیانت بسیار عمیق است .
در میان اقوام وملل مختلف ، چنین اعمالی بطور کلاسیک ممنوع بوده است ،اسلام ازجمله مواریست که توسل به غدر ، خیانت و ناجوانمردی را به صراحت در جنگ ها ممنوع کرده است.[4]
این ممنوعینت عرفی حقوقی جنگ در اسناد متعددی ذکر شده است.
کد لیبر[5] در 1863 بیان داشت :" حقوق جنگ ، در مقابل اعمال خیانت آمیز و مخفیانه جهت صدمه زدن به دشمن ، حتی توسل به مجازات مرگ را جایز می داند ."[6]
کدلیبر ، دلیل چنین واکنش شدیدی را این می داند ، که چنین اعمالی بسیار خطرآفرین هستند و امکان مقاومت در برابر آن کم است .[7]
مقررات لاهه[8] نیز اعلام داشت ، کشتن و یا مجروح ساختن نظامیان وغیر نظامیان دشمن به شیوه های خائنانه ممنوع است . در مقررات لاهه واژه ی Treachery (ناجوانمردی) استفاده شده ، این واژه به لحاظ لغوی مفهوم بسیار گسترده تری از Perfidy دارد که پروتکل الحاقی اول به کنوانسیون های ژنو 1949 در ماده ی 37 ، برای ممنوعیت خیانت بکار برده است .[9]
ممنوعیت خیانت جنگی در پروتکل به عملی اشاره دارد که با برانگیختن اعتماد دشمن و ایجاد این تصور در او ، که در وضعیت حاکم بنابر حقوق بشر دوستانه ملزم به اعطای حمایت یا مستحق حمایت است موجبات کشتن ، ایراد آسیب جدی یا دستگیر نمودن او را فراهم نماید. بنابر این ممنوعیت خیانت در پروتکل بسیار محدود است .به عبارت دیگر ، پروتکل در این ماده توسل به خیانت را طی مخاصمه ی مسلحانه ممنوع نکرده است ، بلکه صرفا به اقدامات خائنانه ایی پرداخته است که که آسیب پرسنل دشمن را در پی داشته باشد . در این صورت اگر عمل خیانت آمیز ، منجر به نابودی اموال یا اهداف استراتژیک نظامی گردد ، طوری که تلفات جانی مستقیم به دنبال نداشته باشد ، در شمول ممنوعیت این ماده نمی گنجد .
از طرف دیگر تعریف پروتکل صریح وروشن بوده و با توجه به این تعریف مرز خیانت جنگی از دیگر روش های مجاز یا غیر مجاز جنگی قابل تفکیک است ، به این ترتیب بدیهی است عملی مانند تعیین قیمت برای سر دشمن ، یا ترور که بنابر مقررات لاهه خیانت آمیز تلقی می شوند، تحت تعریف خیانت در پروتکل اول قرار نمی گیرند ، زیرا با تکیه بر اعتماد به اعطای حمایت های حقوق بشر دوستانه ارتکاب نمی یابند.
کشتن یا مجروح ساختن خائنانه دشمن در اساسنامه دیوان بین المللی دادگستری ، در لیست جنایات جنگی قرار گرفته است ، و عناصر آن به تفصیل چنین بیان شده است:
1- مرتکب اعتماد طرف مقابل را برانگیزد ، مبنی بر اینکه تحت قواعد حقوق بشر دوستانه ملزم به اعطای حمایت ، یا مستحق حمایت است .
2- مرتکب قصد سوء استفاده از این اعتماد را داشته باشد .
3- مرتکب به طرف مقابل صدمه ی جدی وارد نموده و یا او را بکشد.
4- مرتکب از چنین اعتمادی برای کشتن و یا ایراد آسیب جدی به طرف مقابل استفاده کرده باشد .[10]
بنابر این به طور خلاصه ، 2 عنصر اصلی جهت تحقق خیانت جنگی لازم است :
اول قصد خیانت و دوم سوء استفاده از حسن نیت دشمن در ایجاد صدمه به او [11]. یعنی عملی که نسبت به وضعیت های مورد حمایت حقوق بشر دوستانه جلب اعتماد می کند ، عمدا به منطور اغوای دشمن بکار رود . سوء نیت ویژگی برجسته ی خیانت است ، یعنی نیت خاص به سوء استفاده از اعتماد دشمن در وضعیتی که حقوق بشر دوستانه مورد حمایت قرار گرفته است .
همچنین ، می بینیم دامنه ی جنایات جنگی ناشی از عمل خائنانه در اساسنامه ICC محدود تر از ممنوعیت خیانت در پروتکل اول است ، زیرا دستگیری خائنانه ی افراد دشمن که در پروتکل ممنوع شده است ، در لیست جنایات جنگی قرار نگرفته است.
بند دوم:
مصادیق خیانت جنگی
پروتکل اول در ماده ی 37 ، به جهات فواید نظری و عملی برخی از مصادیق خیانت جنگی را ذکر نموده است .در این بند ، ضمن بررسی این مثال ها ، اقدامات دیگری که می تواند مصداق خیانت جنگی باشد را بررسی می کنیم
الف) مصادیق مقرر در ماده ی 37 پروتکل اول:
اولین سندی که تعریف خیانت جنگی را با ذکر مصادیق آن ارائه می دهد ،
پروتکل اول 1977 الحاقی به کنوانسیون های ژنو 1949 است . ماده ی 37 پروتکل ، بدون آنکه قصد داشته باشند ، خیانت را منحصر به موارد خاص ذکر شده بنماید ، با زبانی تمثیلی ، مثال های روشن و صریحی را ارایه داده است ، تا بتواند قدری از ابهام موضوع کاسته و از ایجاد وضعیت های اختلاف بر انگیز و مورد مناقشه پیشگیری نماید .
در واقع ، ایده ی تصریح قاعده ی ممنوعیت خیانت به واسطه ی لیستی از مثال ، از همان ابتدای بحث هم به دلایل فنی وهم به دلایل عملی در کنفرانس تدوین پروتکل مطرح بود [12]. از نقطه نظر عملی بدیهی است برشمردن وضعیت های ملموس وعینی وظیفه ی فرماندهان ورزمندگان را دراجرای قاعده تسهیل می کند. از نقطه نظر فنی هم باید توجه داشت ، خیانت مفهومی گسترده و کلاسیک است ، که ارایه ی تعاریف متفاوت از آن ، گاه تشخیص آن را با مشکل مواجه می سازد ، مثلا در برخی قوانین داخلی ،جایزه گذاشتن برای سر افراد خاصی از ارتش دشمن ، عملی خائنانه بر شمرده شد[13] ، اما چنین عملی عناصر مورد نظر ماده ی 37 را دارا نیست ، بنابر این بیان مثال های عینی می تواند ، یک عنصر کمکی در تعریف خیانت جنگی تلقی شده و درک بهتر آنرا ممکن سازد .
هرچند ، تدوین کنندگان پروتکل اول ، احصای انحصاری مصادیق خیانت را مد نظر نداشته اند ، اما این ذکر تمثیلی ، می تواند در وضعیت های مجادله برانگیز راهنمای موثری باشد .
در طی مخاصمه ، ممکن است وضعیت های متنوعی ایجاد شود که به نظر خائنانه و ناجوانمردانه بیاید ، اما باید توجه داشت ، تمامی این وضعیت ها خیانت جنگی به مفهوم خاص پروتکل نخواهد بود ، بلکه خیانت جنگی دارای عناصر مشخصی است که باید احراز گردند . در هر صورت ذکر مثال ها به جهت مزایای عملی و نظری آن حائز اهمیت ویژه است .
علاوه برآنکه ، این بیان تمثیلی ویژگی جامع ندارد ، شایان ذکر است ، هر مثال باید با توجه به سیاق پاراگراف ونه به تنهایی سنجیده شود . به عنوان مثال حمله به رزمنده ی دشمن پس از تظاهر به ناتوانی به جهت جراحت ویا بیماری یک عمل خیانت آمیز به مفهوم ماده ی 37 است ، اما تظاهر به ناتوانی به جهت جراحت به نیت ایجاد وقفه در حمله ی دشمن هر چند می تواند به مفهوم موسع عملی خائنانه تلقی شود ، اما در مفهوم خاص ماده ی37 خیانت جنگی نیست [14]، زیرا آنچه خیانت جنگی در ماده ی 37 پروتکل اول تعریف شده وبه عنوان نقض فاحش حقوق بشر دوستانه و جنایت جنگی شناخته شده است ، به نیت حمله به دشمن ارتکاب می یابد و نه صرفا دفاع از خود یا دفع حملات دشمن .
حال فرض کنید فردی به جهت نشان دادن تمایل خود به تسلیم ، خود را به ناتوانی یا معلولیت می زند، چنین فردی نه تنها مرتکب عملی خائنانه نشده ، حتی هیچ یک از قواعد حقوق بشر دوستانه را نقض نکرده است . عمل او صرفا تدبیری است که جهت آشکار ساختن میلش به انصراف از نبرد اندیشیده است.
صلیب سرخ (ICRC) لیست مثالی را به کنفرانس تدوین پروتکل تقدیم نموده بود ، که البته کنفرانس تغییراتی در آن داد . چندین کار گروه تشکیل شد ، تا روی مصادیق بحث بر انگیز خیانت در جنگ مطالعه کنند . به هر صورت ، موافقت شد ، ماده ی 37 باید به فهرست کوتاهی از مثال های مبرهن محدود گردد و موارد مورد مناقشه را که محل تردید و مورد اختلاف شرکت کنندگان بوده اند ، کنار نهاده شود .[15]
این فهرست به ذکر 4 نمونه از خیانت بسنده کرده است ، که به شرح ذیل می باشد :
1)تظاهر به قصد مذاکره یا تظاهر به تسلیم با پرچم سفید :
پرچم آتش بس موقت نشان تعلیق مخاصمه در جریان نبرد برای مدت زمان مشخص است .
این پرچم یک پرپم سفید است که توسط فرماندهان محلی نیرو های متخاصم جهت نشان دادن تمایل به مذاکره در مورد آتش بس موقت بلند می شود . این پرچم همچنین می تواند قصد تسلیم یک رزمنده و خارج شدن او را از وضعیت نبرد نشان دهد . موفقیت این نهاد بستگی به حسن نیت و عدم سوء استفاده از آن دارد .[16]
مطابق با ماده(f)(3)85 پروتکل ، استفاده ی خائنانه از پرچم سفید اگر موجب مرگ یا آسیب شدید به رزمنده دشمن گردد نقض فاحش پروتکل تلقی می گرد . استفاده ی خائنانه از این پرچم در ماده ی (f)23 مقررات لاهه نیز ممنوع شده بود .
هرچند ماده ی 85 پروتکل تنها سوء استفاده ای را که منجر به مرگ یا آسیب شدید گردد ، نقض فاحش دانست ، اما بدیهی است بنابر سیاق ماده ی 37 دستگیری خائنانه ی دشمن به این طریق نیز نقض پروتکل و ممنوع است .
همچنین نماینده یک طرف که تحت عنوان مذاکره به طرف دیگر فرستاده می شود ، اگر از حمایت های اعطایی سوء استفاده کرد و مبادرت به کسب اطلاعات ، جاسوسی و تحریک سربازان دشمن و.... نماید،هرچند عمل او طبق این ماده ممنوع نیست اماطرف مخاصمه می تواند اورابازداشت ومحاکمه کند.البته حتی بدون توسل به خیانت نیز یک فرستاده ممکن است به اطلاعات استراتژیکی دست یابد که حائز اهمیت نظامی است ، در این صورت هم طرف مخاصمه بنابه ضرورت نظامی می تواند او را موقتا باز داشت نماید .[17]
در کل رزمندگان هرگز نمی توانند از شرایط حاکم برروابط غیر مخاصمه ای خود سوء استفاده کنند . این قاعده اقدام به شروع و ادامه ی مذاکرات با دشمن ، تسلیم وشرایطی که در ماده ی 41 پروتکل تعریف شده (حمایت از رزمندگان خارج ازوضعیت نبرد) را تحت پوشش قرار می دهد.
2)تظاهر به عدم امکان مبارزه به جهت بیماری یا جراحت:
شایسته است به کنوانسیون های اول و دوم ژنو اشاره کنیم ، که به میدان نبرد اعمال می شوند و تعهد احترام وحمایت از زخمیان ، بیماران وکشتی شکستگان را در هر شرایطی به طرفین مخاصمه تحمیل می کنند ،(ماده ی12)[18].
به علاوه باید به ماده ی 41 پروتکل (حمایت از رزمندگانی که از وضعیت نبرد خارج شده اند ) هم اشاره ایی داشت . این مقررات هر نوع حمله به شخصی که در چنین وضعیتی قرار گرفته را ممنوع می کنند.
تاریخ حقوق ژنو نشان می دهد ، بیماران و مجروحان ارتش های زمینی و دریایی متخاصمان اولین مخاطب های حمایت های بشر دوستانه بوده اند .فلسفه ی حمایت های خاص مقرر برای کادر و تجهیزات پزشکی ،درمانی نیز ، ارائه ی مراقبت به چنین افرادیست.[19]
حمله ی عمدی به شخص مجروح یا بیمار که قابلیت مبارزه ندارد ، اگر موجبات مرگ یا صدمه ی شدید به او گردد، تحت ماده ی 85 پاراگراف (e) 3 پروتکل نقض فاحش حقوق بشر دوستانه است . قرینه ی این حمایت ، تظاهر به وضعیت خارج از مبارزه می باشد،که بنابراین مصداق خیانت خواهد بود .
بند (b) پاراگراف اول ماده ی 37 ، برآنست ، تکمله ایی بر حمایت از رزمندگانی باشد که از قابلیت نبرد خارج شده اند .
تحت شرایط مشابه ، استفاده ی خائنانه از علامت مشخصه ی صلیب سرخ ، هلال احمر و دیگر علائم حمایتی به رسمیت شناخته شد ه، تحت پاراگراف (f)3 ماده ی 85 نقض فاحش محسوب می گردد . استفاده ی خائنانه همواره از اعتماد دشمن در جهت حمله به او سوء استفاده می کند . بنابراین ، برای مثال ، تظاهر به مرگ ، صرفا برای حفظ حیات خود یا دیگری ممنوع نخواهد بود در حالی که تظاهر به مرگ ، جهت کشتن سرباز دشمن هنگامی که به او پشت می کند، خیانت ممنوعه جنگی است .[20]
قابل توجه است ، رزمنده بیمار یا زخمی اگر درخواست کمک پزشکی نماید و چنین کمکی را دریافت دارد ، اگر قصد داشته باشد بلافاصله پس از آن مبارزه را از سر گیرد، مرتکب خیانت جنگی نشده است ، پرسنل پزشکی نیز که کمک های لازم را به او ارائه داده اند عملی خلاف حقوق بشر دوستانه مرتکب نشده اند ، زیرا چنین فردی تظاهر به بیماری یا جراحت نکرده است ، بلکه واقعا در چنین وضعیتی قرار داشته است . اما چنین فردی به محض آنکه شروع به اقدام خصمانه نمود ، از حمایت های خاص مجروحان و بیماران محروم می گردد وبنابراین می تواند مورد حمله قرار بگیرد.[21]
3) تظاهر به وضعیت "غیر رزمنده و غیر نظامی ":
عمده ی بحث های کنفرانس ، در تهیه فهرست تمثیلی خیانت ، در مورد این بند بود ، زیرا وقتی بحث تظاهر به وضعیت غیر نظامی مطرح می گردد ، خواه ناخواه ، مبحث نیرو های چریکی و نا منظم نیز مطرح می شود .
گنجاندن این مثال ، کمیته ی سوم کنفرانس تدوین پروتکل را با مشکل جدی مواجه کرد.
از یک طرف ، کنار گذاشتن این بند ، یعنی تسامح و تساهل بر سر اساسی ترین اصل حقوق بشر دوستانه ، یعنی تفکیک نظامیان وغیر نظامیان .[22]
از طرف دیگر، پذیرش آن بدون محدودیت ، یعنی تخریب قاعده ای که در ماده ی 44 مطمح نظر قرار گرفته است ،(مربوط به اسرای جنگ های زمینی )، که در برخی شرایط اجازه می دهد ، یک رزمنده ی چریکی ، که نمی تواند خود را از غیر نظامیان متمایز کند ،اگر سلاح خود را آشکارا حمل کند ، وضعیت رزمنده را دارامی باشد .[23]
در اینجا تاحدودی بین این دو قاعده چالش ایجاد می شود ، از یک طرف اهمیت اصل تفکیک مطرح است و از طرف دیگر حمایت از رزمندگان ارتش غیر منظم و نیرو های چریکی .
هرچند بدیهی است بنابر تعریف خیانت جنگی در ماده ی 37، صرفا تظاهر به وضعیت غیر رزمنده یا پوشیدن لباس غیر نظامیان ، تحقق خیانت را در پی نخواهد داشت ولازم است قصد گمراه کردن دشمن و سوء استفاده از اعتماد او ثابت شود ، اما این برای کاهش بدگمانی آنهایی که منافع حقوقی چریک ها را مورد حمایت قرار می دهند ، کافی نیست [24].
اگر بند 3 با یک شرط حمایتی مقید نگردد ، در این صورت رزمندگان مدنظر ماده ی 44 ، در صورت پوشیدن لباس غیر نظامیان ، به آسانی دردامنه ماده ی 37 و اتهام به خیانت جنگی قرار می گیرند . از این رو تصمیم بر این شد ، شرطی حمایتی گنجانده شود ، البته نه در ماده ی37 بلکه در ماده ی 44 پاراگراف 3 که بیان می دارد :"اعمالی که با شرایط این پاراگراف مطابقت دارند ،عمل خائنانه به مفهوم پاراگراف (c)1 ماده ی 37 نمی باشند."
بنابر این ،این تمثیل از مصادیق خیانت جنگی در جای خود حفظ شد ، اما شرطی بر آن در ماده ی 44 مقرر شد .[25]
رزمنده ای که در یک حمله یا عملیات نظامی مقدماتی یک حمله فعالیت می کند ، می تواند به استتار توسل جوید ، وپشت موانع طبیعی یا مصنوعی پنهان گردد ، طوری که قابل رویت برای ارتش دشمن نباشد ، اما نمی تواند میان جمعیت غیر نظامی هویت خود را پنهان کند یا تظاهر به وضعیت غیر نظامی کند . نکته ی اصلی که بند 3 در صدد بیان آنست ، همین مطلب می باشد .
وضعیت های خاصی وجود دارد که در ماده ی 44 پاراگراف 3 ، توصیف شده است ،
اما حاکی از معیار های مضاعف نیست [26]، و در صورت احراز عناصر خیانت ، حتی در مورد رزمندگان چریکی نیز به همین ترتیب اعمال می گردد.
4) تظاهر به وضعیت مورد حمایت با استفاده از علائم ، نشانه ها و لباس های سازمان ملل((UN یا دول بی طرف یا غیر طرف متخاصم: هرچند این مقرره نکته ی بحث برانگیزی را مطرح ننموده است ، اما از آن جهت که 2عامل متفاوت را وارد کرده است قابل بررسی است .
عامل اول؛علائم ،نشانه ها و لباس های UN:
قابل ذکر است استفاده از علائم یا لباس های UN می تواند تنها در مواردی ، خیانت جنگی ماده ی 37 را محقق نماید ، که پرسنل UN از وضعیت بی طرف ، یا نیرو های تحت حمایت برخوردار باشند ،
اما در وضعیتی که نیرو های UN در عملیات اجرایی برقراری صلح به عنوان رزمنده شرکت دارند و مکلف به رعایت حقوق بشر دوستانه می باشند اگر طرف مخاصمه [27]به استفاده ی غلط از علائم آنها مبادرت ورزد ، هرچند عملی غیر قانونی انجام داده است ، (سوء استفاده از علائم ویونی فرم های طرف مخاصمه) اما مرتکب خیانت جنگی نشده است ، (زیرا علائم و یونی فرم یک طرف مخاصمه از حمایت خاصی تحت حقوق بشر دوستانه بهره مند نیست که استفاده ی غلط از آن موجب خیانت جنگی گردد[28]).دبیر کل سازمان ملل در 1995 در گزارش خود مربوط به وضعیت حقوق بشر دوستانه در سرزمین یوگسلاوی سابق خاطرنشان شد ، براساس اطلاعات حاصله ، سربازان صرب از لباس های حافظ صلح UN سوء استفاده نمودند.
در این گزارش آمده است ، مسلمانان که در حال فرار از دست صرب ها به صرینیکا (منطفه ی تحت حمایت سازمان ملل) بودند، با سربازان صرب مواجه شدند که لباس های حافظان صلح را به تن داشتند و سوار بر خودروهای سرقتی UN ، از بلند گوها اعلام کردند ، آماده ی حمایت از سربازان مسلمان بوسنی هستند . سربازان بوسنی که باور کردند ، تحت حمایت نیرو های حافظ صلح خواهند بود ، تسلیم شده و بلا فاصله پس از تسلیم به جوخه ی آتش بسته و قتل عام شدند .این کشتار وحشتناک که بزرگترین کشتار اروپا پس از جنگ جهانی دوم بود ، به روشنی تحت تعریف مضیق خیانت جنگی در پروتکل اول می گنجد .
صرف سوء استفاده ازلباس و علائم UN بنابر ماده ی (2)38 پروتکل ممنوع است و استفاده ی خائنانه که منجر به کشته و یا زخمی شدن افراد گردد ، نقض ماده ی 37 نیز خواهد بود .علاوه بر آن کشتن یا مجروح ساختن یا دستگیری افراد با چنین اقدامی نقض فاحش پروتکل و مصداق جنایت جنگی تحت اساسنامه ی دیوان کیفری بین المللی (ICC) می باشد .
استفاده از علائم و مشخصه های UN بجز در موارد مجاز از سوی این سازمان در کل طبق پاراگراف 2 ماده ی 38 ممنوع شده است . این پاراگراف بنا به پیشنهاد UN در نشست دوم کنفرانس کارشناسان دولتی افزوده شد [29].
عامل دوم؛ دول بی طرف و یا دیگر دول غیر طرف مخاصمه:
این عبارت می تواند بویژه در مواد 2، 19و 31 پروتکل هم دیده شود .کنوانسیون های 1949 ژنو هرگاه از عبارت دول بیطرف استفاده کردند ، همه ی دول غیر طرف یک مخاصمه را منظور داشته اند ، اما فرمول مورد پذیزش پروتکل ، دو دسته کشور را ازهم تفکیک کرده است ، "دول بی طرف " تنها به دولی اشاره می شود که وضعیت بی طرفی دارند و بنابر این لازم بود عبارت " دول غیر درگیر در مخاصمه " افزوده شود که بدیهی است به دولت هایی اشاره دارد که در مخاصمه شرکت ندارند .
در کل ف پاراگراف 1 ماده ی 39 استفاده از پرچم ، آرم نظامی ، علائم ونشانه های دول بی طرف و دول غیر درگیر در جنگ راممنوع می کند.به عبارتی حتی اگر این استفاده منجر به جنایت جنگی مدنظر ماده ی 37 نگردد ، باز هم مشمول ممنوعیت خواهد بود.
یعنی ممنوعیت استفاده از علائم ملی دول بی طرف و غیر درگیر در جنگ ، در یک مخاصمه ی مسلحانه "مطلقا" ممنوع است ، از این علائم نمی توان به نفع یکی از طرف های درگیر مخاصمه استفاده کرد .
روشن است ماده ی 37 و 39 دنبال محدود یا ممنوع کردن دول بی طرف یا در واقع هیچ کشور یا نمایندگی های آن ها در استفاده از علائم و پرچم های خودشان نیستند [30].
بنابر کنوانسیون V لاهه ، مسئولیت اتباع دول غیر درگیر که شخصا و داوطلبانه قصد شرکت در یک مخاصمه را دارند ، با دولت متبوعشان نخواهد بود (ماده ی 6) . البته این افراد به هیچ عنوان حق استفاده از لباس نظامی و آرم های ملی خود را ندارند .
نقض این قاعده ، علاوه بر آنکه عملی خائنانه خواهد بود ، مشکلات حقوقی پر دردسری را ایجاد خواهد کرد و ممکن است جنگ با دول غیر درگیر را در پی داشته باشد .
از طرف دیگر ، خدمات درمانی دول بی طرف و غیر درگیر در مخاصمه ، مجاز هستند درهر شرایطی از نشان های ملی خود استفاده کنند [31]. کشتی های بیمارستانی که از سوی دول بی طرف اعزام می شوند ، علاوه بر پرچم ملی خود و نشان صلیب سرخ ، پرچم ملی طرفی از مخاصمه که بنابر مجوز او وارد میدان جنگ شده اند را نیز می توانند برافرازند .
چنین اعمالی به نفع هیچ یک از طرفین مخاصمه نیست بلکه ویژگی هایی صرفا بشر دوستانه دارند ، که هر دو طرف مخاصمه و مجروحانشان علی السویه از خدمات آنها بهره مند خواهند بود.
علاوه بر مواردی که در لیست تمثیلی ماده ی 37 ذکر شده است ، هرگاه با توسل به حیله ، اعتماد دشمن بر مبنای اعطای حمایت خاص حقوق بشر دوستانه برانگیخته شود و از این اعتماد در راستای قتل ، جراحت شدید ویا دستگیری دشمن استفاده گردد ، نقض ماده ی 37 تحقق می یابد .
به عنوان مثال هرگاه یک آمبولانس که مورد حمایت ویژه حقوق بشر دوستانه است ، مورد استفاده ی نظامی قرار گیرد ، و رزمنده ی دشمن را اغفال نماید ، طوری که او را از حمله به آمبولانس باز دارد و سپس او را مورد حمله قرار دهد ، چنین عملی نقض ممنوعیت خیانت جنگی خواهد بود .
قابل توضیح است ، صرف سوء استفاده از آمبولانس و تجهیزات بهداری ، یا سیگنال ها و علائم مورد حمایت بین المللی با ممنوعیت مواجه است ، حتی اگر به مفهوم خاص عناصر خیانت محقق نگردد.
ب)سوء استفاده از علائم و نشانه های حمایت شده:
1)علائم ونشان های حمایت شده :
حقوق مخاصمات مسلحانه از دیر باز، متضمن شناسایی برخی علائم جهت حمایت از اشخاص و اهداف خاص است . بویژه آنکه ، گاه ضرورت های نبرد ، ارتباط غیر خصمانه دو طرف مخاصمه را ایجاب می کند [32].
بنابراین از دوران باستان ، استفاده از برخی نشانه ها در جنگ موجب مصونیت از حملات طرف مقابل بوده است.
1-1)پرچم سفید:
عرف جنگ استفاده از پرچم سفید را توسط یکی از مقامات طرف های مخاصمه نشان تمایل به مذاکره با دشمن ، درخواست آتش بس ، و یا تسلیم می دانسته است ، که بعد ها در 1899 کنوانسیون لاهه ، ماده ی (f)23، این نماد را به رسمیت شناخت و استفاده ی ناصحیح از آن را ممنوع کرده است . به نیرو های دشمن که پرچم سفید بلند می کنند فرصت تسلیم یاار تباط جهت بیان در خواست آتش بس یا مذاکره داده می شود[33] .
1-2) صلیب سرخ ، هلال احمر :
علامت یک صلیب سرخ روی زمینه ای سفید ، سمبل بین المللی پذیرفته شده برای فعالیت ها و اشخاص و تجهیزات درمانی و مذهبی است . کشور های مسلمان از علامت هلال سرخ روی زمینه ای سفید به همین منظور استفاده می کنند .
در گذشته علامت شیر و خورشید سرخ روی زمینه ی سفید ، توسط دولت ایران همین منظور را می رساند و رسمیت بین المللی داشت ، اما پس از پیروزی انقلاب در ایران و تشکیل جمهوری اسلامی ، رسما استفاده از آن از سوی ایران رد شده و دولت اعلام نمود ، از این پس مانند سایر کشور های اسلامی از علامت هلال احمر استفاده می نماید.[34]
دولت اسراییل یک ستاره ی داوود سرخ روی زمینه ی سفید را بکار می گیرد، و وقتی کنوانسیون های ژنو 1949 را تصویب می کرد ، حق شرط استفاده از این علامت به جای صلیب سرخ را برای خود محفوظ دانست.[35]
حق شرط های اسراییل به کنوانسیون های اول ، دوم و چهارم ژنو کاملا مشابه اند ، مضمون حق شرط اسراییل چنین است : " با احترام به غیر قابل نقض بودن علائم ونشانه های کنوانسیون ، اسراییل از علامت ستاره ی سرخ داوود ، به عنوان نشانه ی مشخصه ی خدمات درمانی نیرو های مسلح خود استفاده می کند "
اما رئیس کمیته ی بین المللی صلیب سرخ استدلال می کند ، اظهارات اسراییل تنها یک اعلامیه ی یکجانبه است . با این وجود اسراییل همچنان از ستاره ی داوود به عنوان علامت حمایت شده استفاده می کند و تنها آمریکا حق شرط های اسراییل را به همراه تمامی شرط های وارد بر کنوانسیون های 1949 ژنو مورد اعتراض قرار داده است ، البته تصریح کرده این اعتراض بر روابط معاهده ای او بر طرف ها تاثیری ندارد ؛ بجز در تغییراتی که آنها به عنوان حق شرط بر کنوانسیون ها وارد کرده اند .[36]
در نتیجه ، استفاده از ستاره ی داود ، در مخاصمات اعراب و اسراییل ، به عنوان یک علامت حمایت شده ، توسط طرف دیگر به رسمیت شناخته شد . با این وجود علیرغم تلاش های بسیار اسرائیل ،ستاره داود رسما به عنوان یک علامت حمایت شده در معاهدات مربوطه شناخته نشد[37].
1-3) دیگر سمبل های حمایت شده در کنوانسیون ها :
علاوه بر موارد بر شمرده ، حقوق بشر دوستانه علائم دیگری را نیز به طور خاص به رسمیت شناخته است .از جمله اینکه یک باند سرخ مایل ، روی زمینه ی سفید ، مناطق بیمارستانی و پناهگاه های غیر نظامیان را نشان می دهد .[38]
اردوگاه های اسرای جنگی ، با حروف "PW" یا "PG" [39]و اردوگاه های باز داشت غیر نظامیان با حروف "IC" نشان داده می شود[40].
یک لوزی به رنگ آبی پررنگ ، و یک مثلث آبی پررنگ روی زمینه سفید ، ساختمان های فرهنگی ، موزه ها ، اماکن تاریخی و دیگر اهداف فرهنگی را نشان می دهد ، که از حمله مستثنی هستند [41]. درمعاهده western tlemispher حلقه ی سرخ با 3 کره ی سرخ درون آن روی زمینه ی سفید (علامت Roerich pact )همین هدف را نشان می دهد.[42]
1-4)علائم حمایتی مقرر در پروتکل الحاقی 1977 به کنوانسیون های ژنو 1949:
علاوه بر علائم بر شمرده در کنوانسیون های ژنو دو علامت نیز به ابتکار پروتکل اول مورد شناسایی قرار گرفته است .
اول، تاسیسات و کار گاه های دارای نیرو های خطرناک یعنی سد ها ، آب بند ها و ایستگاه های برق هسته ای ، طبق پاراگراف اول ماده ی 56 پروتکل الحاقی اول حتی هنگامیکه هدف نظامی باشد ، نباید هدف حمله قرار گیرند ، اگر چنین حمله یی منتهی به انتشار نیرو های خطرناک و خسارات وخیم به جمعیت غیر نظامی شود[43] .
این تاسیسات را می توان با سه حلقه ی نارنجی روشن هم اندازه و روی یک محور نشان داد [44].
دوم،پرسنل و تجهیزات دفاع شهری و غیر نظامی را بنابر پروتکل می توان با یک مثلث آبی متساوی الاضلاع روی زمینه ی نارنجی نشان داد[45].
1-5 ) علائم حمایت شده ی کنوانسیون 1907 لاهه:
علامت حمایت شده ی دیگر ، نشانی است که توسط کنوانسیون لاهه 1907 مربوط به بمباران نیروی دریایی (IX ) حمایت شده است .
نشان لاهه به منظور حمایت از بناهای مقدس ، بیمارستان ها ، اماکن تاریخی ، ساختمان های فرهنگی و دیگر ساختار های مصون از بمباران های دریایی استفاده می شود .
این سمبل شامل یک مستطیل است ، که به دو قسمت مثلثی تقسیم می شود ، مثلث بالا سیاه و مثلث پایین سفید است [46].
البته امروزه ، بیمارستان ها باید با علامت صلیب سرخ (یا هلال احمر) مشخص شوند و این علامت را بکار نمی گیرند .
علائم وسمبل های حمایت شده ، تنها می توانند به منظورشناسایی پرسنل ، اشخاص و اهداف و فعالیت های مستحق وضعیت حمایتی منحصر به فرد خود ، مورد استفاده قرار گیرند و هر نوع استفاده ی دیگری از آنها ممنوع است[47].
قابل ذکر است ، قصور در آشکار نمودن علامت درمورد اهداف و اشخاصی که مستحق وضعیت حمایتی هستند و این وضعیت به وضوح و آسانی قابل تشخیص است ، موجب سلب وضعیت حمایتی آنها نمی گردد . با این وجود ، قصور در استفاده از علائم مورد توافق بین المللی ، می تواند اشخاص و اهداف مورد حمایت را در خطر عدم شناسایی از سوی دشمن قرار دهد ، یعنی ممکن است ، نیروی دشمن تشخیص ندهد ، فرد یا هدف مورد نظر از حمایت بین المللی بهره مند است [48]. البته شرایطی وجود دارد ، که نشان دادن غیر ضروری علامت مشخصه ، ممکن است غیر نظامیان را در خطر نقض مصونیت و حمله از سوی دشمن قرار دهد یا انسجام وتمامیت نظامی را به خطر انداخته و با ضرورت های جنگی همراستا نباشد ، در چنین شرایطی می توان علائم حمایتی را آشکار نکرد ، معمولا مقام تصمیم گیرنده در خصوص عدم استفاده از علائم حمایتی ، به دلایل فنی و عملیاتی ، فرمانده تکنیکی ارتش می باشد [49]. در هیچ شرایطی نباید اهداف غیرنظامی ، نظامی نمایانده شوند و اصل تفکیک رادر خطر بیندازند [50].
1-6) سیگنال های حمایتی :
از نظر حقوق بین الملل بشر دوستانه ، سه روش اختیاری برای شناسایی واحد های پزشکی و وسایل حمل و نقل آنها وجود دارد .
- سیگنال های رادیویی: به منظور شناسایی حمل و نقل درمانی توسط مخابره ی بی سیم واژه ی PAN PAN سه دفعه بعد از کلمه ی "Medical" که به فرانسه MAY-DEE-CAL تلفظ می گردد ، تکرار می شوید . جهت مخابره ی تلگرافی سه تکرار XXX بعد از یک بار گروه YYY همین منظور را می رساند .سیگنال های رادیویی برای حمل و نقل پزشکی در ماده ی 40 مقررات رادیو که از 1 ژانویه 1982 به اجرا در آمده ، تنظیم شده است ، که در کنفرانس جهانی رادیو برای خدمات موبایل در ژنو 1983 مورد اصلاح قرار گرفته است [51].
- سیگنال های بصری :هواپیماهای پزشکی ، کشتی های بیمارستانی ، قایق های نجات ساحلی و وسائل نقلیه ی درمانی می توانند از انتشار نور آبی به عنوان علامت مشخصه ی حمایتی واحد های درمانی استفاده کنند [52]. علت انتخاب نور آبی قابلیت رویت آن از فاصله ی دور است . البه در اروپا و آسیا نور آبی به طور گسترده توسط پلیس ، آتش نشانی و حمل و نقل اورژانس استفاده می شود که ممکن است ایجاد پیچیدگی کند [53]. پروتکل اول ژنو ، اسفاده از نور آبی را به عنوان سیگنال بصری تنها برای هواپیما ها ی پزشکی به رسمیت شناخته و استفاده از این سیگنال را برای هواپیما های دیگر ممنوع دانست . بنابر پروتکل ، هواپیما های پزشکی ، باید مجهز به تجهیزاتی باشند که بتوانند در صورت نیاز این سیگنال ها را در تمامی جهات منتشر کنند .
- همچنین طبق پروتکل ، دیگر وسایل حمل و نقل پزشکی غیرازهواپیما ، نیز می توانند از نور آبی استفاده کنند به شرطی که توافقات خلاف آن بین طرفین مخاصمه صورت نگرفته باشد.
- سیگنال های الکتریکی:
کشتی ها وقایق های درمانی می توانند از ابزار مناسب انتقال رادار دریایی
استفاده کنند ، البته این رادارها باید به توافق خاص طرفین مخاصمه برسند .
هواپیماهای پزشکی نیز می توانند از رادار نظارت ثانویه (SSR) که در
ضمیمه ی کنوانسیون ICAO آمده به عنوان سیگنال مشخصه استفاده کنند [54].
سیگنال (SSR) منحصرا برای هواپیما ها ی پزشکی قابل استفاده است .
علاوه برسیگنال های حمایتی مقرر برای کشتی ها و هواپیما های پزشکی ، کشتی ها و هواپیماهای غیر دول جنگ هم می توانند از سیگنال های خاصی برای شناسایی و معرفی خود یا برقراری ارتباط استفاده کنند . استفاده از چنین سیگنال هایی متضمن شناسایی حق یا تکلیفی برای دول درگیر و غیر درگیردر جنگ نیست ، مگر آنکه توافق خاصی در این رابطه صورت گیرد.[55]
2)مفهوم سوء استفاده :
سوء استفاده از علائم ، سیگنال ها و سمبل های حمایت شده ، به منظور کشتن ، صدمه زدن یا دستگیر کردن افراد دشمن ، مصداق خیانت جنگی خواهد بود[56]. برای مثال ، استفاده از یک آمبولانس یا هواپیمایی که به علامت صلیب سرخ یا هلال احمر نشان دارشده ، به منظور حمل رزمندگان ، سلاح و مهمات نظامی جهت فریب دشمن یا حمله به او ممنوع است . همینطور استفاده از یک پرچم سفید جهت کسب مزیت نظامی بر دشمن غیر قانونی است .برای آنکه ثابت شود ، کسی که پرچم سفید را به نشان تسلیم یا مذاکره بلند کرده ، اختیار چنین عملی را از سوی فرمانده خود دارا بوده است ، باید احتزاز پرچم با قطع فوری آتش از سوی آن طرف همراه باشد .
به علاوه ، نمایندگانی از سوی آنها باید فورا جهت مذاکره فرستاده شوند.[57] انتشار غلط این خبربین دشمن که آتش بس مورد توافق قرار گرفته است نیز عملی خائنانه است [58]. همچنین انعقاد موافقت نامه ایی جهت آتش بس یا تعلیق مخاصمه ، به منظور حمله ی غافلگیرانه به دشمن نیز مشمول ممنوعیت حقوق بشر دوستانه است .
این قواعد مبتی بر حسن نیت و اعتماد طرفین است . احترام به حسن نیت امری اصولی و ضروری است .
لازم به توضیح است ، منظور از استفاده ی نادرست وسوءاستفاده از علائم و نشانه ها ، استفاده ایی غیر از آنچه که بدان منظور طراحی شده اند ، یعنی شناسایی اشیاء ، مناطق ، اماکن و اردوگاه های مورد حمایت ، می باشد.
ج) سوء استفاده از پرچم ، نشان و لباس های نظامی دشمن:
از قرن 17 ، حداقل رزمندگان ارتش منظم مطابق با یک قاعده ی حقوقی عرفی ، خود را از غیر رزمندگان متمایز می سازند . بنابراین لباس نظامی یک ویژگی متمایز کننده در جنگ است[59] . این تمایز صرفا بین نظامیان و غیر نظامیان نیست ، بلکه لباس نظامی مشخص طرفین مخاصمه را نیز از یکدیگر متمایز می سازد . از این رو استفاده ی نادرست از علائم و لباس های نظامی دشمن از گذشته ممنوع بوده است . این ممنوعیت در کدلیبر ، اعلامیه ی بروکسل ، دستورالعمل آکسفورد و مقررات لاهه ذکر شده است [60].
پروتکل الحاقی اول ،نیز بکار بردن پرچم ، نشانه و لباس های نظامی دشمن رامنع کرده است [61].
اساسنامه ی دیوان کیفری بین المللی مبادرت به این اقدام را اگر منجر به قتل یا جرح جدی طرف مخاصمه گردد ، جنایت جنگی دانسته اند [62]، اما با توجه به تعریف خاصی که ما از خیانت ارائه داده ایم [63](بر اساس ماده ی 37 پروتکل اول ) از آنجا که لباس نظامی یا پرچم دشمن واجد حمایت خاص حقوق بشر دوستانه نیست ، اگرچه پوشیدن آن باعث جلب اعتماد طرف متقابل گردیده و نقض اصل حسن نیت است عناصر خیانت را دارا نیست [64].
علاوه بر این مسئله استفاده ی نادرست از علائم ولباس های نظامی دشمن همواره چالش هایی را به همراه داشته است ، گاه چنین استدلال می شود از آنجا که در برخی اسناد از جمله مقررات لاهه ، استفاده ی نادرست improper use))ممنوع شده است،
پس نمی توان گفت هر گونه استفاده یی از علائم ولباس ها ی نظامی طرف مخاصمه ممنوع است ، بلکه باید ثابت شود ، فرد با بر تن داشتن لباس دشمن به روی او آتش گشوده یا در گیر عملیات فعال نظامی شده است ، در غیر این صورت ، و قبل از شروع عملیات چنین عملی با ممنوعیت مواجه نیست [65].
در قضییه سکورزنی ، 1947 ، دادگاه نظامی امریکا ، فرد آلمانی را که متهم به پوشیدن لباس دشمن در میدان نبرد بود ، به همین جهت تبرئه نموده است .
پروتکل الحاقی دوم ماده ی 39 ، پاراگراف 2 ، استفاده از پرچم ، علائم نظامی ، آرم یا لباس نظامی دشمن را در عملیات فعال نظامی یا به منظور پیشبرد اهداف نظامی خود و ایجاد ایمنی و کسب حمایت از سوی دشمن یا ممانعت از حملات دشمن ، منع کرده است .[66]
در کنفرانس تدوین پروتکل اول ، عقیده بر این بود که ممنوعیت "استفاده نادرست "
ممنوعیتی نسبی است ، نه مطلق و نیاز به تعریف واژه ی مذکور دارد لذا در طرح ICRC که در 1972 تقدیم کارشناسان دولتی شد ، استفاده از نشان های ملی دشمن همواره طی مخاصمه ممنوع اعلام شد . اما کارشناسان خود دچار اختلاف شدند ، به این ترتیب که نمایندگان دول قدرتمند خواهان ممنوعیت مطلق بوده در حالی که قدرت های کوچکتر ، تمایل به مشروط و مقید بودن این ممنوعیت بودند ، از سیاق پاراگراف 2 ماده 39 چنین بر می آید ، که کنفرانس در نهایت نظر دول کوچکتر را نیز تامین نمود و استفاده از لباس و علائم دشمن ، را در حین عملیات فعال و در جهت تامین اهداف نظامی خود ممنوع نموده است ، یعنی می توان گفت چنین استفاده هایی ، در مواردی که حفظ جان سرباز ایجاب میکند ، جایز است [67]. همچنین اسرای جنگی نیز به هنگام فرار می توانند از نشان ها و لباس های دشمن استفاده کنند ، البته به شرطی که درگیر عملیات نظامی علیه دشمن نشوند و هیچگاه در حالی که لباس فرم دشمن را به تن دارند ، علیه او شلیک نکنند[68] .
دستوالعمل های نظامی برخی کشور ها نیز ، در شرایط آب و هوایی سخت ، که ضرورت ایجاب می کند ، پوشیدن لباس دشمن را مجاز می دانند [69].اما بنظر بهتر است در چنین مواردی آرم های نظامی دشمن از لباس ها جدا شود [70].
در هر حال بدیهی است ، حمله ی نظامی به دشمن ، جمع آوری اطلاعات و درگیری در عملیات های نظامی مشابه ، حتی برای افرادی که برای حفظ جان خود به لباس دشمن متوسل شده اند ممنوع است .
به طور کلی نمی توان با توجه به رویه ی دولتی موجود نتیجه گرفت ، پوشیدن لباس دشمن در خارج از صحنه ی نبرد ، با منع قانونی مواجه باشد.[71]بنابراین استفاده از لباس نظامی دشمن ،علائم آنها ویا تکلم به زبان آنها مصداق خیانت جنگی نیست.
د) سلاح های با تاخیر عمل کننده :
هرچند خیانت جنگی ، از جمله استراتژی های ممنوعه در جنگ است ، ودر حوزه ی محدودیت روش های مخاصمه بررسی می شود، اما اشاره به دسته ی خاصی از سلاح ها که ابزار جنگ محسوب می شوند ، اما بکارگیری آنها شیوه ایی خائنانه است ، جالب خواهد بود .
مخاصمات مدرن با استفاده گسترده ازسلاح های با تاخیر عمل کننده همراه هستند ، مثل مین ها و تله های انجاری ، که توسط خود قربانی فعال می شوند ، به عبارتی به محض تماس هدف مورد نظر با آنها عمل می کنند[72] . هدف این سلاح ها ایجاد سد جلوی تحرکات و پیشروی دشمن است ، به عنوان مثال یک طرف مخاصمه میدان گسترده ایی را مین گذاری می کند ، تا از ورود دشمن به این حوزه و عبور از آن جلوگیری کند . اگر حوزه ی کارگذاری آنها مشخص نباشد ، یا اگر استتار شوند ، می توان آنها را در مفهوم موسع لغوی ویا حتی در مفهوم حقوقی خائنانه تلقی کرد .
در تدوین پروتکل اول، موضوع مورد مذاکرات طولانی کمیته Adhoc قرار گرفت و کارگروه تشکیل شده پیشنهاداتی را در خصوص موضوع ارائه داد[73] . موضوع در نهایت در پروتکل اول گنجانده نشد ، اما در مواد 2 و 6 پروتکل الحاقی به کنوانسیون 1980 ممنوعیت سلاح های متعارف با عنوان پروتکل ممنوعیت یا محدودیت استفاده از مین ها ، تله های انفجاری و دیگر ابزار مشابه ، به خوبی لحاظ گردید(پروتکل سلاح های خائنانه).
ماده 2 پروتکل مذکور ، "تله انفجاری " را چنین تعریف می کند :" هر وسیله یا موادی که جهت کشتن یا مجروح کردن افراد طراحی می شود ، و به طور غیر منتظره عمل می کند ، یعنی هنگامیکه شخص با شئی که ظاهرا بی خطر است تماس می یابد یا عملی که ظاهرا بی خطر می باشد را اتخاذ می کند ، این مواد عمل کرده و موجب مرگ یا جراحت او می گردند"
ماده ی 6 به عنوان ممنوعیت استفاده از تله های انفجاری خاص چنین می گوید :
1)بدون متاثر ساختن قواعد حقوق بین الملل قابل اعمال در مخاصمات مسلحانه راجع به خیانت ، استفاده از ابزار زیر در هر شرایطی ممنوع است:
الف) تله های انفجاری که به شکل اشیا ء بی خطر قابل حمل ونقل دستی طراحی می شوند ومحتوی مواد منفجره ای هستند که به محض تماس انفجار می یابند .
ب) تله های انفجاری که به هر طریق به موارد زیر مربوط یا متصل می گردند:
- علائم ونشانه ها و سیگنال های مورد حمایت بین المللی
- اشخاص بیمار و مجروح یا اجساد
- اماکن دفع یا سوزاندن اجساد
- تجهیزات و تسهیلات و امکانات و ابزار حمل و نقل پزشکی
- اسباب بازی کودکان و اشیاء قابل نقل و انتقالات دستی یا ابزاری که بطور خاص کاربرد خوراکی ، بهداشتی ، سلامتی ، پوشش یا آموزش کودکان دارند .
- آب و غذا
- ظروف و ابزار آشپزخانه ، بجز در تاسیسات و اماکن و اردوگاه های نظامی
- اشیایی که به وضوح ماهیت مذهبی دارند
- اماکن تاریخی ، کارگاه های هنری یا اماکن عبادی که میراث معنوی یا فرهنگی مردم هستند .
- حیوانات ویا لاشه های آنها
2)در هر شرایط استفاده از هر نوع تله ی انفجاری که منجر به آسیب و درد و رنج غیر ضروری می گردد ، ممنوع است .
گرچه کنوانسیون ممنوعیت سلاح ها ی متعارف و پروتکل های آن کاملا از پروتکل اول الحاقی به کنوانسیون های ژنو
مجزا هستند ، اما پروتکل اول نیز ، حق طرفین مخاصمه را در انتخاب ابزار و روش های جنگ محدود کرده است .
همچین استفاده از هر نوع سلاحی را که منجر به درد و رنج غیر ضروری گردد ممنوع نموده است (ماده 35). از غیر نظامیان (ماده ی 51) ، زخمیان و مجروحان و کشتی شکستگان (ماده ی 10) ، پرسنل مذهبی و پزشکی (ماده ی 15) و اشیاء ضروری برای حیات غیر نظامیان (ماده ی 54) حمایت می کند .
در صورت الحاق یا اتصال تله های انفجاری به هر گروه از اشخاص و اهداف تحت حمایت خاص ، خیانت جنگی مصداق می یابد ، زیرا اعتماد دشمن در رابطه با چنین اهدافی در جهت کشتن یا زخمی کردن او مورد سوء استفاده قرار گرفته است.
بنابر این حتی اگر طرفین مخاصمه عضو کنوانسیون "ممنوعیت سلاح های متعارف " نباشند، استفاده از تله های انفجاری تحت این شرایط ممنوع است [74].
بند سوم
خیانت جنگی در مبارزه با تروریسم
به دلیل اهمیت روز افزون وضعیت مبارزه با تروریسم در حقوق بین الملل طی سالهای اخیر ، در این بند ، ابتدا به این سؤال می پردازیم که آیا مبارزه با تروریسم ، می تواند مصداق یک مخاصمه مسلحانه حقوق بشر دوستانه باشد یا خیر، و سپس با توجه به اینکه در صورت مثبت بودن جواب سؤال فوق ، عمدتا این مخاصمات ، غیر بین المللی هستند ، وضعیت اعمال ممنوعیت خیانت در مخاصمات غیر بین المللی را بررسی می نماییم.
الف)وضعیت مبارزه با تروریسم به عنوان مخاصمه مدنظر حقوق بین الملل بشر دوستانه :
مقوله ی رایج "جنگ علیه تروریسم " اساسا این سوال را مطرح می کند ، آیا حقوق بین الملل بشر دوستانه باید بر اقدام مسلحانه یک دولت علیه یک سازمان تروریستی حاکم باشد یا خیر.[75]
جهت پرداختن به این سوال مفید فایده خواهد بود، که بدانیم مفهوم وتعریف تروریسم چیست و چرا مسئله ی اعمال حقوق بشر دوستانه بر این حوزه ، موضوع نگرانی است . تعریف تروریسم در رشته های مختلف دانشگاهی و از جمله در حقوق بین الملل با مشکل مواجه است و جامعه ی جهانی در ارائه ی تعریف جامعی از آن ناموفق بوده است [76].
نظر Walther leqveur یک تاریخ دان چنین است : " تروریسم تعاریف متفاوتی دارد ، به طور خلاصه می توان گفت ، استفاده از خشونت توسط گروهی با اهداف سیاسی ، که معمولا علیه دولت می باشد ، اما ممکن است علیه گروهی قومی ، طبقاتی ، نژادی و مذهبی یا سیاسی خاص باشد . هرگونه تلاشی برای بیان جزئیات بیشتر ، در تعریف تروریسم با شکست مواجه است ، زیرا تروریسم انواع مختلفی دارد"[77].هدف سیاسی ، خشونت مسلحانه و ایجاد رعب از مولفه های اساسی تروریسم گفته شده است .هر چند هریک از این مولفه ها ، امروزه ابعاد گسترده تری یافته است[78] .
به عنوان مثال حمله به شبکه های کامپیوتری (CNA )[79] پدیده ای نسبتا جدید است که با تخریب یا دستبرد گسترده ی اطلاعات شبکه ها ، ممانعت در دسترسی به آنها ، اختلال و تغییر آنها همراه است که می تواند علیه زیر ساختار های اساسی ، ارتباطات ، اقتصاد جهانی و حتی علیه کل کشور بکار گرفته شود . همچنین می تواند عواقب خطرناکی برای غیر نظامیان درپی داشته باشد ، به عنوان مثال حمله ی ویروسی به یک نیروگاه هسته ایی که منجر به آزادی انرژی هسته ای گردد ، همان قدر خطر آفرین است که استفاده از سلاح های هسته ایی . این گستردگی مفهوم ، مقاومت در برابر تروریست و قانون گذاری علیه آن را دشوار کرده است [80].
از طرفی عدم توافقات بر این موضوع که آیا " تروریسم دولتی" وجود دارد و یا آیا جنبش های " آزادی خواه ملی " حرکات تروریستی تلقی می شوند یا خیر ، مانعی عمده بر سر راه همکاری بین المللی علیه تروریسم گشته است[81] .
معاهدات بین المللی سعی کرده اند ، با پرداختن تدریجی به اشکال خشونت که معمولا مورد استفاده ی تروریست هاست ، این دشواری ها را کاهش دهند [82]، که منجر گشته هیگنزاظهار دارد :
تروریسم واژه ایی با اهمیت حقوقی نیست . این واژه صرفا به فعالیت هایی اشاره می کند که توسط دولت ها یا افراد انجام می گیرد ، اما با مخالفت عمومی مواجه هستند و در آنها شیوه های غیر قانونی بکار گرفته می شود یا اهداف حمایت شده را مورد حمله قرار می دهند . این واژه به گونه های متنوعی از مشکلات اشاره دارد که برخی عناصر مشترک دارند ودر کل از سوی جامعه ی بین المللی محکوم می گردند.[83]
استراتژی تروریسم درست در نقطه ی مقابل حقوق بشر دوستانه است ، زیرا معمولا خشونت را علیه جمعیت غیر نظامی بکار می گیرد و در واقع هدف اصلی آن ، حمله به اهداف غیر نظامی است .
انتخاب اهداف غیر نظامی ویژگی برجسته ی حملات تروریستی است که مهمترین اصل حقوق بشر دوستانه ، یعنی اصل تفکیک را زیر پا می گذارد .[84]
قابل ذکر است ، منظور ما از ترور ، اعمال اتخاذی از سوی گروه های تروریستی است ، نه مرتکبان منفرد ، که به گروه خاصی تعلق ندارد ، زیرا در این صورت بدیهی است نمی توان برعدم وجود یک مخاصمه تردید کرد.
به نظر ما ، سازمان تروریستی ، هر سازمان غیر دولتی است که اعمال تروریستی انجام می دهد ، و سیاست های کلی آن با اتخاذ اقدامات تروریستی همراه است .
توسل به زور علیه یک سازمان تروریستی می تواند اشکال مختلفی داشته باشد ، برخی در سطحی نیستند که یک مخاصمه ی مسلحانه به مفهوم مد نظر حقوق بشر دوستانه ، را بر آورده سازند و بنابر این قابلیت اعمال این مجموعه حقوق در مورد آنها اصولا مطرح نمی گردد .
در چنین سطوحی با دخالت قوای پلیس و کنترل نظامی بر بی نظمی ها و آشوب های داخلی، یا اجرای فرا سرزمینی حقوق مواجهیم .[85]
در این موارد چه سازمان تروریستی درون مرز فعالیت کند و چه بیرون مرز های یک دولت ، توسل به زور علیه آن نمی تواند مخاصمانه ی مسلحانه تعبیر شود . اما در سطوح بالاتر مبارزه با تروریسم می تواند مقتضیات یک مخاصمه ی مسلحانه را بر آورده سازد.
وقتی سازمان تروریستی خارج از مرز های کشور فعالیت کند ،معمولا از سرزمین کشور دیگری استفاده می نماید ، (حالت بعید آنست که گروه تروریستی از درون آبهای آزاد که تحت حاکمیت هیچ دولتی نیست فعالیت نماید) در این صورت دو سناریو متصور است .
اگر کشور میزبان سازمان تروریستی ، در مقابل فعالیت گروه مذبور سکوت کند و اجازه ی ورود کشور هدف حملات تروریستی برای مقابله با آنها را به سرزمینش ندهد ، در این صورت نتیجه می تواند منجر به یک مخاصمه بین المللی گردد، که اعمال قواعد حقوق بشر دوستانه در مخاصمات بین المللی را ایجاب دارد .
اما اگر کشور میزبان با ورود کشور هدف موافقت نماید ، در این صورت مخاصمه را می توان یک مخاصمه ی غیر بین المللی بین المللی شده تعبیر کرد [86].
هرچند پرداختن به جزئیات قواعد حقوق بشر دوستانه حاکم بر هر یک از وضعیت ها ی مذکور خارج از حوصله این تحقیق است ، اما بطور کلی می توان گفت حقوق بشر دوستانه امروز ،با وجود برخی کاستی ها و ابهامات برای تنظیم انواع مخاصمات ضد تروریستی کفایت می کند ، هر چند مجموعه ایی مجزا از قواعد حقوق بشر دوستانه که به طور خاص به مخاصمه بین دولت و گروه تروریستی بپردازد ، بسیار مفید خواهد بود .
نگرانی ها ی بشر دوستانه ی حقوق بین الملل پایه ی مشترکی با حقوق بین الملل بشر دارد . تعهد اساسی حقوق بشر ، اصل کرامت انسانی است : یعنی همه ی افراد بشر دارای ارزش ذاتی هستند و نمی توان کسی را تحت هیچ عنوانی از آن محروم کرد و بنابر این رفتار با هر فرد در چارچوب رعایت این اصل شروع تلقی می گردد.[87]
انعکاس این تعهد در حقوق بشر دوستانه ، اینست که حتی در جنگ ها محدودیت وجود دارد و طرف مخاصمه نمی تواند در انتخاب روش ها و ابزار جنگ مطلقا آزاد باشد .
با این توصیف در کمترین وضعیت ، تروریست ها به عنوان افراد بشر ، بدون شک از حقوق اساسی بشر و بازتاب آن در زمان جنگ برخوردار خواهند بودکه ابتدایی ترین این حقوق مقتضیات شرط مارتنز است[88]ودر سطح بعد محدودیت های اعمالی بر روش ها و سلاح های جنگ شامل آنها نیز خواهد شد .
بنابر این نمی توان آنها را از حمایت های مستقیم و غیر مستقیم حقوق بشر دوستانه بی نصیب دانست.
امروزه بیشتر مبارزات علیه تروریسم ، مقتضیات یک مخاصمه غیر بین المللی را دارا هستند و معمولا هر دو طرف بر وضعیت حاکم بین خود ، اذعان دارند .[89]از این رو در این بخش برآنیم ، اعمال ممنوعیت خیانت در مخاصمات غیر بین المللی را بررسی نمائیم.
این متن فقط قسمتی از خیانت جنگی در حقوق بین الملل می باشد
جهت دریافت کل متن ، لطفا آن را خریداری نمایید
قیمت فایل فقط 4,900 تومان
برچسب ها : خیانت جنگی در حقوق بین الملل , خیانت جنگی , خیانت , حقوق بین الملل , دانلود خیانت جنگی در حقوق بین الملل