امكان بكارگیری سیستم هزینهیابی برمبنای فعالیت (ABC) در صنایع آلومینیوم در 288صفحه در قالب فایل ورد قابل ویرایش
قیمت فایل فقط 5,900 تومان
امكان بكارگیری سیستم هزینهیابی برمبنای فعالیت (ABC) در صنایع آلومینیوم
-1 مقدمه:
تغییر و تحولات ایجاد شده در شرایط درونی و بیرونی كاركرد بنگاههای اقتصادی و سازمانها و تاثیر عواملی نظیر تشدید روند رقابت، اهمیت یافتن، اعمال مدیریت فعالیتها و حیاتی بودن پاسخگوئی به نیاز مشتریان از طریق تلفیق مناسب كیفیت و سود مورد انتظار، مسئولیت و نقش سیستمهای هزینهیابی را بطور ریشهای دگرگون كرده است.
نتیجه مطالعات و تحقیقات انجام شده چنین نشان میدهد كه هر دو گروه تهیه كنندگان و استفاده كنندگان از اطلاعات مربوط به بهای تمام شده محصولات، از سیستمهای فعلی هزینهیابی ناراضی بوده و روش تخصیص هزینههای سربار كارخانه به محصولات نیز به نحوی موثر در ایجاد این نارضایتی مدیران موثر است. بهرحال، اغلب مدیران توجه دارند، كه برآورد و پیشبینی هزینههای بلندمدت شامل تخصیص هزینههای سربار به بهای تمام شده محصولات، عمل مفید و قابل قبولی است كه میتواند انجام دهند.
سیستم هزینهیابی بر مبنای فعالیت، نتیجه تلاش حسابداران مدیریت، برای فراهم نمودن نیازهای جدید اطلاعاتی در عصر اطلاعات و شناخت فعالیتهای دارای ارزش افزوده و به تبع آن حذف فعالیتهای بیارزش و همچنین افزایش دقت هزینهیابی است. این سیستم علاوه بر اندازهگیری صحیح بهای تمام شده، قادر به ارائة اطلاعات مفیدی در مورد عملكرد فرآیندهای كسب و كار سازمان است.
فراهم نمودن اطلاعات غیر مالی فعالیتها در كنار اطلاعات مالی موجب شده است كه سیستم هزینهیابی بر مبنای فعالیت به عنوان ابزار قدرتمندی در جهت بهبود كسب و كار سازمانها مورد استفاده قرار گیرد. این سیستم بعلت دارا بودن مزایایی مانند: توانائی تمركز بر مشتریان، شناخت فرصتها، استقرار اقتصادی و تشویق اصلاحات قادر است بسیاری از نیازهای شركتهای رده جهانی را به لحاظ تقویت موقعیت رقابتی، دستیابی به خشنودی پایدار مشتریان و كسب سود مورد انتظار برآورده كند.
هزینهیابی بر مبنای فعالیت (ABC) ادعا میكند محصولات و خدمات تولید شده، مستقیما مصرف كننده منابع نیست، بلكه مصرف كننده فعالیتهاست. از این نظر هزینهیابی بر مبنای فعالیت، سیستم تسهیم هزینه بر مبنای رسیدگی و تحقیق است، به نحوی كه از طریق تجزیه و تحلیل واحد اقتصادی و فرآیندهای مورد عمل، محركهای هزینه شناسایی میشود.
ضرورت انجام تحقیق بكارگیری سیستم هزینهیابی بر مبنای فعالیت، نیازمند وجوه شرایط بخصوصی است كه این شرایط تحت عناوین زیر قابل طبقهبندی است:
1ـ شیوه كسب و كار انتخاب شده توسط مدیریت سازمانها و آگاهی آنها از مزایای ABC (Activity Based Costing) در جهت جوابگوئی به نیازهای اطلاعاتی منتج از این انتخاب.
2ـ وجود دادههای مورد نیاز جهت طراحی و استقرار سیستم هزینهیابی بر مبنای فعالیت در درون سازمان بعلت فقدان شناخت كافی از وجود شرایط لازم برای بكارگیری سیستم هزینهیابی بر مبنای فعالیت در شركتهای مورد آزمون و همچنین عدم وجود یك الگوی مناسب جهت طراحی سیستم هزینهیابی بر مبنای فعالیت در ایران.
توسعه اقتصادی یكی از اهداف اصلی كشورهای در حال توسعه، منجمله كشور ما ایران میباشد.
توسعه پایدار به رشد و بالندگی صنایع كشور وابسته است، و كشور ما نیز در عرصه جهانی جایگاهی بزرگ دارد و برای حفظ این جایگاه نیاز به اطلاعات روز جهان برای رقابت در جامعه جهانی دارد و هزینهیابی بر مبنای فعالیت نیاز روز جامعه صنعتی ایران و جهان برای كاهش و مدیریت هزینهها میباشد كه میبایستی تلاش زیادی برای تفهیم و بكارگیری آن در صنعت كشورمان انجام شود.
از آنجا كه هزینهیابی بر مبنای فعالیت میتواند اطلاعات صحیح تری در خصوص هزینههای محصول ارائه دهد، طی سالهای اخیر توجه زیادی را به خود جلب كرده است. از دیدگاه حسابداری صنعتی، هزینهیابی بر مبنای فعالیت را میتوان بسط تكامل یافتهای از روش تخصیص دو مرحلهای هزینه تلقی كرد كه شالودة سیستمهای نوین حسابداری بهای تمام شده است. در مرحله اول این روش، هزینههای غیر مستقیم منابع به مخازن هزینه تخصیص مییابد و در مرحله دوم، هزینههای انباشته شده در مراكز هزینه به محصولات تخصیص داده میشود. تخصیص طبق مرحله اول معمولا برای ارزیابی عملكرد مدیر مسئول مركز هزینه و تخصیص طبق مرحله دوم برای تعیین بهای تمام شده محصولات بكار میرود.
در واقع جهت تعیین تخصیص هزینهی تولیدی به موجودیها و نیز به منظور دستیابی به سودآوری بلندمدت، سیستمها باید اهداف كنترلی و برنامهریزی را نیز تامین نمایند و از آنجائیكه ساختار هزینهها و تولیدات بسیاری از شركتها در سالهای آخر تغییر یافته است به طوریكه دستمزد كه بخش اعظم هزینههای تولیدی را به خود اختصاص میداد امروزه بخش اندكی از هزینه تولید را تشكیل میدهد و در مقابل سربار تولید بخش عمده هزینههای تولیدی را دربر گرفته است.
در بسیاری از موارد هزینههای سربار با تعداد فعالیتهای مربوط به یك محصول رابطه دارد نه با مقدار واحدهای تولید شده از محصول به عنوان مثال یك شركت تولیدی را درنظر بگیرید كه 2 محصول مشابه تولید میكند. محصول اول از 10 قطعه تشكیل شده است در حالی كه محصول دوم از یكصد قطعه تشكیل شده است. هر قطعه قبل از نصب باید معاینه و بازدید شود بنابراین مشخص است كه تحویل و دریافت یكصد قطعه در مقایسه با ده قطعه نیاز به فعالیت بیشتری دارد. در صورتی كه همین هزینه در روش سنتی براساس مبانی جذب سربار هر محصول به طور كلی به محصولات تخصیص مییابد. بنابراین ضرورت بكارگیری روش هزینهیابی جدیدی كه بتواند نحوه وقوع هزینه های سربار را در شركت نشان دهد احساس میشود. این نگرش نسبت به وقوع هزینهها را مدیریت برمبنای فعالیت (Activity Based Managment) میگویند كه به معنی استفاده از سیستم حسابداری برمبنای فعالیت میباشد. در این سیستم بر فعالیتها به عنوان موضوع اساسی هزینهها (مولد اساسی هزینهها) تأكید شده است.
براساس این سیستم هزینه مقادیر تولید براساس جمع هزینههای فعالیتهای صرف شده برای آن بدست میآید. ویژگی این سیستم این است كه هزینهها با توجه به مناسبتهای مهمی كه در طی زمان رخ میدهد اندازهگیری و ردیابی میشود و فعالیت به معنی روش یا فرآیندی كه موجب انجام كار میشود تعریف میگردد.
هزینه یابی برمبنای فعالیتها مبتنی بر این مفهوم است كه «منابع به مصرف فعالیتها میرسند و فعالیتها صرف تولید محصولات میگردند.»
برخلاف روش سنتی حسابداری كه از یك نرخ كلی جذب سربار استفاده میشود و یا گاهاً نرخهای جداگانه برای هر دایره استفاده میشود، در این سیستم (ABC) برای هر فعالیت یك مبنای جداگانه به عنوان مولد اساسی هزینهها تعیین، و براساس آن یك نرخ جداگانه نیز محاسبه میگردد. هر فعالیت تنها یك مولد هزینه دارد.
عوامل موثر بر انتخاب مولد هزینه:
الف ـ درجه همبستگی بین هزینهها و آن رویداد با مبنا
ب ـ فزونی منافع بر مخارج به كارگیری مولد هزینه به عنوان مبنا (Measurement Cost)
ج ـ اثرات رفتاری كه در تصمیمگیری و یا تعیین قیمتها و... دارد (Behavioral Effects)
مناسبت استفاده از ABC به قضاوتهای مدیریت بستگی دارد و ABC بجای تمركز بر استفادهكنندگان از سیستم حسابداری بر قابلیتهای سیستم تمركز مینماید. شركتهایی كه دارای خصوصیات ذیل هستند به كارگیری ABC برایشان بیشتر مفید است.
1ـ هزینههای سربار بالایی دارند.
2ـ تنوع فعالیت دارند.
3ـ تنوع محصولات دارند.
4ـ تغییرات مستمر در فعالیتها دارند بدون اینكه سیستم حسابداری تغییر یافته باشد.
5ـ تكنولوژی پیشرفته دارند.
همچنین با توجه به موضوعات مشروح قبل، بدیهی است كه هرگاه شركت از سیستم هزینهیابی سفارش كار استفاده نماید، به علت تنوع محصولات و سفارشات نسبت به سیستم هزینهیابی مرحلهای، استفاده از سیستم ABC كارآمدتر خواهد بود و همچنین در شركتهایی كه تنوع محصول ندارند، سیستم هزینهیابی برمبنای فعالیت (ABC) زمانی نقش خود را به عنوان یك ابزار كارا ایفا مینماید كه مدیریت تصمیم بگیرد خط تولید خود را عوض نماید و یا بخواهد محصول فعلی خود را بهبود كیفی و تكامل ببخشد. در این صورت ABC با مقایسه بین كشش بازار و قیمت های فروش محصول تكامل یافته و هزینههای آن مدیریت را در تصمیمگیری یاری مینماید.
به طور خلاصه، مزایای ABC را می توان به صورت زیر ذكر نمود:
الف ـ كمك در قیمتگذاری بهتر محصولات برای فروش
ب ـ كاهش هزینه فعالیتهایی كه هزینه بالایی دارند.
ج ـ احتمال حذف محصولاتی كه بهای تمام شده آنها بالاست.
در این پژوهش سعی شده افزون بر تشریح چارچوب نظری، این مدل را بررسی و شرایط لازم را برای بكارگیری آن در جامعه آماری مورد آزمون قرار دهد و الگوی مناسبی جهت طراحی صحیح آن ارائه گردد.
2-1 بیان مساله:
در توسعه پایدار اقتصادی، ایجاد نظامهای صنعتی، رونق هر چه بیشتر بانكداری، بزرگتر شدن اندازه موسسات، رواج معاملات نسیه و استفاده از عوامل متعدد در تولید، موجب شد كه یك تخصص به تنهایی نتواند امور یك موسسه بزرگ را اداره نماید و این امر نیاز به سیستم حسابداری كاملتری را افزایش داد. همزمان و همراه با تحول و تكامل ابزارها و شیوههای تولید، در سالهای بعدی روشها و شیوههای هزینهیابی پیشرفتهای ابداع و بكار گرفته شده كه هزینه عملیات را بدرستی شناسائی، اندازهگیری، تجزیه و تحلیل و طبقهبندی نموده و بدین ترتیب بهای تمام شده محصولات و خدمات را با دقتی قابل قبول تر تعیین كند.
اطلاعاتی كه توسط حسابداران صنعتی فراهم شده،مدیران موسسات را قادر میسازد كه عملیات مختلف و هزینهها را كنترل، عملكرد مدیران اجرایی و سرپرستان فعالیتهای مختلف را بدرستی ارزیابی و برنامههای آتی فعالیتهای تولیدی موسسه را با دقت بیشتر تهیه نماید.
حسابداری بهای تمام شده را میتوان به عنوان بازوی مدیریت جهت برنامهریزی و كنترل عملیات و فعالیتهای اقتصادی سازمان تلقی نمود. در حقیقت اطلاعات بهای تمام شده، مدیریت را به ابزاری جهت برنامهریزی، كنترل و ارزیابی عملیات مجهز مینماید. این اطلاعات در مرحله كنترل به ارزیابی نتایج و بازدهی ناشی از فعالیتهای گذشته و در مرحله برنامه ریزی جهت بودجه نمودن هزینههای آتی یا پیشبینی هزینههای مربوط به مواد، حقوق و دستمزد و سایر هزینههای تولید، مدیریت را یاری میدهند.
سیستم حسابداری صنعتی در ایران علیرغم گذشت بیش از 50 سال از ورود حسابداری به شكل امروزی تا به حال نتوانسته است در صنایع، استقرار یابد. و این مساله به حدی است كه شركتها برای محاسبه بهای تمام شده از نرخ یگانهای استفاده مینماید و با توجه به این كه تصمیمگیران نیاز به اطلاعات مربوط و با اهمیت جهت تصمیمگیری در خصوص تعیین قیمت فروش محصولات خود دارند، بررسی و تحقیق در حوزه حسابداری مدیریت یا تاكید بر روشهای هزینهیابی میتواند اطلاعات سودمند و مربوطتری جهت تصمیمگیری فراهم نماید.
وجود هزینههای سربار و تاثیر آن بر بهای تمام شده و در نهایت اتخاذ تصمیم در خصوص مهمترین موضوعات فرا روی مدیران از جمله موارد با اهمیتی است كه ضرورت پژوهش حاضر را فراهم نموده است. فراهم نمودن شواهد لازم جهت پاسخ به سوالات اصلی تحقیق از مهمترین اهداف پژوهش حاضر است. به طوری كه بتوان بر پایة آن تاثیر اطلاعات فراهم شده به روش سنتی و روش ABC بر سودآوری قیمت هر سهم و قیمت معاملاتی سهام موثر باشد.
3-1 انگیزههای انتخاب موضوع تحقیق:
ضرورت دستیابی به یك بهای تمام شده واقعی كه بتواند ابهام و نگرانیهای مربوط به قابلیت اتكاء اطلاعات را كاهش دهد و فرآیند تصمیمگیری را برای افراد تسهیل نماید، از اهمیت بالایی برخوردار میباشد، چرا كه برای استفاده كنندگان از اطلاعات وجود ویژگیهای كیفی اطلاعات حسابداری بسیار مهم است.
مطالعات محقق نشان داد، مبحث هزینهیابی بر مبنای فعالیت (ABC) و تاثیر آن بر متغیرهای مالی و بكارگیری عملی آن در میان كشورهای در حال توسعه از جمله ایران در مرحله سن كودكی خود بسر میبرد و بیشتر مقالات و مطالب عنوان شده بصورت ترجمه بوده و صرفاً برگرفته از آزمون این رویكرد در شركتهای خارجی میباشد، و محققان ایرانی به مزایا و محاسن عملی هزینهیابی بر مبنای فعالیت و این رویكرد كه بتواند در ایران همانند كشورهای پیشرفته دارای اثرات مثبت باشد، اهمیت كمتری دادهاند.
لذا محقق علاقمند است به دلیل موقعیت خاص جغرافیایی كارخانه و همچنین دستیابی به یك قیمت تمام شده واقعی كه بتواند ابهام و نگرانیهای مربوط به قابلیت اتكاء اطلاعات را كاهش دهد و فرآیند تصمیمگیری را به افراد تسهیل نماید موضوع را مورد آزمون خود قرار داده است. محقق در صورت كسب نتیجه مثبت از این آزمون، نظر شركتهایی كه از این سیستم در حسابداری صنعتی خود استفاده نمیكنند و از مزایای كمك رسانی آن به مدیریت و استفاده كنندگان، همواره غافل هستند را جلب مینماید.
4-1 اهداف تحقیق:
هر تحقیقی برای دستیابی به هدف و منظور خاصی صورت میپذیرد، یكی از اهداف اساسی این تحقیق تهیه اطلاعات صحیح و مربوط و بموقع بهای تمام شده محصولات میباشد. زیرا یك واحد تجاری وقتی از هزینههای تولید محصول خود اطلاع صحیح داشته باشد میتواند فعالیت خود را بر سودآورترین تركیب تولید متمركز نموده و از فعالیتهای غیر سودآور جلوگیری كند. هزینهیابی بر مبنای فعالیت همچنین اطلاعات مفیدتری برای تصمیمگیری در صنایع تولیدی كه دامنه خدماتشان متنوع است فراهم میكند.
تحقیق حاضر مجموعه اهداف علمی و كاربردی زیر را مد نظر دارد، اهداف علمی شامل:
تعیین مبنای نظری مرتبط با مبحث حسابداری مدیریت با تاكید بر روشهای هزینهیابی و مقایسة آن و ارائه وجود افتراق و تشابه آنها به عنوان اهداف علمی تحقیق حاضر مدنظر میباشد.
اهداف كاربردی عبارتند از فراهم نمودن شواهد لازم و كافی جهت تدارك اطلاعات مربوط و سودمند برای تصمیمگیران درون و برون سازمانی، مدیران شركت مورد تحقیق، كارگزاران بورس اوراق بهادار، سهامداران و سرمایهگذاران شركت مورد تحقیق، موسسات علمی و پژوهشی و دانشگاهی به منظور آگاهی از انطباق مبانی نظری با واقعیات محیطی میباشد.
5-1 اهمیت موضوع تحقیق:
اصولا هدف هر واحد صنعتی حداكثر كردن سود یا به عبارتی كاهش هزینهها و افزایش درآمدها میباشد و وظیفه حسابداری صنعتی محاسبه بهای تمام شده است. بهای تمام شده نقش اساسی در واحدهای اقتصادی باز میكند با توجه به این كه تحقیقات مناسب و منسجم در زمینه حسابداری مدیریت بر اساس تكنیكهای نوین (هزینهیابی بر مبنای فعالیت) انجام نگرفته است و به دلیل علاقه وافر در امر انجام سیستم ABC، موضوع پایاننامه به ارزیابی سیستم هزینهیابی بر مبنای فعالیت و اجرای عملی آن در كارخانه نورد آلومینیوم اختصاص داده شده است.
با توجه به تحقیقات بعمل آمده مشخص شده است كه بسیاری از مدیران ارشد سازمانها، مدیران مالی و رؤسای حسابداری شركتها از سیستم هزینهیابی بر مبنای فعالیت اطلاع كافی ندارند. زیرا هزینهیابی بر مبنای فعالیت یك سیستم هزینهیابی جدید میباشد كه هنوز بطور عملی در كشور پیاده نگردیده و نمودهای عینی آن بسیار كم میباشد. در حالیكه شركتها برای اعلام پیشنهاد مالی جهت شركت در مناقصات، رهبری و كنترل فعالیتهای عملیاتی، هماهنگ كردن خط مشیهای تولید صنعتی، بر بهای تمام شده محصولات یا سفارشات خود تكیه خواهند كرد، كاملاً منطقی است كه برای قیمت دادن برای فروش محصولات، به اطلاعات كاملی از تركیبات هزینه بكار رفته در محصولات نیاز داشته باشند. اطلاعات نه چندان صحیح بدست آمده از یك سیستم هزینهیابی نامناسب میتواند باعث تصمیمگیری غلط و تعیین استراتژی نامناسب در ارائه قیمت محصولات منجر شود.
مدیران انتظار دارند سیستم هزینهیابی، اطلاعاتی در سطوح فعالیت به آنها ارائه نمایند تا آنها بتوانند بهبود مداوم در سازمان را، رهبری نمایند.
6-1 سوالات اصلی تحقیق:
1-6-1 آیا سیستم هزینهیابی بر مبنای فعالیت (ABC) اطلاعات كافی و مربوط در اختیار تصمیمگیرندگان شركت مورد تحقیق قرار میدهد؟
2-6-1 آیا سیستم هزینهیابی بر مبنای فعالیت (ABC) میتواند بر روی بهای تمام شدة محصولات تاثیرگذار باشد؟
7-1 فرضیههای تحقیق:
1-7-1 بین اطلاعات بهای تمام شده بر اساس سیستم هزینهیابی بر مبنای فعالیت ABC با سیستم سنتی تفاوت معناداری وجود دارد.
2-7-1 اطلاعات بهای تمام شده بر اساس سیستم هزینهیابی برمبنای فعالیت ABC در مقایسه با سیستم سنتی تاثیر بیشتری بر تصمیمگیری استفادهكنندگان دارد.
8-1 نوآوری تحقیق:
سیستم هزینهیابی بر مبنای فعالیت یكی از تكنیكهای نوین حسابداری مدیریت میباشد این تحقیق برای اولین بار در قلمرو موضوعی، قلمرو مكانی، قلمرو زمانی صورت گرفته است.
9-1 تعاریف عملیاتی:
1-9-1 بهای تمام شده: عبارت است از مجموع ارزش عوامل تخصیص داده شده به تولید یك محصول.
2-9-1 هزینههای تولیدی: عبارت است از هزینههایی كه برای ساخت یك واحد محصول بكار میرود كه شامل دستمزد مستقیم، مواد مستقیم و سربار ساخت میباشد.
3-9-1 مواد مستقیم: هر نوع موادی كه برای تولید مستقیما بكار میرود و یك جزء اصلی و قابل شناسائی محصول تكمیل شده را تشكیل میدهد مواد مستقیم نامیده میشود.
4-9-1 دستمزد مستقیم: حقوق و دستمزد كاركنانی كه بطور مستقیم در تولید محصول دخالت دارند و مواد مستقیم را به محصول تبدیل میكنند، دستمزد مستقیم نامیده میشود.
5-9-1 سربار ساخت: تمام هزینههای منظور شده در جریان تولید به جزء مواد مستقیم و دستمزد مستقیم، به عنوان سربار كارخانه تلقی میشود، از قبیل مواد غیر مستقیم، دستمزد غیر مستقیم و سایر هزینههای غیر مستقیم تولیدی.
6-9-1 تخصیص هزینهها: عبارت است از منظور نمودن هزینهها به حساب هر یك از محصولات.
7-9-1 نرخ جذب سربار: نرخی است كه بر اساس آن هزینههای سربار ساخت به محصولات تخصیص داده میشود.
8-9-1 هزینهیابی: عبارت است از ردیابی هزینههای تولیدی جهت تخصیص آنها به محصولات.
9-9-1 هزینه یابی بر مبنای فعالیت (ABC): یك سیستم جدید هزینهیابی است كه در آن با استفاده از فعالیتهای تعریف شده و محركهای هزینه مربوط به فعالیتها هزینههای سربار به محصولات تخصیص مییابد.
10-9-1 فعالیت: مجموعهای از چند وظیفه كه در تولید یك محصول هدف مشتركی را دنبال میكند.
11-9-1 محرك هزینه: عبارت است از یك رویداد یا فعالیت كه منجر به وقوع هزینه میشود به عبارت دیگر یك محرك هزینه نشاندهندة میزان استفاده یك محصول از یك فعالیت خاص است.
12-9-1 هزینه یابی سنتی: به سیستمی گفته میشود كه به منظور تخصیص هزینههای سربار ساخت فقط نرخ یگانه استفاده میشود.
13-9-1 سودخالص: عبارت است از مبلغی كه به عنوان نتیجهی درآمدهای حاصل از فعالیتهای یك واحد تجاری و تولیدی طی یك دوره مالی حاصل میگردد.
14-9-1 سود هر سهم: عبارت است از سهم هر یك از سهام عادی منتشر شده شركت از سود خالص همان شركت
15-9-1 قیمت معاملاتی: عبارت است از قیمتی كه سهام در بازار دارد.
16-9-1 P/E: عبارتست از نسبت قیمت سهام به سود سهام.
مبانی نظری و پیشینه تحقیق
این فصل به 4 قسمت تقسیم میشود و براساس این چهار قسمت مفاهیم مختلف بهای تمام شده تشریح میگردد:
قسمت اول: مفاهیم حسابداری و انواع سیستمهای حسابداری
قسمت دوم: هزینهیابی برمبنای فعالیت (ABC) و انواع سیستمهای هزینهیابی
قسمت سوم: ویژگیهای صنایع آلومینیوم و كاربرد هزینهیابی برمبنای فعالیت
قسمت چهارم: تحقیقات انجام شده
قسمت اول: مفاهیم حسابداری بهای تمام شده و انواع سیستمهای حسابداری
1-2 حسابداری بهای تمام شده:
حسابداری بهای تمام شده به منظور مقاصد گوناگون، اقدام به تولید اطلاعات مرتبط با هزینهها مینماید، به عبارتی حسابداری بهای تمام شده به عنوان یك رشته از رویهها و قواعد منظم برای ثبت و گزارش كردن اندازهگیریهای مرتبط با هزینههای ساخت كالا و ارائه خدمات به شكل تفضیلی تعریف شده است، در واقع حسابداری بهای تمام شده شامل شبكهای از مفاهیم، روشها و تكنیكهایی است كه برای شناسایی، اندازهگیری، طبقهبندی، تخصیص، تجمیع و گزارش كردن هزینهها و مقایسه آنها با استانداردها و بودجهها بكار برده میشود، بنابراین مكانیسمی كه از این طریق و به این شكل عمل میكند سیستم حسابداری بهای تمام شده یا سیستم هزینهیابی نامیده میشود.
2-2 اهمیت بهای تمام شده و اقلام تشكیل دهنده آن:
اطلاعات یك اصطلاح كمی است كه برای توصیف دادههای سودمند، بكار برده میشود، تاكید بر اطلاعات حسابداری و عموماً اطلاعات بهای تمام شده اساساً به خاطر نقشی است كه این اطلاعات در امر تصمیمگیری بر عهده دارند در اوضاع و احوال كنونی به اطلاعات بهای تمام شده به عنوان عاملی كه از طریق فراهم آوردن اطلاعات سودمند باعث بهبود در كیفیت تصمیمگیری میشود نگاه میكنند. بهای تمام شده محصولات یا خدمات كه توسط حسابداری مدیریت تهیه میگردد، به عنوان یكی از اساسیترین اطلاعات محسوب میگردد چرا كه این اطلاعات اقلام هزینههای تولید محصول یا ارائة خدمات را در خود جای داده است. این هزینهها عبارتند از:
الف ـ مواد مستقیم
ب ـ دستمزد مستقیم
ج ـ سربار ساخت
طبقهبندیهای مختلفی از اقلام بهای تعیین شده انجام گرفته است از جمله طبقهبندی اقلام بر اساس هزینههای مستقیم و غیر مستقیم كه در این طبقهبندی هزینههای مواد و دستمزد را مستقیم و هزینههای سربار ساخت را غیر مستقیم شناسایی میكنند و با طبقهبندی بر اساس واكنش نسبت به تغییرات سطح فعالیت كه هزینهها را به ثابت و متغیر تفكیك مینماید و دیگر طبقهبندیها.
سربار ساخت یا به عبارتی وجود هزینههای غیر مستقیم كه یكی از موارد بحث انگیز در مورد بهای تمام شده است، محقق را به انجام این تحقیق تشویق نمود.
سیستمهای سنتی به دلیل استفاده از یك مبنای جذب یگانه در تخصیص هزینههای سربار به بهای تمام شده باعث این گردید كه به روشهای جدیدتری روی آوردند، زیرا محاسبه بهای تمام شده از طریق این روشهای سنتی بهای تمام شده را به صورت غیر منطقی تحریف مینماید. هزینههای سربار آن دسته از هزینههای غیر مستقیم تولیدی است كه قابلیت ردیابی آنها به سادگی امكانپذیر نمیباشد چرا كه عموما هم زمان با فعالیت اتفاق نمیافتد بنابراین در سیستمهای سنتی برای تخصیص این هزینهها به محصولات و خدمات به ناچار از یك نرخ یگانه استفاده میشود كه ممكن است این مبنا ارتباطی بین هزینه تولید محصول با ارائه خدمات نداشته باشد.
3-2 نقش اطلاعات حسابداری در تصمیم گیری
اهمیت و نقش اطلاعات حسابداری مانند دیگر اطلاعات افزایش داشتنیها یا كاهش احتمال اشتباه است. اطلاعات حسابداری بر خلاف اطلاعات ذهنی، اطلاعاتی كمی و قابل رسیدگی میباشد، كه معمولاً در امر تصمیمگیری مدیران كمك موثری مینماید. بیشتر مدیران با وجود داشتن اطلاعات ذهنی زیاد برای اطلاعات حسابداری اهمیت و اعتبار بیشتری قائل هستند. به طور خلاصه كمتر سازمانی یافت میشود كه بتواند بدون داشتن اطلاعات قابل اتكای حسابداری به فعالیت خود ادامه دهد، و بالطبع با رقبا در بازارهای جهانی به رقابت خود ادامه بدهد. در سالهای اخیر نیاز به اطلاعات حسابداری رشد قابل ملاحظهای یافته است و این رشد بمنظور طرحریزی و تصمیمگیری، اقدام به كاهش در هزینههای ناشی از بكارگیری رایانه و همچنین افزایش كاربرد روشهای پیچیده علمی نموده است.
برای تامین نیازهای اطلاعاتی درون سازمانی نیاز بیشتری به اطلاعات حسابداری و همچنین تهیه گزارشهای مالی در جهت رفع نیازهای اطلاعاتی افراد برون سازمانی میباشد.
برای اینكه اطلاعات حسابداری در جهت تصمیمگیری سودمند و مفید باشد یا بعبارتی به رفع نیازهای اطلاعاتی استفاده كنندگان منجر شود باید دارای ویژگیهای زیر باشد:
1ـ مربوط بودن
2ـ قابل اتكا بودن
3ـ قابل مقایسه بودن
4ـ قابل فهم بودن
4-2 بخشهای سیستم حسابداری بهای تمام شده:
بطور كلی دو قسمت عمده در یك سیستم حسابداری بهای تمام شده وجود دارد كه بعنوان زیر مجموعه حسابداری بهای تمام شده قرار میگیرد آن قسمت كه وظیفه تهیه اطلاعات را برای استفاده كنندگان برون سازمانی به عهده دارد كه اصطلاحا حسابداری مالی گویند و آن قسمت كه این وظیفه را برای استفاده كنندگان درون سازمانی انجام میدهد حسابداری مدیریت نامیده میشود.
این متن فقط قسمتی از امكان بكارگیری سیستم هزینهیابی برمبنای فعالیت (ABC) در صنایع آلومینیوم می باشد
جهت دریافت کل متن ، لطفا آن را خریداری نمایید
قیمت فایل فقط 5,900 تومان
برچسب ها : امكان بكارگیری سیستم هزینهیابی برمبنای فعالیت (ABC) در صنایع آلومینیوم , سیستم هزینهیابی , آلومینیوم , حسابداری بهای تمام شده , دانلود امكان بكارگیری سیستم هزینهیابی برمبنای فعالیت (ABC) در صنایع آلومینیوم , هزینه یابی