اهدای جنین در پرتو فقه و حقوق در 37صفحه در قالب فایل ورد قابل ویرایش
قیمت فایل فقط 6,900 تومان
اهدای جنین در پرتو فقه و حقوق
۱)جستارگشایی
فقیهان و حقوقدانان میبایست پابهپای زیستشناسان و پزشكان در فرایند تولید غیرطبیعی انسان حركت نموده و ضمن حل مشكلات و نارساییهای محتمل، انسان را در پیمودن طریق كمال رهنمون باشند. بر پایهی این هدف همزمان با تولد نخستین انسان آزمایشگاهی در سال ۱۹۷۸ و فراگیر شدن شیوههای مصنوعی درمان نازایی از جمله «اهدای جنین» در دهههای اخیر، عالمان فقه و حقوق، مباحث جدی در موافقت و مخالفت با این شیوهها طرح نمودهاند. حكومت اسلامی نیز در راستای تسهیل امور مردم قانون اهدای جنین را درسال ۱۳۸۲ به تصویب مجلس شورای اسلامی رساند.
تولید مثل مصنوعی تحت دو عنوان «شبیهسازی» و «باروریهای پزشكی» انجام میشود. در روش اول از سلولهای جسمی و در روش دوم از سلولهای جنسی استفاده میگردد. در روش اخیر، گاه از سلولهای جنسی زن و شوهر و گاه به دلیل نارساییهای خاص از اسپرم، تخمك یا رحم فرد سومی استفاده میشود. روشهای درمانی زوجین با توجه به نارساییهای آنان به چند صورت انجام میشود:
۱-۱) «اهدای اسپرم»[۱]؛ در صورت نارسایی سلول جنسی مرد، از اسپرم فرد ثالث استفاده میشود.
۲-۱) «اهدای تخمك»[۲]؛ در صورت معیوب بودن سلول جنسی زن، از تخمك فرد ثالث استفاده میشود.
۳-۱) «اجارهی رحم» یا «مادر جانشین»؛[۳] در این روش جنین حاصل از سلولهای جنسی زوجین در رحم زن ثالثی پرورش یافته و پس از وضع حمل به زوجین برگردانده میشود.
۴-۱) «اهدای جنین»[۴]؛ در این روش زوجین بیمار از جنین حاصل از اسپرم و تخمك زن و مرد دیگر - اعم از اینكه بین آن دو رابطه زوجیت باشد یا نه- در محیط آزمایشگاه استفاده كرده و جنین اهدایی به رحم زوجه منتقل میگردد.
بنابراین اهدای جنین یك شیوهی درمان نازایی است كه بر اساس آن اسپرم مرد و تخمك زن گرفته شده و در محیط آزمایشگاه در مجاورت یكدیگر قرار داده میشود تا پس از لقاح و تقسیمات اولیه و حداكثر تا چهار روز از زمان لقاح به رحم زن متقاضی منتقل گردد. از این روش با علامت اختصاری «I.V.F»[۵] یعنی باروری در لوله آزمایشگاه یاد میشود. همچنین میتوان از جنینهایی كه قبلاً منجمد شدهاند نیز استفاده نمود، گرچه درصد موفـقیت كمتری دارند (رك. جمعی از نویسندگان، ۱۳۸۴: ص۳۳؛ نایبزاده، ۱۳۸۰: ص۲۷؛ غانم، ۱۴۲۱ق: ص۲۳۵). موضوع بحث این نوشتار، مورد چهارم از موارد فوق است.
گو اینكه گاهی مبحث «اجاره رحم» نیز ذیل مبحث اهدای جنین مورد مطالعه قرارگرفته، علت آن هم این است كه در اجاره رحم نیز جنین اهدا میشود؛ ولی روشن است كه در اجارهی رحم، جنین با این هدف اهدا میشود كه پس از طی مراحل حمل و ولادت توسط زن ثالث، به صاحبان اصلی جنین برگردانده شود، ولی در اهدای جنین طفل متولد، به زوجین دریافت كنندهی جنین داده می شود. به عبارت دیگر «بیمار» در اهدای جنین كه محل مبحث است زوجین دریافتكنندهی جنین میباشند، ولی در اجارهی رحم، زوجین اهداكنندهی جنین به عنوان بیمار تلقی میشوند.
۲) فرایند اهدای جنین
اهدای جنین به عنوان یك شیوهی درمان ناباروری، زمانی انجام میشود كه زوجین دارای سلول جنسی سالم و مناسب برای تولیدمثل نمیباشند؛ ولی زن قادر به گذراندن موفقیتآمیز یك دورهی بارداری منجر به زایمان میباشد. بدین منظور مراحل ذیل طی میشود:
۱-۲) ابتدا از «داروهای باروری»[۶] و هورمونهای محرك تخمدان برای تحریك تخمدان اهداكنندهی تخمك استفاده میشود. داروهای تخمكگذاری غالباً طی یك دورهی هفت تا ده روز تجویز میگردد.
۲-۲) «بازیابی تخمك»[۷]؛ در این قسمت از دو روش استفاده میشود: روش متداول، جراحی سرپایی «آسپراسیون فولیكول» است. در این روش مقدار مناسب تخمك از طریق سونوگرافی از راه واژن (مهبل) به دست میآید. به این صورت كه پروب سونوگرافی داخل واژن گذاشته میشود. پروب واژینال، امواج صوتی با فركانس بالا ایجاد نموده و ارگانهای لگنی را در صفحهی مانیتور به تصویر میكشد. هنگامی كه فولیكولهای بالغ در تخمدانها دیده شدند، متخصص، سوزن مخصوص را از طریق مهبل به داخل فولیكولها هدایت میكند و تخمكها با ساكشن (مكنده) كشیده میشوند. روش دیگر، «لاپاراسكوپی» است. در این روش بعد از بیهوشی عمومی، جراح لاپاراسكوپ را كه لولهی بلند و باریك است، از طریق یك شكاف در زیر ناف، وارد شكم كرده و جراح، داخل آن را از میان لاپاراسكوپ نگاه میكند. سپس سوزن را به داخل فولیكولهای تخمدان هدایت نموده و تخمكها را از طریق لاپاراسكوپ بیرون میكشد.
۳-۲) در این مرحله تخمكها باید بارور گردند. تلقیح را میتوان بلافاصله پس از بیرون كشیدن تخمكها یا پس از چند ساعت از طریق ریختن اسپرمها روی تخمكها انجام داد. ولی چنانچه تعداد اسپرمها بسیار كم باشند یا اسپرم قـدرت نفوذ به تخمك را نداشته باشد، از روش مخصوص «میكرواینجكشن»(I.C.S.I)[۸] استفاده میشود؛ به این صورت كه یك اسپرم مستقیماً به داخل «سیتوپلاسم» تخمك تزریق میشود. بعد از ۱۸- ۱۶ ساعت لقاح كامل شده و دو پیشهسته (زایگوت) در داخل سلول مشاهده میشود. حدود ۳۰ ساعت پس از لقاح، سلول به دو قسمت تقسیم شده كه «جنین» یا «رویان» نامیده میشود[۹] و پس از ۷۲- ۴۸ ساعت جنین در مرحلهی ۸ سلولی آمادهی انتقال به رحم زن متقاضی است.
۴. انتقال جنین به داخل رحم متقاضی به صورت سرپایی میباشد. پزشك به وسیلهی كاتتر (میله) یك یا چند جنین را به داخل رحم منتقل میكند. بدینسان فرایند اهدای جنین تكمیل شده و پس از طی مراحل جنینی، طفل متولد میشود.(رك.جمعی از نویسندگان، ۱۳۸۴: صص۳۳-۲۳؛ نایبزاده،۱۳۸۰: صص ۴۴۹-۴۴۷).
۳) تاریخچه
مسالهی ناباروری و روشهای درمان آن از دیرباز مورد توجه حكیمان و پزشكان بوده؛ حتی در مصر، یونان و روم باستان نوشتههای دربارهی مداوای ناباروری از آنان برجای مانده است. مسایل پزشكی از جمله ناباروری در پنج قرن آغازین هجری شكوفاتر گردید. زكریای رازی در «الحاوی» و ابن سینا در «قانون» برای درمان نازایی داروهایی تجویز نمودهاند. از قرن شانزدهم میلادی موضوع ناباروری، به صورت تخصصیمطرح گردید.
در غرب آغاز تلقیح مصنوعی به سال ۱۷۸۰م. برمیگردد كه «لازاد اسپالانزا»ی[۱۰] ایتالیایی آزمایش تلقیح مصنوعی را بر روی سگ انجام داد. وی در سال ۱۷۸۱م. توانست چنین آزمایشی را بر روی انسان انجام دهد (سلامه، ۱۴۱۷ق: ص۵۵). در سالهای بعد آزمایشهای گوناگونی بر روی حیواناتی مانند میمون، اسب، موش، سگ، خرگوش و... انجام شد. در این آزمایشها انتقال اسپرم به روشهایی غیر از روشهای معمول انجام گردید. در سال ۱۹۲۹م. دكتر «كریكوری» توانست انتقال تخمك را با موفقیت انجام دهد (همان، ص۵۶). همچنین در سال ۱۹۴۱م. با انجماد موفقیتآمیز اسپرم، بانك آن تاسیس شد.
در سـال ۱۹۷۸م. دكتر «رابرت ادواردز»[۱۱] زیستشناس انگلیسی با همكاری «پاتریك استپو»[۱۲] بعد از دو سال پژوهش توانـستند، از طریـق تلـقیـح آزمایشـگاهـی«I.V.F» دختری به نام «لویز براون»[۱۳] را در «اولدهام»[۱۴] انگلستان متولد نمایند. همچنین وی در سال ۱۹۷۹م. یك نوزاد پسر به همین شیوه متولد ساخت. تولدهای دیگری در ۱۹۸۰م. در استرالیا و ۱۹۸۱م. در آمریكا صورت گرفت. این مساله چنان رایج شد كه در۱۹۸۸م. فقط در كشور انگلستان حدود ۹۵۶ كودك از طـریق بـاروری خارج رحمی متولـد گردیدند. امروزه تولیدمثل از طریق «I.V.F» در اكثر كشورهای جهان انجام میشود، به گونهای كه هزاران نفر با این شیوه متولد شده و حیات خود را ادامـه میدهنـد (رك. رضـانـیا، ۱۳۸۳: صـص۵۵- ۴۷؛ نایبزاده، ۱۳۸۰: ص۴۴۳).
اهدای جنین انسان اولین بار در سال ۱۹۸۳م. در كالیفرنیا انجام شد؛ طی آن «تراونسن»[۱۵] و همكارانش اسپرم اهدا شده را در آزمایشگاه با تخمك تلقیح نموده و جنین حاصل را به رحم متقاضـی انتقال دادند (رك. جمعی از نویسندگان، ۱۳۸۴: ص۴۱).
به سال ۱۳۶۹ در ایران نخستین تولد فرزند به شیوههای مزبور در بیمارستان «افشار» یزد گزارش داده شد. موسسهی «رویان» كه در سال ۱۳۶۸ در تهران تاسیس گردید، نخستین تولد فرزند به شیوهی «I.V.F» را در سال ۱۳۷۲ و تولد از طریق برداشت اسپرماتید و انجماد جنین را در سال ۱۳۷۶ و ۱۳۷۷ گزارش داد(رضانیا، ۱۳۸۳: ص۵۶).
۴) ماهیت اهدای جنین
قبل از ورود به بحث جواز یا عدم جواز انتقال جنین به رحم متقاضی، باید روشن شود، ماهیت این انتقال چیست و تحت چه عنوان فقهی و حقوقی، صورت میگیرد. آیا جنین میتواند مبیع واقع شود؟ اگر جنین قابل خرید و فروش نیست، انتقال جنین با چه عناوین دیگری قابل تطبیق است؟ آیا انتقال جنین لزوما باید بر یكی از عقود معهوده منطبق گردد؟
۱-۴) بیع؛ مسلم است كه خرید و فروش جنین با خرید و فروش اسپرم و تخمك متفاوت است؛ زیرا اسپرم و تخمك، جزئی از انسان بوده و انسان كامل نمیباشد. مباحث مفصلی دربارهی اینكه آیا انسان مالك اجزای خویش است یا اینكه بر آنها ولایت دارد، مطرح است ولی نتیجهی هر دو، جواز خرید و فروش اجزا و فرآوردههای انسان میباشد. به خصوص اجزایی مانند اسپرم و تخمك كه انفصالشان از بدن، ضرر ندارد یا ضرر آن قابل جبران است یا ضرر آن قابل اعتنا نیست (رك. فتاحی معصوم، ۱۳۸۰: صص ۲۲۸-۲۰۵).
مطابق نظر آیتالله فاضل و مكارم، فرآوردههای انسان با توجه به مال بودنشان، قابلیت خرید و فروش را دارند (رك. توضیح المسائل مراجع، ۱۳۷۸: ج۲، ص۲۰۳). در اینباره برخی معتقدند: اطلاق بیع بر فرآوردههای انسانی با كرامت وی سازگار نیست و شاید به همین علت است كه عبارت اهدای خون به جای فـروش خون مصطلح گردیده است. چه اینكه قانون مدنی مصوب ۱۹۹۴ كشور فرانسه در ماده ۱۶-۶ آورده است: «كسی كه به آزمایش روی شخص خود تن میدهد یا با برداشت اجزایی از جسم خود یا جمعآوری فرآوردههای آن موافقت میكند، نمیتواند عوضی در مقابل آن دریافت كند» (رك. جمعی از نویسندگان، ۱۳۸۴: ص۱۷۳).
این مساله دربارهی انتقال جنین صورت متفاوت و جدیتری به خود میگیرد؛ زیرا اسپرم و تخمك، قبل از لقاح، از فرآوردههای انسان و متعلق به اوست؛ ولی پس از لقاح، موجودی مستقل و انسانی در مراحل آغازین حیات است. شخصیتی مستقل دارد و واجد حق میباشد. اگر در تضاد بیع فرآوردههای انسانی با كرامت انسان تردید باشد؛ در تضاد آن با بیع جنین نباید تردید داشت. به همین علت بسیاری از فقها، سقط جنین را حتی در مراحل اولیه جایز نمیدانند. حتی برخی، از بین بردن اسپرمهای رشدیافته در لولهی آزمایش را نیز در حكم سقط جنین دانسته و آن را مشمول دیه میدانند (جناتی، ۱۳۸۲:ج۲، ص۲۳۸). اما بعضی از فقها نظر مخالف داشته و تصریح میكنند: «جنینهای تشكیل شده در محیط آزمایشگاه را میتوان از بین برد، زیرا از بین بردن جنین وقتی حرام است كه در رحم باشد، ولی در خارج رحم دلیلی بر حرمتش نیست» (خویی، ۱۴۲۱ق: ج۲، ص۳۱۹). حتی برخی جواز از بین بردن جنین خارج رحم را تا مرحلهی قبل از دمیده شدن روح جایز دانسته و معتقدند: جنین، بعد از دمیده شدن روح، انسان است (رك.منتظری، ۱۳۸۱: ص۹۲). بنابراین انتقال جنین - بر خلاف اسپرم و تخمك- بر عقد بیع منطبق نیست.
۲-۴) دیگر عناوین معهود حقوقی؛ در یك نگاه انتقال جنین میتواند با عناوین معهود فقهی و حقوقی مانند صلح، هبه، وكالت، اذن، اعراض و قرارداد خصوصی منطبق گردد (حكیمی، ۱۳۸۵: ش۸۰۵، ص۵). در تطبیق با هر یك از عناوین مزبور نتایجی خاص نهفته است.
۱-۲-۴) صلح؛ با توجه به اینكه صلح عقدی لازم است، صاحبان جنین حق رجوع از صلح در مورد جنین را ندارند.
۲-۲-۴) هبه؛ از آنجا كه هبه عقدی جایز است، میتوان مطابق ماده ۸۰۳ ق.م. در صورت بقای عین موهوبه، از هبه رجوع نمود. اما تبدیل اسپرم و تخمك به جنین را میتوان از بین رفتن عین موهوبه دانست و قابلیت رجوع را از صاحبان اسپرم و تخمك سلب نمود. همچنین هرگاه موضوع، هبهی جنین باشد، میتوان انتقال جنین به رحم را عدم بقای عین موهوبه دانست و بدین وسیله امكان رجوع از صاحبان جنین سلب میشود.
۳-۲-۴) وكالت؛ چون وكالت عقدی جایز است، قابلیت رجوع از آن وجود دارد، مگر آنكه مورد وكالت انجام شود یا متعلق وكالت از بین برود كه در این صورت همان مباحث مطرح در هبه در اینجا نیز قابل طرح است. در اینجا مراكز درمانی نقش وكیل را ایفا میكنند. برخی از حقوقدانان با توجه به شان، منزلت و كرامت انسانی معتقدند: اهدای جنین یك «عمل حقوقی یك جانبه» است؛ زیرا در اكثر موارد، اهداكنندگان و درخواستكنندگان جنین یكدیگر را نمیشناسند و مشكل بتوان مراكز درمان ناباروری را وكیل درخواستكنندگان دانست (رك. جمعی از نویسندگان، ۱۳۸۴: ص۱۷۶).
۴-۲-۴) اذن؛ صاحبان جنین میتوانند اذن استفاده از جنین را به منظور انتقال به رحم زن متقاضی، صادر نمایند؛ در این صورت نیز برگشت از اذن، تا قبل از استقرار جنین در رحم امكانپذیر است.
۵-۲-۴) اعراض؛ مطابق این نظر حق انسان بر اسپرم و تخمك خود، حق عینی است و میتوان به صاحبان آنها حق اعراض داد. این اعراض، حق استفاده توسط دیگران را فراهم مینماید و چه بسا در چنین حالتی دیگر نتوان رابطهای بین طفل متولد شده با صاحبان اسپرم و تخمك ترسیم نمود. با این حال به نظر میرسد، پذیرش حق عینی انسان بر اسپرم و تخمك تا مرحله قبل از تلقیح قابل تسری است و پس از تلقیح، دیگر انسان حق عینی بر جنین ندارد؛ زیرا جنین در این مرحله انسانی مستقل است كه نمیتواند موضوع حق عینی دیگری واقع شود و بر این اساس عبارت «اعراض از جنین» بر خلاف عبارت «اعراض از اسپرم و تخمك» عبارت صحیحی نمیباشد.
۶-۲-۴) قرارداد خصوصی؛ برخی معتقدند بهتر است مراكز درمان ناباروری طرف قرارداد تلقی شده و یك قرارداد غیرمالی كه تابع قواعد عمومی قراردادها باشد بین اهداكنندگان و مراكز یاد شده منعقد گردد. در این حال مجانی و تبرعی بودن عمل، مانع نمیشود كه پاداشی به اهداكنندگان داده شود. چنانكه هبه مطابق قانون مدنی میتواند معوض باشد كه عوض در این صورت، فرعی است(رك. جمعی از نویسندگان، ۱۳۸۴: ص۱۷۶).
۳-۴) به نظر می رسد با توجه به تحلیل و تبیین فرایند اهدای جنین، باید بین مراحل مختلف آن تفكیك قایل شد. در یك مرحله صاحب اسپرم و تخمك، سلولهای جنسی خود را به مراكز درمان ناباروری میدهند و در مرحلهی دیگر، مراكز یاد شده اسپرم و تخمك را در محیط آزمایشگاه بارور نموده و جنین حاصل را به رحم متقاضی منتقل میكنند. در مرحلهی نخست اگر نازایی نوعی بیماری تلقی شود و اهدای جنین یكی از راههای مداوای آن باشد؛ اعطای اسپرم و تخمك به مراكز درمانی، بخشی از فرایند درمان بوده و منفعت عقلایی دارد. بر این اساس میتواند بیع واقع شود و اعطاكنندگان اسپرم و تخمك، در واقع سلولهای جنسی خود را به مراكز باروری بفروشند. در این مرحله كرامت انسان مخدوش نمیگردد؛ زیرا اسپرم و تخمك به تنهایی انسان محسوب نمیشوند تا گفته شود انسان قابل بیع و هبه نیست. اطلاق كلمهی اهدا بر اعطای اعضا یا فرآوردههای انسان نیز، صرفاً یك جنبهی روانشناسانه و جامعهشناسانه دارد و تغییری در ماهیت عمل نمیدهد. نظیر عملی كه بر آن «اهدای كلیه» یا «اهدای خون» اطلاق میگردد.
وانگهی نیازی نیست هر عملی را تحت عناوین خاص عقود معین و معهود گنجانید. حق این است كه در مرحلهی اول، اعطاكنندگان اسپرم و تخمك به مراكز درمانی، در واقع داروهای مورد نیاز، مقدمات و لوازم درمان یك بیماری را فراهم آوردهاند و از آنجا كه در فرایند درمان نقش داشتهاند، عمل آنها مفید و مورد پسند جامعه است و نباید آنها را به دلیل اخذ عوض در مقابل چنین اقدام سودمندی مورد مواخذه و شماتت قرار داد. اعطاكنندگان میتوانند مطابق ماده ۱۰ ق.م. ضمن قرارداد خصوصی با مراكز مزبور عوض دریافت نمایند.
در مرحلهی دوم كه جنین به رحم متقاضی منتقل میشود، نه تنها اطلاق بیع بر جنین بلكه استفاده از عناوینی مثل هبه، صلح، اعراض و مانند آن نیز در این باره معارض با كرامت انسان است. گو اینكه اطلاق كلمهی جنین برای مرحلهی دو سلولی به بعد میباشد. به هر حال در این مرحله نیز نیازی به گنجاندن انتقال جنین به رحم ذیل یكی از عناوین معهود فقهی و حقوقی نیست بلكه بخشی از سیر درمان است. بنابراین اهداكنندگان اسپرم و تخمك و مراكز درمانی، به عنوان مشاركت در بخشی از فرایند درمان استحقاق دریافت عوض را خواهند داشت.
۵) اهدای جنین و نظر فقها
در مورد جواز یا عدم جواز اهدای جنین، فقها به سه دسته تقسیم میشوند: اهدای جنین مطلقاً جایز نیست؛ اعم از آنكه بین صاحب تخمك و اسپرم رابطهی زوجیت باشد یا نباشد. اهدای جنین مطلقاً جایز است. گروه آخر كسانی هستند كه قایل به تفكیك شده و معتقدند اگر بین صاحب تخمك و صاحب اسپرم، رابطهی زوجیت باشد، این عمل مجاز و در غیر این صورت جایز نیست. در ذیل دلایل قابل استناد هر یك از دیدگاههای فوق مورد بررسی قرار میگیرد:
۱-۵) دلایل عدم جواز اهدای جنین
دلایل فقهی و حقوقی فراوانی بر عدم جواز و ناروایی اهدای جنین ذكر گردیده كه برخی از آنها ذیلاً بیان و بررسی میشود:
۱-۱-۵)تغییر خلق خدا
خداوند متعال میفرماید: «ولامرنّهم فلیغیرن خلق الله» (نساء، ۱۱۹) و «فطره الله التی فطره الناس علیها لاتبدیل لخلق الله» (روم، ۳۰) از این آیات حرام بودن تغییر در آفرینش خدا استفاده میشود؛ زیرا این آیات بیانگر آن است كه تغییر در آفرینش، به دستور شیطان است و از آنجا كه فطرت الهی بر زاد و ولد از طریق لقاح طبیعی اسپرم و تخمك استوار است، هر روش دیگری، نوعی تغییر در خلقت الهی و در نتیجه حرام و كاری شیطانی است. و از آنجا كه تولیدمثل از طریق اهدای جنین مطابق فطرت نبوده و تغییر در آفرینش است، حرام میباشد.
در روایات، «واشمات» (خالكوبان)، «نامصات» (كنندگان مو)، «واشرات» (بازكنندگان لایدندان) و «واصلات» (وصل كنندگان موی زن به موی زن دیگر) مورد نفرین قرار گرفتهاند (حرعاملی،۱۴۲۴ق: ج۱۷، ص۱۳۳)؛ زیرا آفرینش خداوند متعال را تغییر میدهند. همچنین مفسرین قرآن، اخته كردن چارپایان، خالكوبی، مثله، لواط، مساحقه و... را از مصادیق تغییر در مخلوق خدا و منهیعنه دانستهاند (طبری، بیتا: ج۹، ص۲۱۵). بنابراین انتقال مسیر خلقت از لقاح طبیعی به تلقیح مصنوعی را میتوان به طریق اولی تغییر در خلق خدا دانست؛ چرا كه در موارد فوق تغییر در ظاهر مخلوق است، در حالی كه تولیدمثل از طریق اهدای جنین تغییر در اصل و شیوهی خلقت است. به علاوه آثار موارد ذكر شده، منحصر به همان مخلوق است، ولی در اهدای جنین، محیط آزمایشگاه میتواند اثرات نامطلوبی بر جنین بگذارد و چه بسا بر نسل انسان هم اثر بگذارد. در اینجا هم انسان كریم و هم كرامت انسان مورد هدف قرار میگیرد.
اما با دقت در آیات و روایات مزبور و تفاسیر گوناگون معلوم میشود، منظور از تغییر در خلق خدا آن چیزی نیست كه ذكر شد، بلكه مراد تغییر كاربری مخلوقات است. به این معنا كه انسان باید از خورشید، ماه، سنگ، آتش و... بهرهمند گردد، اما اگر به دستور شیطان آنها را بپرستد، ایـن تغییر در خـلق خداست (رك. قرطبی، ۱۴۰۵ق: ج۵، ص۳۹۴). در تفاسیر متعددی «خلق» به معنای «دین» میباشد. از ابن عباس نقل شده كه «فلیغیرن خلق الله» به معنای «تغییر در دین خدا» است (همان). برخی مفسرین مثل: «سعیدبن جبیر»، «سعیدبن مسیب»، «ضحاك»، «مجاهد»، «قتاده» و... نیز همین نظر را قبول دارند (رك. رازی، ۱۴۱۱ق: ج۱۲-۱۱، ص۳۹).
علامه طباطبایی، آیهی ۳۰ سورهی روم را تفسیر آیهی ۱۱۹ سورهی نساء دانسته و مینویسد: «خلاصهی گفتار شیطان این است كه من بندگانت را به وسیلهی عبادت غیرخدا و ارتكاب گناه گمراه میكنم و به آنان دستور میدهم به آرزوها و خیالهای باطل سرگرم شوند و از اشتغال به امور واجب رویگردانند و دستور میدهم گوش چارپایان را سوراخ كنند و آنچه را خدا حلال كرده، بر خود حرام كنند و دستور میدهم آفرینش خدا را تغییر دهند» (طباطبایی،۱۴۱۷ق: ج۵، ص۸۶). آنگاه با استشهاد از این آیه مینویسد: «بعید نیست كه مراد از تغییر خلقت خدا خارج شدن از حكم فطرت و ترك دین حنیف باشد (همان). وانگهی پذیرش نظریهی ممنوع بودن تغییر در مخلوق خدا لوازمی دارد كه التزام به آن دشوار مینماید. از جمله حتی تغییر در گیاهان، پیوند زدن درختان میوه، كوتاه كردن ناخن و مو، درمان بیماری، آرایش زن برای شوهر و... میبایست حرام باشد، چون همگی نوعی تغییر در آفرینش خدا است.
برخی صاحبنظران تلقیح نژاد برتر حیوانات با نژاد دیگر و همچنین پیوند درختان به درختان دیگر را جایز میدانند و معتقدند: «تغییر خلق اگر متوجه تبدیل به احسن باشد، مانعی ندارد (سند، ۱۳۸۱: ص۱۰۰).
همچنین احادیث ذكر شده نیز قابل مناقشه است. زیرا درحدیث دیگری آمده است: «واصله» و «موصوله» كسی است كه در جوانی زنا میكند و در پیری زنان را به مردان میرساند (حرعاملی، ۱۴۲۴ق: ج۱۷،ص۱۳۲).
این متن فقط قسمتی از اهدای جنین در پرتو فقه و حقوق می باشد
جهت دریافت کل متن ، لطفا آن را خریداری نمایید
قیمت فایل فقط 6,900 تومان
برچسب ها : پایان نامه اهدای جنین در پرتو فقه و حقوق , پایان نامه , اهدای جنین در پرتو فقه و حقوق , زوجین , دانلود پایان نامه